• 1404 يکشنبه 18 خرداد
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 4193 -
  • 1397 پنج‌شنبه 5 مهر

ميز گردي درباره حذف بخش« نگاه نو»

سينماي ايران و تنها جشنواره معتبرش

تينا جلالي

 

 

چهار ماه به برگزاري مهم‌ترين رويداد سينمايي كشور زمان باقي‌مانده، با اينكه رييس سازمان سينمايي اواخر سال گذشته به‌صورت تلويحي به نام دبير جشنواره فيلم فجر اشاره‌كرده بود اما نام دبير در سال جديد رسانه‌اي نمي‌شد تا اينكه بالاخره ابراهيم داروغه‌زاده به طور رسمي دبير سي‌وهفتمين جشنواره ملي فيلم فجر شد.

هر سال در موسم برگزاري جشنواره فيلم فجر اما و اگرهايي هم در مورد نحوه برگزاري اين رويداد شكل مي‌گيرد. اينكه چه تعداد فيلم قرار است در اين رويداد نمايش داشته شود و چه فيلمسازاني در اين رويداد شركت مي‌كنند هر سال محل بحث و مجادله زيادي مي‌شود. اما آنچه مسلم است اينكه در طول سي‌وشش سال برگزاري، اين رويداد رويكردها و شكل و شمايل‌هاي مختلفي به خود ديده است. يك سال بر تعداد سيمرغ‌هاي جشنواره اضافه ‌شده، حال ‌آنكه سال ديگر از تعداد بخش‌هاي آن كاسته شده است. يك سال محلي بوده براي بروز و ظهور استعدادهاي جوان و سالي ديگر حرفه‌اي‌ها كرسي بيشتري در اين رويداد داشتند. سال‌ها جشنواره در دو بخش ملي و بين‌المللي برگزار مي‌شد اما به‌يك‌باره ديديم جشنواره فيلم فجر به دو بخش ملي و بين‌المللي تقسيم شد. در اين سال‌ها سياست‌هاي متغير ديگر به بخشي از جشنواره الصاق شده به‌طوري‌كه هر سال فيلمسازان منتظر اعلام آيين‌نامه جديد اين رويداد مهم سينمايي هستند.

اما در ادامه سياست‌هاي متغير جشنواره فيلم فجر، چند سالي است كه بخش فيلم‌هاي اول يا همان «نگاه نو» از اين رويداد حذف شده و ساخته‌هاي كارگردانان فيلم اولي در يك سبد مشترك با محصولات فيلمسازان حرفه‌اي مورد ارزيابي قرار مي‌گيرد. تعدادي از فيلمسازان جوان در گفت‌وگو با «اعتماد» نسبت به اين جداسازي موضع گرفتند و حذف بخش «نگاه نو» را باعث دلسردي كارگردانان جوان دانستند. از طرفي عده‌اي هم رقابت بين فيلمسازان حرفه‌‍‌اي و جوان را در كنار هم به فال نيك گرفتند چون معتقد بودند خلاقيت و استعداد جوان‌ها به پاي فيلمسازان حرفه‌اي رسيده است. در ادامه گزارش‌هاي قبل نظر چند تن از سينماگران را جويا شديم و نظر آنها را درباره حذف بخش نگاه نو پرسيديم كه مي‌خوانيد.

 

آيا جشنواره فيلم فجر به فيلمسازان جوان هويت مي‌دهد؟

وقتي مسوولان سينمايي تصميم مي‌گيرند بخش «نگاه نو» را از جشنواره فيلم فجر حذف كنند نبايد از آنها بخواهيم اين بخش را حذف نكنند تا ما و هم‌نسلان‌مان در آن حضور داشته باشيم، نكته‌اي كه مهدي فرد قادري كارگردان فيلم «جاودانگي» به آن اشاره مي‌كند و در ادامه به اعتماد مي‌گويد: «هر جشنواره‌اي شوراي سياست‌گذاري دارد كه درست يا غلط تصميماتي در مورد اين رويداد مي‌گيرد، درنتيجه درخواست براي تغيير قوانين يك جشنواره هر چند كه به مذاق ما خوش نيامده باشد از طرف فيلمساز كار عجيبي است.»

در بسياري از جشنواره‌هاي داخلي وقتي فيلم يك فيلمساز در آن جشنواره پذيرفته نمي‌شود فيلمساز مي‌تواند نامه كتبي براي بررسي مجدد فيلمش داشته باشد! به اعتقاد قادري شايد تصميم‌گيران جشنواره، نخواهند فيلم مربوطه را انتخاب كنند پس دليلي بر اعتراض نيست: «وقتي قانون شركت در جشنواره را مي‌پذيريم بايد به قواعد آن احترام بگذاريم.»

اين كارگردان در ادامه پرسشي مطرح مي‌كند: «اگر آنها نمي‌خواهند نسل جوان و مستعد سينماي ايران را بازي دهند چرا ما بايد بر اين موضوع اصرار داشته باشيم؟ از «جاودانگي» (اولين فيلم بلندم) مثالي مي‌زنم: «جاودانگي» ابتدا از طريق تهيه‌كننده به جشنواره فيلم فجر ارسال شد اما پذيرفته نشد، چند ماه بعدتر اولين حضور اين فيلم در جشنواره معتبر رم ايتاليا بود و سپس مونيخ، بعدتر امريكا، فرانسه، انگليس و تاكنون در بيش از 30 جشنواره جهاني به نمايش درآمده و جوايزي نيز برنده ‌شده است. سينما هنري ذهني است و در مورد يك فيلم عكس‌العمل‌ها متفاوت است درنتيجه من همان‌طور كه اعتراضي به جشنواره فجر بابت عدم پذيرش «جاودانگي» نداشتم، طبيعتا از مسوولان جشنواره رُم و مونيخ و... هم تشكر نكردم كه فيلمم را نمايش دادند.»

قادري مهم‌ترين وظيفه هر كدام از فيلمسازان را در اين مي‌داند كه تلاش كنند تا بهترين فيلمي كه از پسش برمي‌آيند را بسازند: «رصد كردن فيلم‌هاي خوب براي حضور در جشنواره كار مديران جشنواره است كه براساس همين انتخاب مديران برخي از جشنواره‌ها تبديل به جشنواره‌هاي بزرگ جهاني مي‌شوند و برخي هم در حد جشنواره‌هاي محلي باقي مي‌مانند.»

كارگردان فيلم جاودانگي با اشاره به اينكه «نسل جوان به توانايي خود ايمان داشته باشند و توانايي‌هاي خود را بشناسند» به نكته جالبي اشاره مي‌كند؛ اينكه «تلاش جوانان بر اين باشد كه فيلم‌هاي خوب و باكيفيتي بسازند تا جشنواره‌ها دنبال فيلم‌هاي‌شان باشند. نه آنكه بيش از نگران بودن براي فيلم‌هاي‌مان، نگران بخش‌هاي يكي از پنج هزار جشنواره جهان باشيم، شايد گره زدن بيش ‌از حد فيلم‌ها به جشنواره‌ها تا اين حد دور از واقعيت جهاني سينما باشد.»

يكي از دغدغه‌هاي مهم براي فيلمسازان جوان اين است كه نمايش فيلم‌شان در جشنواره فيلم فجر باعث كسب هويت آنها شود كه قادري اين موضوع را كاملا رد مي‌كند: «مساله هويت با حضور و يا عدم حضور در هيچ جشنواره‌اي شكل نمي‌گيرد. هويت يك فيلمساز در طول زمان و با مجموع كارهايي كه انجام داده و انجام نداده است شكل مي‌گيرد. درنتيجه در كل روند فيلمسازي ما حضور يا عدم حضور در يك جشنواره تاثير آنچناني ندارد.»

نكته مهم اينكه مهدي فرد قادري امسال دومين فيلم خود را با عنوان «بي‌وزني» مقابل دوربين برده و چه‌بسا اولين نمايش آن در سي و هفتمين جشنواره فيلم فجر باشد. او مي‌گويد: «هميشه در مواجهه با تهيه‌كنندگان و سرمايه‌گذاران نه قول حضور در جشنواره داخلي يا خارجي را مي‌دهم و نه در مورد فروش فيلم صحبتي مي‌كنم. بيشتر از آنها دعوت مي‌كنم تا در كنار هم از سينما لذت ببريم و تنها تضمينم اين است كه بيشترين تلاش خودم را براي فيلم انجام مي‌دهم. درنتيجه به نظرم يكي از دلايلي كه شايد حضور در فجر براي فيلمسازان مهم است فشار سرمايه‌گذار است كه من اين مساله را از اول مشخص مي‌كنم، درنتيجه اصراري بر حضور در هيچ جشنواره‌اي ندارم. هرچند مانند همه فيلمسازان از ديده شدن فيلمم در هر جشنواره‌اي و در هر كشوري خوشحال مي‌شوم.»

