محمدابراهيم ترقينژاد / مذاكرات هستهاي ايران با گروه 1+5 به روزهاي حساس و سرنوشتساز رسيده است و به نظر ميرسد كه قطار مذاكرات هستهاي در حال نزديك شدن به ايستگاه پاياني خود است. هرچند كه از پشت ميز مذاكره تا پشت ميز توافق فاصلهاي است كه هم دور است و هم نزديك، اما انتظارها نيز براي رسيدن به توافق بيش از هر زمان ديگري است. در هفتههاي اخير هم روند مذاكرات هستهاي با آهنگ بيشتري ادامه يافته است و مذاكرهكنندگان قرار است 24 اسفند بار ديگر در پشت ميز مذاكره قرار بگيرند. با اين وجود، مخالفان رسيدن به توافق هم بيكار ننشستهاند و به حجم فعاليتهاي تخريبي خويش افزودهاند. اين در حالي است كه برخي تحليلگران معتقد هستند كه كشورهاي عربي كه در گذشته نهچندان از مخالفان جدي مذكرات و رسيدن به توافق بودهاند، رويكردشان را نسبت به گذشته اصلاح كرده و مواضع نسبتا واقعبينانهتري را اتخاذ كردهاند. در اين باره با محمدعلي سبحاني، مديركل اسبق خاورميانه وزارت امور خارجه و سفير اسبق ايران در لبنان و اردن گفتوگويي داشتيم كه در پي ميآيد:
رويكرد كشورهاي عربي در شرايط كنوني نسبت به مذاكرات هستهاي ايران و گروه 1+5 نسبت به ماههاي گذشته چگونه است؟ به عبارت ديگر، آيا كشورهاي عربي هنوز به رويكرد خصمانه خويش نسبت به مذاكرات ادامه ميدهند يا آنكه رويكردشان نسبت به قبل مثبتتر شده است؟
رويكرد گذشته برخي كشورهاي عربي، غيرقابل واقعي و اشتباه بود چراكه هر گونه توافق ايران با 1+5 نميتواند به اين معنا باشد كه عليه كشورهاي منطقه يا هر كشور ديگري باشد. ايران كشوري مهم در منطقه است كه از منابع و ظرفيتهاي كمنظير و تواناييها و توانمنديهاي بسياري برخوردار است. حال اگر اين ظرفيتها و توانمنديها در كنار ظرفيتها و توانمنديهاي كشورهاي همسايه و منطقه قرار گيرد، آن وقت تجميع اين ظرفيتها و توانمنديها در چارچوب يك همافزايي منطقهاي ميتواند منطقه را به سمت يك آرامش، صلح و پيشرفت سوق دهد. اگر كشورهاي همسايه در موضوع مقابله با افراط و خشونت و سپس به لحاظ يافتن شرايط براي بهبود وضع اقتصادي و توسعه كشورهاي منطقه، اهداف و منافع مشتركشان را مشخص كنند، بيترديد حل مشكلات ايران و توافق هستهاي ميتواند به اين دو موضوع هم كمك كند. خوشبختانه بسياري از كشورهاي منطقه متوجه شدهاند كه از وجود خلأ در روابط ايران با اين كشورها فقط نيروهاي تندرو و افراطي استفاده ميكنند و از اين استفاده، كل منطقه به آشوب كشيده شده و ناامني ايجاد ميشود. اگر ما امروز آرامش بيشتري را در موضعگيريهاي اين كشورها نسبت به ايران يا مذاكرات ميبينيم، به دليل يك نگاه اين كشورها به خصوص عربستان به مذاكرات است زيرا اگر داعش و افراطگرايي رشد و تقويت يابد، جهتگيري داعش و گروههاي تندرو كل امنيت منطقه را به خطر مياندازد.
دليل اين تصحيح نگاه نسبت به مذاكرات از سوي كشورهاي عربي چيست؟ عملكرد خود ايران نسبت به اين اتخاذ رويكرد واقعبينانه چقدر موثر بوده است؟
ايران هنگامي كه بتواند رابطهاش را با غرب بهبود ببخشد، كشورهاي منطقه نيز به اميد اينكه در اين راستا مورد انزوا قرار نگيرند، به شكل واقعگرايانه روابطشان را با ايران بهبود ميبخشند. در اين راستا، نقش دولت آقاي روحاني و عملكرد آقاي ظريف در اصلاح رويكرد گذشته كشورهاي عربي و اتخاذ رويكرد واقعبينانه موثر بوده و به طور طبيعي شاهد هستيم كه كشورهايي كه نسبت به مذاكرات و ايران نگاه دوستانهاي نداشتند و طرحهاي مختلفي را برنامهريزي ميكردند، حال نگاهشان را كنار گذاشتهاند. زماني هم كه ما بتوانيم به يك توافق دست يابيم و به رابطه متعامل با كشورهاي ديگر دست يافتيم و كسي احساس انزوا نكند، آنگاه چهره جديدتري از پيشرفت را با كشورهاي عربي خواهيم داشت.
