فراز و فرود اردوغان و چشمانداز آينده
اسدالله اطهري
نقش نخبگان در زندگي سياسي يك كشور حياتي است. حداقل تجربه تركيه و اردوغان نشان ميدهد كه نخبگان سياسي آشنا با ارزشهاي جهاني ميتوانند مسير كشوري را تغيير دهند.
اردوغان در سال 1994 شهرت پيدا كرد. هنگامي كه در رقابت براي شهرداري استانبول پيروز شد، همانند بسياري از دوستان شهردار خود در سراسر كشور، توانست از منظر كار آمدي، شفافيت كارها و مديريت امور شهري پرآوازه شود. طرفداران سرسخت كمال آتاتورك كه از اردوغان و ديگر شهرداران عضو حزب رفاه بيمناك بودند كه مبادا اسلامگرايان بر فضاي زندگي سياسي تركيه حاكم شوند، پذيرفتند كه شهر استانبول به خوبي اداره ميشود.
با اين حال اردوغان در سال 1997 رسما به دنبال شعر معروف ضياء گوگالب (1924-1876) به عنوان يك جامعهشناس، نويسنده، نظريهپرداز مليگرايي تركيه به دردسر افتاد. شاعر گفته بود: «مساجد پادگانهاي ماست». اردوغان به دليل خواندن همين شعر، براي مدت 10 ماه زنداني و از فعاليتهاي سياسي محروم شد.
از آنجا كه اردوغان در سال 1998 از فعاليت سياسي منع شده بود، جانشين وي در حزب آك پارتي عبدالله گل فعاليت جديدي را آغاز كرد. البته اين تجربهاي بس گرانبها براي وي بود كه او را نسبت به زيانهاي مخالفت با سنت سياسي كمال آتاتورك بيدار كرد.
به هر حال، انديشههاي حاكم بر رهبران حزب عدالت و توسعه موجب شد كه اين حزب در انتخابات پارلماني در نوامبر 2002 پيروزي چشمگيري به دست آورد به طوري كه 34 درصد آرا و 363 كرسي در پارلمان را به خود اختصاص داد. حزب جمهوريخواه خلق نيز آرايي به دست آورد ولي عدالت و توسعه ميتوانست بدون ائتلاف با اين حزب، دولت تشكيل دهد. اين انتخابات بسياري از نخبگان وابسته به نظام كهن و مجتمعهاي نظامي – صنعتي را از صحنه سياسي تركيه دور ساخت كه از ميان آنها ميتوان به چيلر، اجويت، مسعود ييلماز و... اشاره كرد.
اين موضوع بحث رجب طيب اردوغان با جرج بوش رييسجمهور امريكا، هم بود. در ماه دسامبر سال 2002، زماني كه اردوغان به دعوت دولت وقت امريكا به كاخ سفيد رفته بود، بوش به وي گفت: «تو به خدا اعتقاد داري و من هم همينطور. پس ما ميتوانيم همكاري خوبي با يكديگر داشته باشيم.» بعد از آن اردوغان در سفر به اروپا، اين اطمينان را به دست آورد كه اتحاديه اروپا ميخواهد در ماه دسامبر سال 2004 با تركيه وارد مذاكره شود، البته اگر تركيه اصلاحات لازم سياسي و اقتصادي را اجرا ميكرد.
به دنبال اين ديدارها و نوع نگاه ايالات متحده و اتحاديه اروپا به تركيه، حكومت اين كشور، ممنوعيت سياسي اردوغان را لغو كرد و از طريق انتخابات وارد پارلمان اين كشور شد. در ماه مارس 2004 اردوغان نخستوزيري را رسما پذيرفت. پس از آن حزب عدالت و توسعه كه ريشه اخواني داشت توانست اصلاحات چشمگيري در زمينههاي امور سياسي، اقتصادي و فرهنگي انجام دهد. احترام به حقوق بشر، تكيه بر حكومت قانون، ايجاد نهادهاي دموكراتيك، گسترش اقتصاد بازار آزاد، احترام به حقوق اقليتها، به ويژه در زمينه كردها كه (البته هنوز اقدامات بيشتري لازم است)، محكوميت اعدام و طرح قانوني حذف شكنجه در دستور كار حزب و دولت و پارلمان به عنوان نماينده جامعه مدني بود.
