• 1404 سه‌شنبه 25 آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک سپه fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 3206 -
  • 1393 دوشنبه 25 اسفند

فشارها به روزنامه‌نگاران در مصرِ جديد بيشتر شده است

«سانسور نرم» براي بقا

ترجمه: فرحناز دهقي

 

 در تاريخ 2 فوريه 2011، حسني مبارك رييس‌جمهور مصر در پي اعتراضات مردم، استعفاي خود از اين مقام را اعلام كرد و در عرض يك هفته از عرصه قدرت كنار گذاشته شد و رياست موقت اين كشور بر عهده شوراي عالي نيروهاي مسلح مصر، قرار داده شد. پس از آن حسني مبارك محاكمه شد، قانون اساسي جديدي با همه‌پرسي مردم مصر به تصويب رسيد، رييس‌جمهوري جديدي براي اين كشور برگزيده و سپس خلع شد، رييس‌جمهوري موقتي سكان سياست اين كشور را به دست گرفت و نهايتا پس از آن دولت ديگري در مصر تشكيل شد. به بياني ديگر چهار سال از انقلاب مردم مصر كه متاثر از بهار عربي، دست به شورش زدند و حسني مبارك رييس‌جمهور 30 ساله خود را به كناري گذاشتند و در پي احقاق حقوق انساني، دموكراسي و آزادگي برآمدند، مي‌گذرد. اما با گذشت تمامي
فراز و فرودهايي كه مردم اين كشور به خود ديده‌اند، روزنامه‌نگاران و اهالي رسانه‌هاي اين كشور مي‌گويند تغييري در محدوديت‌هاي اين حرفه ايجاد نشده و حتي به زعم برخي، فشارها عليه آزادي بيان نيز بيش از گذشته شده است.
پس از حذف مبارك از قدرت، روزنامه‌نگاران مصري در اتمسفر و فضاي عمومي كشور خود دمي به آزادي رسيدند و تجربه‌اي بسيار كوتاه از آنچه آزادي بيان براي حرفه روزنامه‌نگاري مي‌تواند داشته باشد، داشتند. در حالي كه همچنان كنترل‌هاي دولتي بر رسانه‌ها اعمال مي‌شد، روزنامه‌نگاران هم در رسانه‌هاي دولتي و هم در پلتفرم‌هاي خصوصي با آزادي بيشتري مواجه شدند.
اما با اين وجود پس از حذف مبارك، خشونت‌ها عليه روزنامه‌نگاران و آزادي بيان توسط شوراي عالي نيروهاي مسلح و گروه اخوان المسلمين،
به واسطه قوانين سختگيرانه همچنان رواج داشت.
اما پس از آنكه از قدرت گروه اخوان در سال 2013 توسط ارتش مصر در عرصه سياسي اين كشور كاسته شد، خفقان و محدوديت بر حرفه روزنامه‌نگاري و رسانه‌ها سايه‌اي بس سنگين‌تر افكند.
 فضاي سياسي دو قطبي كه در جامعه انقلاب زده مصر رواج داشت، سبب شد تا پوشش‌هاي خبري و گزارش‌هاي پروپاگانديست به دو گروه تقسيم شود، يك گروه كه سرسختانه از آرمان‌هاي گروه اخوان حمايت مي‌كرد و گروهي ديگر از ارتش و سيستم نظامي مصر. اما پس از آنكه شبكه‌هاي مختلف اسلامگرا، رسانه‌هاي خود را از دست دادند، مصري‌ها با انبوه رسانه‌هاي مدافع ارتش تنها مانده‌اند. رسانه‌هايي كه آنقدر آهنگ همصدايي‌شان بلند است كه نه هيچ صداي مخالفي را مي‌شوند و نه فرصت ابراز به آن مي‌دهند.
در اين ميان روزنامه‌نگاران كه هواي سوداگري هيچ حزب و دسته‌اي را در سر نداشته‌اند، در فقدان حقيقت و آزادي بيشتر از هميشه اندوهگين و متاسف هستند.
يك تهيه‌كننده تلويزيوني با شرط اينكه نامش طي گزارش منتشر نشود در همين رابطه گفت: «دستورات سانسور و خفقان بر سر رسانه‌هاي مصري مانند پتك عمل مي‌كند. بي‌صدا و خاموش. زورگويي‌ها نه به صورت مستقيم بلكه كاملا با نرمش و غيرمستقيم در ذهن روزنامه‌نگار مي‌نشيند.»
