ادامه از صفحه اول
اين رسمش نيست آقايان
هميشه به همين دليل خشم و غضب تندروهاي دو جناح را به جان خريده است. او با چنان تسلط و تبحري در ميادين بينالمللي ظاهر شده كه هر ايراني وطن دوستي به ايراني بودن خودش افتخار كند. او انقلابيگري را در درشتگويي نميداند با منطق و برهان افكار عمومي جهان را مخاطب خود قرار ميدهد و با ذكر دقيق آنچه در اين 4 دهه بر ما رفته اثبات كرده است كه ايران در منطقه خاورميانه به دنبال ماجراجويي نيست بلكه از حق خود دفاع ميكند. در بيخبري محض آنها كه با بودجه بيتالمال بايد در مقابل هجمه رسانههاي دشمن بايستند يكتنه رشتههاي آنها را پنبه كرده است. حالا قرار است وزيري با چنين صفاتي به مجلس بيايد. براي اينكه نمايندگان مجلس به نمايندگي از مردم ايران مدال افتخار بر گردن او بياويزند؟ نه، براي اينكه استيضاح شود. براي اينكه از او بخواهند تا بابت خدماتي كه كرده است جواب پس بدهد. در درجه اول بايد از اين 24 نماينده عزيزي كه نامه استيضاح ظريف را امضا كردهاند تشكر كنيم چرا كه با اين كار خود به وضوح نشان دادند چقدر ميتوان در آسيب زدن به سرمايههاي يك كشور سخاوتمند بود. نهتنها ميشود خدمات يك سياستمدار را فراموش كرد بلكه حتي اين مكان وجود دارد كه نقاط قوت او را نقطه ضعف نشان داد. با اين همه اين همكاران عزير نگذاشتند تا گرد فراموشي بر خدمات ظريف بنشيند و با اين كار خود فرصتي ايجاد كردهاند تا تمام مرارتهايي كه او در اين چند سال تحمل كرده از تريبون مجلس به مردم يادآوري كنيم. اميدوارم بتوانم به عنوان مردمي كه با اميد به من راي دادند در جلسه استيضاح از آقاي ظريف دفاع كنم تا هم به رايدهندگان خود بگويم كه ما قدر مردان رزم را ميشناسيم، هم به نسل آينده نشان دهم در زمانهاي كه عدهاي در كار نااميد كردن مردم و بيقدر كردن گوهرهاي قيمتي اين سرزمين بودند صدايي در مجلس بود كه بگويد اين رسمش نيست كه در خانه ملت روي سرداري كه در ميدانهاي نبرد با دشمن يك تنه ايستاده تيغ بكشيم.
درباره شوراي فرهنگي زنان
با گذشت تقريبا دو دهه از شروع به كار شوراي فرهنگي اجتماعي زنان و خانواده ميتوان اينگونه گفت كه از سويي به تناسب اهداف كلاني كه به اين شورا داده شده بود، ظرفيت و توان اجرايي دراختيار شوراي فرهنگي و اجتماعي زنان قرار نگرفته است، از سوي ديگر اين شورا باتوجه به مقتضيات زماني نياز به يك رنسانس و بازبيني در اهداف، فرآيندها و رويهها را دارد.
با اين مقدمه بايد گفت كه شوراي فرهنگي- اجتماعي زنان و خانواده در اواخر دهه 60 و باتوجه به مقتضيات زماني اصول و سياستگذاريهايي را ترسيم كرد كه در دورهاي كه از آن با عنوان جهاني شدن نام ميبرند كاملا دچار تحول شده است. تاثير جهاني شدن بر ساختار خانواده و تحولات اجتماعي زنان، سبب كم شدن شكاف زنان و مردان و همه گير شدن انواع خاصي از الگوهاي رفتاري، سبك زندگي و شكل گرفتن مطالبات ويژهاي در حوزه زنان شده است. بر كسي پوشيده نيست آثار و پيامدهاي جهاني شدن بهويژه در حوزه زنان و خانواده در جوامع مختلف كشورهاي توسعهيافته و درحال توسعه، شهرها و روستاها و زنان و مردان كاملا متفاوت است. در اين ميان، آثار جهاني شدن در جوامع پيچيده با تنوعات قومي و فرهنگي مانند ايران، در حوزه زنان و خانواده عمق و پيچيدگي بيشتري دارد. بايد بر اين نكته واقف بود كه الگوهاي رفتاري و ويژگيهاي كاركردي زنان ايران گواه اين مطلب است كه به دليل پيچيدگيهاي اجتماعي، اقتصادي، سياسي و فرهنگي حاكم بر جامعه زنان و تجربيات جهاني حاصل از جهاني شدن، نهادهاي مثل شوراي فرهنگي و اجتماعي زنان بايد در اهداف، چشماندازها و ساز و كارها تغيير و تحول اساسي به انجام برسانند تا بتوانند بنا بر مقتضيات زماني به درك درستي از مطالبات زنان و خانواده برسند.