دولت سعي كرد از حضور نمايندگان دولت پادگاني و نظاميان در محيطهاي دانشگاهي جلوگيري به عمل آورد. حزب عدالت و توسعه توانست قانونگذاري در تركيه را به هماهنگي با استاندارد كپنهاگ برساند تا ديگر مسائل رفرم، يعني آزادي بيان، آزادي مطبوعات، نظارت شهروندان بر نظاميان و شفافيت مسائل مالي هم انجام شود. حزب عدالت و توسعه، توانست موجب تقويت روابط تركيه با امريكا و اروپا شود. در حاليكه اربكان چندان علاقهاي به اينگونه اقدامات نداشت. حزب حتي سعي كرد مشكلات خود با قبرس را با وساطت حل و فصل كند تا شايد از اين طريق بتواند يكي از منابع و موارد چالش تركيه با اتحاديه اروپا را برطرف كند. حزب عدالت و توسعه توانست زمينه را براي حمايت از اقدامات خود براي پيوستن هر چه بيشتر به اقتصاد جهاني و الحاق به اتحاديه اروپا و اتحاد با غرب در افكار عمومي تركيه به دست آورد. گرچه هنوز هم اين اقدامها به نتيجه نرسيدهاند. با اين حال دموكراتهاي مسلمان عضو حزب عدالت و توسعه از روشهاي غربي نه تنها براي انعكاس ايدهآلهاي مدرن حزب استفاده كردند، بلكه از نظر سياسي سعي داشتند حمايت طبقه متوسط را نيز جلب كنند.
آنان با تحكيم موقعيت و قدرت خود سعي كردند بر نظام بروكراتيك، رسانهاي، قضايي و نظامي تاثير بگذارند. اين در حالي است كه نهادهاي وابسته به دولت پادگاني همچنان مقاومت سرسختانهاي از خود نشان ميدهند. اين دولت و نهادهاي وابسته به آن به سختي در مقابل دولت مبتني بر جامعه مدني مقاومت ميكنند. در انتخابات 2007 اين مقاومت موجب نشد كه حزب آك پارتي، مجددا اكثريت كرسيها را در پارلمان به دست نگيرد. آك پارتي حتي توانست پست رياستجمهوري را نيز از آن خود كند؛ همان موفقيتي كه موجب شده بود، انتخابات زودرس پارلماني در اين كشور برگزار شود. بعد از آن دموكراتهاي مسلمان در سال 2012 با توجه به شكاف در خانه قدرت به ويژه ميان گولن و اردغان و بحث فساد مالي وزرا و برخي بروكراتها و حوادث پارك گزي مجددا به پيروزي رسيدند.
اردوغان بعد از پيروزي مجدد حزب، از احترام به ارزشهاي جمهوري تركيه، دموكراسي، سكولاريسم، حاكميت قانون، حقوق فردي و حمايت از آن، آزادي مطبوعات، رعايت استانداردهاي پيشبيني شده از سوي اتحاديه در تركيه، حمايت از امنيت اجتماعي، اقدام بر ضد ترور و تروريسم مجددا سخن گفت. در عرصه سياست خارجي با گسترش روابط با منطقه بالكان، حوزه مديترانه، درياي سياه، درياي خزر و منطقه خليج فارس تركيه وارد دوران جديدي شد. اردوغان سياست خود را نسبت به همسايگان و به ويژه عراق، سوريه، ايران و ارمنستان بر اساس صلح، امنيت، ثبات و دموكراسي تعريف كرد. در واقع تئوري تنش صفر با همسايگان موجب تحقق تفكر مذكور شد. اردوغان بار ديگر بر همكاري با ايالات متحده و اتحاديه اروپا، تاكيد كرد. در نگاه به شرق به روابط حسنه با چين، ژاپن، اندونزي و سنگاپور تاكيد و اعلام كرد كه گسترش روابط منطقهاي و بينالمللي اين كشور به معناي آلترناتيوي براي اتحاديه اروپا و امريكا نيست. اليت تركها حتي پاپ فرانسيس رهبر كاتوليكهاي جهان را به اين كشور دعوت كردند تا تركيه را به عنوان پل ارتباطي اسلام و مسيحيت جلوه دهند.