اين تهيه‌كننده پيش از اين در تهيه و روي آنتن بردن يك برنامه گفت‌وگو محور شبانه از يك شبكه خصوصي تلويزيوني نقش عمده‌اي داشت. او به سبب مسووليتي كه داشت بي‌واسطه با تهيه‌كنندگان ارشد و مديران تلويزيوني مراوده و تعامل داشت. وي در همين باره گفت: « آنها هرگز مستقيم نمي‌گفتند كه هر نقطه نظر مخالف و در تناقض با رژيم بايد سانسور شود، بلكه مكررا مي‌خواستند كه انتقادات را براي جلوگيري از ايجاد مشكل و عواقب كاهش دهيم و مي‌بايست از پرداختن به جوانب مثبت گروه اخوان پرهيز مي‌كرديم، چرا كه معتقد بودند آنها تروريست هستند.»
يك روزنامه‌نگار ديگر مي‌گويد: «تحريريه‌ها پر از دبيران و سردبيراني است كه پاراگراف حذف مي‌كنند، عكس كنار مي‌گذارند، فيلم كشتار را به كل نشان نمي‌دهند. «سانسور نرم» براي بقا، معضل روزمره رسانه‌هاي مصري شده است.»
سانسور، پروپاگاندا، تحريف و خود را به نديدن و نشنيدن زدن، رويه رايج بسياري از رسانه‌ها شده است. فهرست سياه اسامي افرادي كه رسانه‌ها نبايد با آنها گفت‌وگو يا از آنها براي مناظره دعوت كنند، مدام درازتر مي‌شود. ليستي كه شامل اعضاي گروه اخوان و مخالفان دولت و منتقدان آن است، مي‌شود. هيچ‌يك از روزنامه‌نگاران، خبرنگاران، تهيه‌كننده‌ها و دبيراني كه با آنها براي تهيه اين گزارش گفت‌وگو شده، حاضر به افشاي نام واقعي خود نشدند، گواهي روشن بر هراسي كه رسانه‌ها را در چنبره گرفته است. خودسانسوري در رسانه‌هاي مصر رويه رايج شده است. قصه غم‌انگيزتر اما اين است كه بسياري خواسته و ناخواسته تن به سياست سركوب و سانسور دولت مي‌دهند، خودشان پيشگام حذف صدا و نظر و كوبيدن گروه سياسي مي‌شوند كه از ميان بد و بدتر، بدتر است.
در خلال روزهاي اعتراضات مردمي، بسياري از فيلم‌ها و گزارش‌ها فرصت منتشر شدن پيدا نكردند و روزنامه‌نگاران و مترجماني نيز به دستورات مقامات نظامي از كار و حرفه خود كنار گذاشته شدند. به ادعاي يك تهيه‌كننده شبكه‌اي خصوصي در تلويزيون تنها فيلم‌هايي شانس انتشار پيدا مي‌كردند كه نيروهاي امنيتي را در حالتي آرام و بدون درگيري با معترضين نشان مي‌داد.
اين تهيه‌كننده گفت: «در حالي كه مي‌دانستم مردم زيادي به دست ارتش زخمي و كشته مي‌شوند، مجبور بودم فيلم‌هايي را نشان بدهم تا خشونت حاكميت را نشان ندهد. در اين شرايط تنها مي‌توانستم آمار كشته‌شدگان را كه به سرعت در حال افزايش بود، اعلام كنم.»
پس از آنكه خفقان و خودسانسوري فضاي مطبوعات و رسانه‌هاي مصري را بيش از هر زمان ديگري، تحت سلطه خود درآورد، بسياري از روزنامه‌نگاران و خبرنگاران تصميم گرفتند حوزه كاري خود را عوض كنند. اما پس از آن با حمايت‌هاي گروه اخوان و فعالين سكولاريست، نظرات مخالف ارتش، فرصت بيشتري براي ابراز از طريق رسانه‌ها پيدا كردند. با اين وجود به گفته روزنامه‌نگاران مصري، همچنان ميان مطبوعات اين كشور با دنياي بدون ترس و سانسور و خودكامگي فرسنگ‌ها فاصله است.

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون