گذر از كميت بيحاصل
محمد داوري
عملكرد تحصيلي دانشآموزان و ارزيابي اين عملكرد همواره يكي از مقولههاي مهم و بحثانگيز در حوزه علوم تربيتي بهويژه برنامهريزي درسي و آموزشي بوده است. كارشناسان اين حوزه در فرآيند كسب تجربه و دانش و در نتيجه انجام تحقيق و پژوهشهاي مرتبط، به ابعاد اين مساله پرداختهاند و تلاش داشتهاند تا فرآيند ارزشيابي تحصيلي دانشآموزان به گونهاي صورت گيرد كه نشاندهنده تحقق اهداف آموزشي و تربيتي باشد.
در رويكردهاي سنتي تنها راهكار اين ارزيابي نمره بود كه همچنان در نظامهايي كه نتوانستند خود را با شيوههاي جديد وفق دهند اين معيارهاي كمي حاكم است اما رويكردهاي مدرن، علمي و حرفهاي، نمره را كميتي ميداند كه نميتواند بيانگر ميزان تحقق اهداف مورد نظر باشد. كارشناسان براي اين منظور اينگونه استدلال ميكنند كه اگر يك دانشآموزي در يك امتحاني صفر هم بگيرد اين به آن معنا نيست كه به هيچيك از اهداف مورد نظر دست نيافته است يا برعكس اگر مثلا در يك درسي بيست بگيرد باز هم معناي آن را ندارد كه به همه اهداف مورد نظر دست پيدا كرده است و از طرفي نمراتي كه داده ميشود پيام مشخصي براي دانشآموز، والدين، معلمان و مربيان ندارد كه مشخص كند در فرآيند ياددهي-يادگيري در كدام ابعاد و در چه سطحي عملكرد دانشآموز داراي ضعف و قوت است؛ لذا اين كميتهاي بيحاصل در كنار استرسهاي ناشي از عدم كسب نمره مورد انتظار مدرسه و خانه و رقابتهاي كمي و مقايسههاي غيركارشناسانه، دستاندركاران اين حوزه را به اين فكر انداخت كه بايد چارهاي براي اين مهم بينديشند.
در نظامهاي پيشرو تعليم و تربيت برنامهاي بهنام ارزشيابي كيفي- توصيفي جايگزين شد و در كشور ما هم با اولويت مقطع ابتدايي چند سال است كه اين برنامه اجرايي شده است. برنامه ارزشيابي كيفي-توصيفي در واقع براي بهبود عملكرد تحصيلي دانشآموز و رفع معايب روش كمي يا نمرهاي توسط كارشناسان در جهان طراحي شده و نتايج بسيار درخشاني هم داشته است اما متاسفانه مانند بسياري از طرحها و برنامههاي خوب كه بد اجرا ميشود اين طرح يا برنامه با وجود موفقيت نسبي نتوانسته آنگونه كه انتظار ميرود تحولي را در نظام آموزشي ما ايجاد كند كه دلايل آن متعدد است و در مجال اين يادداشت نميگنجد اما آنچه بايد در اين نوشته كوتاه مورد تاكيد قرار گيرد توجه دادن مسوولان امر به تجربه ناشي از اجراي اين برنامه است و از آنجاكه در شش سال نخست و دوره اول و دوم ابتدايي اين برنامه در حال اجرا است و دهها هزار آموزگار سالها است كه مشغول اجراي اين برنامه هستند ضرورت دارد با يك بازنگري جدي در چگونگي اجراي آن تدابيري را بينديشند تا اين برنامه بتواند در كشور ما نيز مانند ساير كشورها اثرات سازندهاي را در فرآيند آموزشي كودكان داشته باشد.
بيترديد به پشتوانه تجربه آموزگاران و با نظارت و راهنمايي پيشكسوتان اين برنامه و با توجيه والدين و آموزشهاي لازم معلمان و متوليان اين برنامه در مدارس، ميتوان بيش از گذشته از مزيتهاي طرحي كه مورد تاييد كارشناسان و صاحبنظران است و الگوهاي موفقي از آن هم در جهان وجود دارد، دست يافت.