 

آيا حذف بخش «نگاه نو» شور و هيجان را از جشنواره سلب مي‌كند؟

كاوه سجادي حسيني كارگردان فيلم‌هاي «شب بيرون» و «بوفالو» با اشاره به اينكه هر جشنواره‌اي با هدف، اصول و راه و روش خاص خود برگزار مي‌شود، مي‌گويد: «بايد بپذيريم كه جشنواره فيلم فجر تنها مكاني است كه به‌طور خاص كارگردان‌هاي جوان و فيلم‌هاي‌شان در آن ديده مي‌شوند، به همين جهت حيف است اين حق از جوانان دريغ شود.»

در سال‌هاي گذشته بخش «نگاه نو» موجب پويايي جشنواره بوده و منتقدان سينمايي با نگاه موشكافانه‌تري اين بخش را مورد تحليل قرار مي‌دادند. سجادي در همين راستا توضيح مي‌دهد: «اگر بخش نگاه نو از جشنواره حذف شود شور و هيجان حتي از عواملي كه قرار است با جوانان فيلم اولي كار كنند گرفته مي‌شود و وقتي هم شور و هيجان از عوامل سينما گرفته شود پيرو آن سينماي پويا از بين مي‌رود. وقتي پويايي از بين رود سينما درجا مي‌زند و سينما حالش درست نيست.»

اين كارگردان در ادامه صحبتش توضيح مي‌دهد: «سال گذشته متاسفانه يكسري فيلم‌هاي خوب كارگردانان فيلم اولي نظير «درساژ» از جشنواره ملي فجر بازماند. اما خوشبختانه اين فيلم در جشنواره جهاني جايزه گرفت و در جشنواره‌هاي دنيا هم با تحسين و تمجيد همراه شد. حال سوال اينجاست كه چرا جشنواره فجر ما نبايد به اين نوع فيلم‌ها اهميت دهد؟»

اين كارگردان در بخش ديگر صحبت خود به جشنواره‌هاي معتبر دنيا همچون «كن» اشاره مي‌كند كه علاوه بر پذيرش آثار فيلمسازان جوان در بخش رسمي، بخش كارگردانان فيلم اولي هم دارد كه در آن به كشف استعدادهاي جوان مي‌پردازد: «فيلمسازان جوان در بخش نگاه نو ريسك‌پذيرتر هستند و فيلم‌هاي‌شان از جذابيت بيشتري برخوردار است. آنها نسبت به نسل‌هاي گذشته جسورتر هستند و غيرمحافظه‌كارانه عمل مي‌كنند، چنين فيلم‌هايي اگرچه با آزمون‌ و خطا ساخته مي‌شود اما درنهايت ماندگارند.»

او در قسمت پاياني صحبت خود مي‌گويد: «با تمام احترامي كه براي تيم برگزاري جشنواره فجر قائلم مطمئنم در سياست‌هايي كه اتخاذ مي‌كنند همه جوانب را مي‌سنجند. همان طوري كه چندي پيش بحث اين بود كه «بخش بين‌الملل» جشنواره به «ملي» ملحق شود من اعتقاد دارم وجود يك جشنواره منسجم با پايه‌هاي محكم از چند جشنواره به‌مراتب بهتر است.»

 