تفكر مذكور توسط انديشه جديدي كه توسط احمد داود اوغلو تحت عنوان عمق استراتژيك مطرح شد رنگ باخت و به تفكر نو عثمانيگرايي تعبير شد كه در حقيقت نگاه ايدئولوژيك به مسائل است. اين ديدگاه در جنبشهاي كشورهاي عرب مطرح شد كه در تونس، مصر، يمن و بحرين آن را تجربه كردند. اردوغان در سفر به كشورها به ويژه مصر، تونس و ليبي خواستار سكولاريسم شد؛ تفكري كه به خاطر نافرماني مدني در مصر و جنگ داخلي ليبي و شكست اسلامگرايان در انتخابات تونس به سكوت برگزار شد.
در مجموع تركيه همچنان توسط يك حزب محافظهكار مسلمان اداره ميشود و همچنانكه يادآور شديم، تاكنون توانسته است وجهه خود را حفظ كند. گرچه از داخل تحت فشار شديد نظاميان و نومنكلاتورا است. اگر اقدامات اردوغان به موفقيت برسد، در زمينه توسعه حقوق بشر و گسترش ارزشهاي دموكراتيك، بدون شك مورد توجه ملل مسلمان قرار خواهد گرفت. آنچه درس مهمي براي احزاب اسلامي منطقه خواهد بود اين است كه آنان به جاي سخنراني و ترجمه متون بينالمللي، به ايجاد نهادهاي دموكراتيك و ترجمه متون داخلي اقدام ميكنند و به جاي تسليم شدن، خروج يا اخراج از حاكميت در برابر فشارهاي نهادهاي سنتي و نهادهاي دولت پادگاني، از تمام ظرفيتهاي حقوقي، سياسي، فني و بينالمللي استفاده ميكنند. آنان زود خسته نميشوند و سياست را يك بازي خستگيناپذير تلقي ميكنند. حكم دادگاه قانون اساسي و عدم انحلال حزب عدالت و توسعه و جريمه مالي هم نوعي بلوغ دموكراسي، هم افزايش قدرت تحميل نيروهاي مترقي و رعايت قواعد دموكراتيك را در جامعه تركيه نشان ميدهد.
به نظر ميرسد اردوغان و حزب عدالت و توسعه در آينده نزديك نيز رقيب و آلترناتيوي ندارند يا جريان جديد از درون اين حزب به پا خواهد خاست. انتخابات بعدي اين مساله را نشان خواهد داد. بنيان اقتصادي و پروژههاي بزرگ مانند فرودگاه و... دموكراتيزاسيون احترام به حقوق اقليتهاي مذهبي مانند علويان و قومي مانند كردها سياست خارجي به عنوان مثال پرونده سوريه و... آينده اين حزب و اردغان را رقم خواهد زد. هر چند فرصتهايي مانند بحران اوكراين و تحريم روسيه و خط لوله جديد به اروپا مطرح است. به نظر، او به يك رهبر كاريزماتيك نزديك ميشود اگر پوپوليسم و كيش شخصيت را كنار بگذارد و حزب را از گرايش به توتاليتاريانيسم بازدارد.