اما با اين حــال، بـرخي ميگويند هنوز كشورهايي نظير عربستان دست از توطئه عليه ايران و مذاكرات برنداشتهاند و كاهش قيمت نفت را مدعاي استدلال خود ميدانند. نظر شما در اين باره چيست؟
عوامل متعددي در اين مساله موثر بوده است كه احيانا عدم همكاري عربستان در بالا بردن قيمت نفت و حفظ ميزان حجم نفت توليدي از سوي اين كشور يكي از علل افزايش نفت بوده است. اين مساله با نگاه توطئهانگاري بسيار متفاوت است.
ولي قبول داريد عربستان دوست ندارد كه توافق احتمالي منعقد شود؟
شايد يكي از علل اين مساله اين باشد كه اين كشور از سوءتفاهم ايران با جهان بهره ميبرد ولي در سياست بايد واقعيات خود را به ديگري تحميل كرد. بايد با در پيش گرفتن سياست اعتدال و اصلاحطلبي به كشورهايي كه خواهان انزواي ايران هستند، اين مساله را تحميل كنيم كه انزواي ايران به نفع هيچ كس نيست و آنها بنا به مصالحشان بايد همكاري با كشورمان را بپذيرند.
مسائل و شرايط منطقهاي چقدر ميتواند در اصلاح رويكرد كشورهاي عربي نسبت به ايران موثر بوده باشد؟
اين مساله، يك متغير بسيار تاثيرگذار است. همانطور كه قبلا نيز بيان كردم، تواناييها و ظرفيتهاي ايران و اين كشورها ميتواند هم براي ايران و هم براي آن كشورها مفيد باشد.
يكي از مسائلي كه موجب سنگاندازي از سوي كشورهاي عربي در روند مذاكرات شده، به اين دليل بوده است كه آنها مدعي هستند نسبت به برنامه هستهاي كشورمان نگران هستند. اين نگرانيها چقدر واقعي است يا نگراني بهانهاي براي سنگاندازي است؟
من نميگويم كه نگراني نيست ولي بسياري از اين نگرانيها به خاطر عدم گفتوگو است. وقتي گفتوگو ميان دو طرف صورت گيرد، اعتماد هم ميان دو طرف ايجاد ميشود و به خاطر اين اعتماد، بسياري از اين نگرانيها از بين خواهد رفت. اگر شما يادتان باشد در دولت اصلاحات گفتمان تنشزدايي و ايجاد تعامل سازنده چنان اثري در روابط ما با كشورهاي همسايه و منطقه داشت كه موجب ايجاد روابط صميمي ميان ما با آنها و حتي انعقاد و امضاي قراردادهاي امنيتي دوجانبه شد و روابط به سطح خوبي نيز دست يافت كه قابل افزايش هم بود. به نظرم براي بهبود روابط با كشورهاي عربي، حداقلهايي در روابط ديپلماتيك بايد رعايت و يك اجماع و وحدت نظر در كشور نيز ايجاد شود.
آيا عملكرد كشورهاي غربي و به خصوص امريكا براي اين اصلاح رويكرد در كشورهاي عربي موثر بوده است؟
امريكا به دنبال منافع خود است. اگر امريكا با عربستان همراه ميشود به خاطر منافع خود است. اگر جان كري هم به دنبال بهبود روابط دوجانبه ايران و عربستان است، اين مساله را بايد در آن چارچوب ديد. البته اين به معناي آن نيست كه كري به دنبال بهبود روابط باشد. امريكا به منافع خود فكر ميكند و به خاطر اين منافع، حتي با اسراييل نيز اختلاف نظر پيدا ميكند.
آقاي سبحاني! رويكرد اسراييل در اين اصلاح نگاه چه بوده است؟
اگر اسراييل احساس قوي بودن ميكند، به اين دليل است كه كشورهاي منطقه روابطشان با يكديگر مناسب نيست. اسراييل از روابط خوب كشورهاي همسايه و همگرايي بسيار ضرر ميكند چراكه دنبال تجاوز و كشتار و جنايت است و هر زماني كه روابط كشورهاي منطقه از همگرايي به واگرايي تبديل شود، اسراييل نسبت به آن استقبال ميكند. در پرونده هستهاي نيز نخستين كشوري كه از توافق احتمالي ضرر ميكند، بيترديد اسراييل است زيرا ديگر نميتواند از وجود چنين بحران غيرضروري سوءاستفاده كند و با دشمنتراشي مورد لطف و عنايت كشورهاي غربي قرار گيرد و به دروغ، مسائل را به سمتي ببرد كه منجر به مظلومنمايياش شود؛ لذا حل پرونده هستهاي و بهبود روابط ايران با كشورهاي همسايه ميتواند اسراييل را از اين يكهتازي و ميدانداري سالهاي اخير محروم كند.