سينماي ايران و تنها جشنواره ملي‌اش

فيلم «درساژ» اولين ساخته پويا بادكوبه سال گذشته نتوانست به جشنواره ملي فجر راه پيدا كند اما در جشنواره‌هاي مختلف جهاني ديده شد و جوايز زيادي دريافت كرد. او از اتفاق كارگردان برتر فيلم اول جشنواره جهاني هم شد. اينكه چنين فيلمسازاني فيلم‌شان در جشنواره مهم و معتبر فجر راه پيدا نمي‌كند علامت سوال‌هاي زيادي براي اهالي سينما به وجود مي‌آورد. اين كارگردان مي‌گويد: «اينكه يك جشنواره فيلمي را مي‌پذيرد يا خير مساله‌اي كاملا طبيعي است، هيات انتخاب يك فيلم را قبول مي‌كند و فيلمي ديگر را خير، سليقه و سياست‌هاي هر جشنواره ايجاب مي‌كند كه اين‌گونه باشد؛ اما اينكه سينماي كشورمان تنها با يك جشنواره ملي مثل فجر، به تازه واردهايش مجال نمي‌دهد و اصلا بخشي با نام «نگاه نو» را ديگر به رسميت نمي‌شناسد، عجيب است. آن‌هم با اين همه سينماگر جوان فيلم اولي و‌ محدوديت‌ها و دشواري‌هاي بسيار، چه در فراهم كردن بودجه و ساخت فيلم و چه در سالن‌هاي سينما و اكران فيلم‌هاي‌شان؛ سراغي هم كه از نهاد دولتي و غيردولتي با رسالت و عملكرد حمايت از سينماگران جوان فيلم اولي نيست.»

بادكوبه به حرف‌هايش ادامه مي‌دهد: «شايد به‌خاطر اين است كه ما آدم‌ها معمولا درباره هر اتفاق يا الگوي تازه فكري، مقاومت مي‌كنيم و نمي‌خواهيم زحمت پذيرش چيز تازه‌اي را به خود بدهيم، محكم روي آنچه به آن عادت كرديم و به دست آورديم، مي‌ايستيم. گاهي هم يك اسم ارزش روي آن مي‌گذاريم كه اين ايستادگي و ‌از سرباز كردن مواجهه با اتفاقي جديد براي‌مان توجيه‌پذير باشد.»

نتيجه براي من اين‌طور معنا مي‌دهد كه انگار مي‌خواهيم فعلا فيلمساز به فضاي سينما اضافه نكنيم، همان‌هايي كه داريم بس است. بادكوبه با بيان اين جمله مي‌گويد: «وقتي در تاريخ تئاتر و سينماي جهان نگاه مي‌كنيم نسلي جديد با تجربه‌اي متفاوت از زندگي مي‌آيد و چيزي به جريان قبلي اضافه مي‌كند، مسير با تغييري كه مي‌كند جاني دوباره مي‌گيرد.

اما نمي‌دانم چرا در ايران اين امر با اين اندازه از ايستادگي روبه‌رو است. اين ايستادگي از طرف مخاطب در همه جاي دنيا وجود داشته و دارد اما مديريت فرهنگ و هنر هر مملكت برنامه‌اي اتخاذ مي‌كند تا به مخاطب در پذيرش جرياني تازه كمك كند، چراكه اين امر مساله‌اي واجب در مواجهه و آشتي نسل‌ها و همچنين رشد فرهنگي- هنري و سينمايي هر كشور است؛ اما در ايران نمي‌دانم مديريت چه برنامه‌اي اتخاذ كرده. احتمالا بخش «نگاه نو» را از جشنواره ملي حذف مي‌كند كه همگي‌مان را خلاص كنند. اين يعني تكرار و ركود در جشنواره، در سينما و الي آخر.»

كارگردان فيلم درساژ ادامه مي‌دهد: «قطعا اين‌طور نمي‌ماند، آنچنان كه در گذشته فيلمسازاني آمدند و حرفي نو‌ داشتند و در ابتدا با مقاومت روبه‌رو شدند اما كارشان را كردند، ولي در ادامه نه تنها در تاريخ سينماي كشور كه در جهان ماندگار شدند و پيامي ماندگار براي بشر باقي گذاشتند. چه مي‌شود گفت؟ متاسفانه آنها هم ابتدا توسط كشورهاي ديگر درك شدند و سال‌ها بعد در كشور خودشان. ما فيلمسازان اول اغلب دهه شصتي هستيم. نسل متفاوتي كه در طول اين چند دهه اتفاقات بزرگي را پشت‌سر گذاشته؛ كودكاني با تجربه جنگ، نوجوانان قحطي ديده و جوانان با غول كنكور جنگيده و... حرف‌هاي زيادي براي گفتن دارد كه در اين سال‌ها عيان خواهد شد.»

