پيشنهاد برگزاري كنسرتي خياباني از سوي همايون شجريان، جرقهاي بود براي طرح فراموششده احياي گروههاي هنري خياباني و بهخصوص كنسرتهاي خياباني. اما هنوز هم اين طرح به دليل مخالفتهايي كه با آن ميشود همچنان با «اما» و «اگر»هاي بسياري روبهرواست. همين موضوع ولي بهانهاي شده براي گفتوگو با حسن خليلآبادي، عضو كميسيون فرهنگي-اجتماعي شوراي شهر تهران؛ گفتوگويي بيپرده در مورد جوانب مختلف برگزاري كنسرتهاي خياباني در تهران.
الان چند روزي است كه با پيشنهاد آقاي همايون شجريان در مورد برگزاري كنسرتي رايگان در تهران، موضوع برپايي كنسرتهاي خياباني دوباره يكي از سوژههاي رسانهها شده است. اما اين طرح همانقدر كه طرفداراني دارد، مخالفاني هم دارد. مثلا طرفداران اين طرح، آن را معتقدند كه فعال شدن گروههاي موسيقي و هنري، هم ميتواند به ايجاد روحيه نشاط در جامعه كمك كند و هم باعث رونق موسيقي و هنر شهروندي شود. در مقابل مخالفان نيز معتقدند كه حضور گروههاي مختلف هنري در شهر ميتواند هم نظم شهر را برهم زند و هم امنيت آن را تهديد كند. به نظر شما كداميك از اين نظريهها درست هستند و اينكه خود شما طرفدار كداميك از آنها هستيد؟
در اينكه اين فعاليتهاي هنري فينفسه اقدام خوبي است شكي نيست. فكر نميكنم كسي با آن مخالفتي داشته باشد مگر از اين جهت كه اين گروهها ممكن است پياده روها يا سرچهارراهها را ببندند و باعث كندي تردد وحركت شوند و همانطور كه گفتيد نظم شهر را به هم بريزند. اما به نظرم به راحتي ميشود اين مشكل را حل كرد تا نظر هر دو طرف موافق و مخالف تامين شود.
چطور؟
مثلا ميتوان نقاطي را براي اين مساله در سطح شهر مشخص كرد تا اين گروههاي موسيقي يا هنري يا حتي ورزشي، فقط در اين مكانها برنامه اجرا كنند. نقاطي مانند: پيادهراه 30 تير، لالهزار يا محوطه تئاترشهر. حتي ميتوان نقاط مختلف را با تابلو مشخص كرد. مثلا مردم بدانند كه در فلان نقطه قرار است گروههاي نمايشي برنامه اجرا كنند يا در فلان نقطه قرار است فعاليتي هنري انجام شود. از اين هم كه بگذريم ميتوان هر محله را به يك موضوع اختصاص داد. مثلا محلهاي براي برگزاري كنسرتها، محلهاي براي برگزاري نمايش و...
خب چطور بايد اين امر محقق شود؟
خيلي ساده است. كافي است شهرداري لايحهاي را براي ساماندهي گروههاي هنري و ورزشي و... به شورا بياورد تا ما آن را تصويب كنيم و اجرايي شود تا از اين پس اينگونه اقدامات كاملا قانوني باشد.
اما فكر نميكنيد بعضي از اين حركتها مانند برگزاري كنسرتها، به ذائقه برخيها خوش نيايد؟
ببينيد، بايد رويكردمان را تغيير دهيم. امروز شما شاهد فعاليت انواع دستفروشها در سطح شهر هستيد يا به وفور ماشينهايي را ميبينيد كه دوبله و سوبله پارك كردهاند و راه را برشهروندان بستهاند و حقوق شهروندي ديگران را پايمال كردهاند ولي در عين حال كسي با آنها برخوردي جدي نميكند، آنوقت ميآيند و جلوي گروههايي كه ميتوانند براي شهر و شهروندان شاديآفريني كنند را ميگيرند. خب اين چه معنايي دارد؟! ما از قديم الايام هم گروههاي هنري و موسيقي خياباني را در شهرهايمان داشتهايم. مثل گروه حاجي فيروزه، يا خوانندگان دوره گرد. حتي در مناسك مذهبيمان هم از اين شيوه استفاده ميشده است. نمونهاش، گروههاي تعزيهاي كه در محلات قصه كربلا را روايت ميكردند يا مداحان و نوحهخوانهايي كه در آرامگاها و زيارتگاهها، اذكار مذهبي را اجرا ميكردند و ميكنند. يعني ميخواهم بگويم اينها چيز جديدي نيستند. به نظرم در شرايط صنعتي شدن زندگي امروز ما، با ايجاد چنين فضاهاي هنري و فرهنگي ميتوان كمي زندگي را تلطيف كرد و به آن رنگ داد.
ولي با وجود اين تفاصيل هنوز هم كم نيستند افرادي كه با برگزاري كنسرتها مخالف هستند و آنها را خلاف مذهب و شؤونات اسلامي ميدانند!
بله. اين يك واقعيت است. حتي گروهي موسيقي را حرام ميدانند و برخي ديگر پا را از اين هم فراتر گذاشته، شادي را براي مردم حرام ميدانند. در عوض اين گروه تمام فضاهاي شهري را براي مرثيه سرايي گرفتهاند. البته كسي مخالف مرثيهسرايي نيست ولي هر چيزي كه از حد بگذرد، كارايي اصلياش را از دست ميدهد. علماي دين ما همواره گفتهاند كه با شادي شما ما هم شاد ميشويم و با ناراحتيتان ناراحت؛ يا مگر ما از پيامبر اسلام اصلحتريم به اسلام كه همواره توصيه به شادي ميكردند و خود هيچگاه لبخند از لبان مباركشان محو نميشد؟!
خب در چنين شرايطي فكر نميكنيد اگر شهرداري هم لايحهاي به شورا بياورد و شما هم در شورا آن را تصويب كنيد، باز هم برخي نهادهاي رسمي و غير رسمي با آن مخالفت كنند و جلوي آن را بگيرند؟
قطعا وقتي چنين لايحهاي به شورا ارجاع شود ما از تمام نهادهاي مرتبط مثل نهادهاي امنيتي و حتي روحانيون و مراجع تقليد نظرخواهي ميشود و هماهنگيهاي لازم با آنها انجام ميشود. بنابراين فكر نميكنم مشكلي پيش آيد.
الان شهرداري و شوراي شهر چگونه ميتوانند به تسهيل در اجراي چنين برنامههايي و بهبود روحيه اجتماعي كمك كنند؟
بايد چارهاي براي اين مساله بينديشيم. به نظرم هيچ چارهاي جز رجوع به فطرت بشري يعني ترويج شادي و نشاط در جامعه نيست كه يكي از راهكارهاي اجرايي شدن آنها همين توسل به گروههاي موسيقي و هنري و ورزشي... خياباني است كه ميتوان به سادگي آن را عملياتي كرد و اميدواريم اين امر محقق شود.