 

بخش نگاه نو الزام جشنواره است؟

عليرضا شجاع نوري تحليل ديگري دارد: «از نگاهي ديگر هم مي‌توانيم به اين مساله توجه كنيم. اينكه شكل‌گيري هر جشنواره‌ سينمايي با هدف گردش بهتر چرخه سينماست، به همين دليل است كه شايد يك سال مسوولان سينمايي احساس مي‌كنند جوانان نياز به تشويق دارند پس بخش «نگاه نو» را به جشنواره فيلم فجر اضافه مي‌كنند و يك سال هم نيازي به تشويق جوانان نمي‌بينند چون استعدادهاي زيادي در سينما وجود دارد، لذا بخش «نگاه نو» را از اين رويداد حذف مي‌كنند. اين به سياست كلان مسوولان سينمايي برمي‌گردد.»

با اين صحبت شجاع نوري اين نكته به ذهن مي‌رسد تشويق فيلمسازان زماني مفيد بود كه فيلم‌ها به شيوه 35 ميلي‌متري ساخته مي‌شدند و روي آوردن به فيلمسازي شهامت زيادي مي‌خواست. وقتي براي تهيه‌كننده ساخت يك فيلم ريسك به‌حساب مي‌آمد اما در حال حاضر فيلم ساختن اقدام ساده‌تري به نظر مي‌رسد.

اين تهيه‌كننده با اعتقاد بر اينكه چه فيلم اول و چه فيلم دوم و چه فيلم چندم يك فيلمساز بالاخره فيلم است كه ساخته مي‌شود، مي‌گويد: «اساسا تشويق فيلمسازان جوان باعث مي‌شود كه آنها را تشويق كنيم فيلم سينمايي به تعداد بيشتري ساخته شود. به نظر من ترغيب جوانان براي ساخت فيلم اول در مواردي بايد اتفاق بيفتد كه جوانان انگيزه لازم براي ساخت فيلم نداشته باشند، اما در حال حاضر در كشورمان هم انگيزه بالا در ميان جوانان براي ساخت فيلم اول داريم و هم جوانان توانمندي كه استعداد و خلاقيت بالايي دارند. ما در حال حاضر نياز به تعمق بيشتر داريم، نيازمند اين هستيم كه پيش‌توليد فيلم‌ها را سنگين بگيريم. فكر ناب را بايد تشويق كنيم تا فيلم‌هاي خوب و باكيفيت ساخته شوند.»

اگر عليرضا شجاع نوري دبير جشنواره باشد چه تصميمي مي‌گيرد؟ او در اين باره مي‌گويد: «الزاما بخش نگاه نو جزو ضروريات يك جشنواره نيست، اگر خودم جشنواره برگزار كنم بين فيلم اول يا چندم هيچ امتيازي قائل نمي‌شوم. چون به نظر من فيلم‌ها بايد در كنار هم قضاوت شوند، اتفاقا فيلم‌هاي كارگردانان جوان بايد در كنار حرفه‌اي‌ها قضاوت شود تا بدانند كه فيلم ساختن شوخي نيست. جوانان بايد بدانند كه حتي ممكن است فيلم‌شان زير دست‌وپاي كارگردانان حرفه‌اي له شود و ديده نشود و لازم است اين عرصه را جدي بگيرند.»

تهيه‌كننده فيلم «بنفشه آفريقايي» ادامه مي‌دهد: «به‌شخصه ساختن فيلم بلند را به فيلم كوتاه امتياز نمي‌دانم، مهم حرفي است كه مي‌خواهيم بگوييم، حال يا در فيلم كوتاه يا در فيلم بلند باشد. فيلمساز درهرصورت اگر حرفي قابل‌گفتن دارد مي‌تواند با فيلم كوتاه بگويد هيچ فرقي نمي‌كند.»

اگر منطقي هم نگاه كنيم، سينماي ايران پر است از جوانان فيلمسازي كه فيلم اول‌شان را ساختند اما امروز ديگر خبري از آنها نيست. آنها صرفا به دليل آتش اشتياق فيلم ساختند ولي در ادامه روي اين آتش آب ريخته شد. چراكه حرف‌شان به ‌اندازه كافي گويا نبوده و از پختگي برخوردار نبوده است. آنها بي‌محاسبه وارد عرصه شدند و تمام حرف‌هاي‌شان را در فيلم اول گفتند. به همين دليل ديگر انگيزه‌اي براي فيلم دوم خود نداشتند. بنابراين بايد تمام جوانب امر را در توليد يك فيلم سنجيد و وارد كار شد.

 


به جريان‌هاي مستعد سينما بها دهيم

سيدمحمد بهشتي

جشنواره فيلم فجر كارنامه فعاليت يك سال سينماي ايران است و آينه‌اي از فعاليت‌هاي سينما را پيش روي اهالي آن قرار مي‌دهد. من معتقدم هر تغيير و تحولي در سينماي ايران كه رخ مي‌دهد بازتاب آن را بايد در جشنواره فجر شاهد باشيم.

اين‌طور نيست كه جشنواره از يك هويت فولادين برخوردار بوده و نسبت به جريان عمومي توليد در سينما بي‌تفاوت بماند.

هميشه فيلم بلند داستاني محور جشنواره فيلم فجر و ركن اصلي آن بود اما بنا به تحولات و اقتضائات، بخش‌هاي جنبي به آن اضافه مي‌شد. براي مثال حضور جوانان در جشنواره از زمان شكل‌گيري اين رويداد پررنگ بود. سال‌هايي كه من دبير جشنواره بودم، به واسطه اينكه درهاي سينما به روي فيلمسازان جوان باز بود، آنها فرصت زيادي براي ابراز ذوق فيلمسازي خود يافتند. به همين جهت تعداد فيلم‌هاي اول و دوم فراوان شد و به همين دليل بخش جنبي فيلم‌هاي اول و دوم راه‌اندازي شد.

همچنين بخش ديگري با عنوان نگاه نو تاسيس شد كه لزوما به فيلم اول و دوم اختصاص نداشت و هر فيلمسازي كه حرف يا نگاه تازه‌اي در سينماي ايران براي گفتن داشت، در اين بخش حضور مي‌يافت و ديده مي‌شد.

وقتي بخش‌هاي جنبي تداوم و غنا پيدا مي‌كرد، به تدريج جشنواره‌اي مستقل و مخصوص به خود برايش تدارك مي‌ديديم. براي مثال جشنواره فيلم كودك از دل جشنواره فيلم فجر بيرون آمد و تبديل به يك رويداد مهم و معتبر شد.

پس خوب است به هر پديده جديد و جريان نويني كه در سينما اتفاق مي‌افتد و استعداد آن را دارد كه عامل بهبود و ارتقاي كيفيت سينماي ايران شود، در جشنواره فيلم فجر فرصت عرض‌اندام و بها داده شود تا بدين‌ترتيب موجوديت سينما و هنر كشور در سطح جهاني تقويت شود.


فرد قادري: هر جشنواره‌اي شوراي سياست‌گذاري دارد كه درست يا غلط تصميماتي در مورد اين رويداد مي‌گيرد، درخواست براي تغيير قوانين يك جشنواره از طرف فيلمساز كار عجيبي است. اگر آنها نمي‌خواهند نسل جوان و مستعد سينماي ايران را بازي دهند چرا ما بايد بر اين موضوع اصرار داشته باشيم؟

شجاع‌نوري: الزاما بخش نگاه نو جزو ضــروريات يـك جشنواره نيست، اگر خودم جشنواره برگزار كنم بين فيلم اول يا چندم هيچ امتيازي قائل نمي‌شوم. چون به نظر من فيلم‌ها بايد در كنار هم قضاوت شوند، اتفاقا فيلم‌هاي كارگردانان جوان بايد در كنار حرفه‌اي‌ها قضاوت شود تا بدانند كه فيلم ساختن شوخي نيست.

بادكوبه: اينكه يك جشنواره فيلمي را مي‌پذيرد يا خير مساله‌اي كاملا طبيعي است، هيات انتخاب يك فيلم را قبول مي‌كند و فيلمي ديگر را خير، سليقه و سياست‌هاي هر جشنواره ايجاب مي‌كند كه اين‌گونه باشد؛ اما اينكه سينماي كشورمان تازه واردهايش را به رسميت نمي‌شناسد، عجيب است.

سجادي حسيني : اگر بخش نگاه نو از جشنواره حذف شود شور و هيجان حتي از عواملي كه قرار است با جوانان فيلم اولي كار كنند گرفته مي‌شود و وقتي هم شور و هيجان از عوامل سينما گرفته شود پيرو آن سينماي پويا از بين مي‌رود. وقتي پويايي از بين رود سينما درجا مي‌زند و سينما حالش درست نيست.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون