علي نجفيتوانا، جرمشناس در تحليل رفتارهاي آزارگرانه عليه جانداران تاكيد كرد
زنگ خطر را جدي بگيريم
پليس آگاهي از مردم خواست عوامل سوزاندن شهروندان را شناسايي و معرفي كنند
حميد رضا خالدي
بعد از انتشار كليپهايي از سگ آزاري و گربه آزاري و... ديروز كليپي در فضاي مجازي منتشر شد كه در نوع خود كم سابقه بود. البته فيلم توسط پليس آگاهي تهران منتشر شده بود و در آن از شهروندان خواسته شده بود در شناسايي افراد حاضر در آن فيلم به كارآگاهان كمك كنند. براساس محتواي كليپ منتشر شده، 2 جوان درحالي كه ابايي از نمايش چهرههاي خود ندارند، در پاركهاي تهران ميچرخند و با وسيلهاي كه در دست دارند تعدادي از شهرونداني كه روي چمنهاي پارك مشغول استراحت هستند را آتش ميزنند! اين كليپ كه مانند ساير كليپهاي مشابه به سرعت و در كمتر از چند ساعت به يكي از پربازديدكنندهترين كليپهاي روز فضاي مجاز ي بدل شد؛ باعث شد تا پليس تهران نيز به آن واكنش نشان دهد و حتي اطلاعيهاي در اين زمينه صادر كند. براساس اطلاعيه منتشر شده از سوي مركز اطلاعرساني پليس آمده است: به دنبال انتشار كليپي از به آتش كشيدن برخي از شهروندان در پاركها از سوي فردي، تيم ويژه در پليس پايتخت تشكيل شده است و با دستور رياست پليس پايتخت، يگانهاي مختلف نيروي انتظامي براي شناسايي و دستگيري اين افراد وارد عمل شدند.همچنين در بخشي ديگر از اين اطلاعيه از تمامي شهرونداني كه از چنين افرادي اطلاع داشته يا جزييات بيشتري از اقدامات آنها را در دست دارند، درخواست شده تا اطلاعات خود را به نزديكترين واحد پليس گزارش دهند.اما به نظر ميرسد طي يكساله اخير تعداد چنين حوادثي رو به فزوني گذاشته باشد، دليل آنهم انتشار كليپهايي از آزار و اذيت حيوانات و انسان و حتي اخبار مربوط به تعرض به دانشآموزان و كودكان باشد. دكتر علي نجفي توانا، وكيل پايهيك دادگستري و مدرس جرمشناسي معتقد است كه اين كارها ريشه در رفتارها و ناهنجاريهاي روحي اين افراد دارد. وي در تشريح اين نظريه خود ميگويد: از لحاظ رفتاري هر سني مقتضيات خاص خودش را دارد. حالا در اين ميان اگر فردي خارج از رديف سني خود، رفتارهايي داشته باشد كه به سنين بزرگتر يا كوچكتر از وي شباهت داشته باشد، نشاندهنده عدم ثبات شخصيتي در آن دوره سني خاص اين فرد است. وي ادامه ميدهد: مثلا ممكن است نشان دهنده تفريحات انجام نشده يا اميال برآورده نشده وي باشد. نجفي توانا در مورد اين دو جوان كه فيلم انسانآزاري آنها از ديروز دست به دست ميشود نيز تحليل جالبي دارد: اينطور كه از تصاوير اين كليپ به نظر ميرسد، اين دو جوان ظاهري معمولي دارند و از آنجاييكه به دنبال تهديد يا باجخواهي نيستند، به نظر ميرسد دچار نوعي سرگشتگي يا به دنبال نوعي تفريح خاص و جديد و منحصر بفرد يا حتي ارضاي حس كنجكاوي خود هستند.
به اعتقاد وي براي ارزيابي و تحليل «چرا »يي رفتار اين جوانان بايد شرايط زندگي، تحصيلي، مالي و هرگونه اطلاعاتي كه بتواند در رفتارآنها تاثيربگذارد را بررسي كرد.
برخلاف بسياري از شهروندان و حتي كارشناسان كه اعمال شهرونداني اينچنيني را نشاني از خوي مجرمانه آنها ميدانند نجفيتوانا معتقد است كه رفتار اين افراد، بيشتر از آنكه نشانگر خصلت مجرمانهشان باشد، نشاندهنده، رفتار غيرمتعارف و حتي ساديسمي آنهاست: رفتارغيرعادي و غيرمتعارف اين افراد نشانگر آن است كه تعادل رفتاري و روحي ندارند. چون به هر حال هر گونه خودآزاري، ديگرآزاري، حيوان آزاري و...، نوعي ساديسم محسوب ميشود. به بياني وقتيكه شخص از انجام چنين اعمالي لذت ميبرد نشاندهنده نوعي نياز دروني وي است كه در حالت عادي امكان تامين آن را نداشته است. اين وكيل پايه يك دادگستري با اشاره به صحنهاي كه در آن اين جوانان از آتش زدن شهروندان ميخندند و احساس لذت ميكنند، ميگويد: اين احساس رضايت حكايت از آن دارد كه آنها در زندگي عادي خود قدرت و توان رسيدن به يكسري از آرزوها و اهدافشان را از سوي جامعه يا خانواده نداشتهاند درنتيجه به دنبال برآوردن نيازهاي روحي و روانيشان به اين شيوهها و جلب نظر ديگران هستند .
اين مدرس جرمشناسي دانشگاه همچنين باز هم برخلاف بسياري ديگر از صاحبنظران كه اين اقدام را فعلي كاملا مجرمانه ميدانند معتقد است كه اين رفتارها بيشتر ازآنكه جرم باشد، نوعي بزه تلقي ميشود: اين اقدام بيشتر از آنكه جنبه مجرمانه داشته باشد، نوعي بزهكاري تلقي و در رديف اعمالي مانند مزاحمت و تلف كردن اموال ديگر محسوب ميشود. بزهكاراني كه در فضاي مجازي به دنبال شريك جرم ميگردند!گروهي از منتقدان براين باورند كه اگر پيش از اين با مجرماني كه اقدام به حيوانآزاري ميكردند برخوردي قاطع ميشد، امروز شاهد چنين رفتارهايي از سوي گروهي ديگر در مورد انسانها نبوديم. با اين وجود اما نجفي توانا با رد اين استدلال ميگويد: از بدو انقلاب قاچاقچيان اعدام ميشدند ولي آيا اين اقدام تاثيري در كاهش آمار قاچاقچيان داشت؟! مسلما خير. چون اصولا جرم و رفتار مجرمانه ناشي از نبود يا ضعف قانون نيست بلكه بايد ريشههاي آن را در قالب پژوهشهايي بررسي كرد. مثلا بايد از والدين پرسيد چرا بدون اينكه از تربيت بچه چيزي بدانند يا نميدانند نيازهاي كودكان و جوانان چيست، بچهدار ميشوند؟ درحالي كه همين عوامل از اصليترين دلايل بروز سرخوردگي و سركوب روياهاي كودكان آنها خواهد شد.
وي در پاسخ به سوالي در مورد ريشه بروز چنين رفتارهاي غيرمتعارفي نيز ميگويد: اصولا افرادي كه برخلاف نرم رفتاري عمل ميكنند رفتار متعارفي ندارند. برخي از اين افراد ميخواهند با چنين اقدامهايي به بزرگترها و مسوولان اعتراض كنند كه چرا سادهترين نيازهايشان نيز تامين نميشود. اما آيا چنين رفتاري نميتواند زنگ خطري باشد براي آنكه اين افراد در آينده به مجرماني خطرناك يا قاتلاني بيرحم بدل شوند ؟ سوالي كه نجفيتوانا در پاسخ به آن ميگويد: من چنين تصوري ندارم. شايد اين افراد در آينده به گروههاي مجرمانه بپيوندند يا به اعتياد روي آورند ولي بعيد ميدانم كه بخواهند به جانياني خطرناك بدل شوند! چون اگر از ابتدا اين خصلت در آنها وجود داشت، مسلما درجهت مزاحمت براي شهروندان قدمي برميداشتند نه حيوان آزاري يا اقداماتي براي تفريح و سرگرمي و نشان دادن خودشان! ديدگاه اين استاد دانشگاه در مورد دلايل زياد شدن چنين رفتارهايي در جامعه نيز در نوع خود قابل تامل و شنيدني است. وي با اشاره به كم شدن طول مدت تغيير نسلها ميگويد: در گذشته، تقريبا هر 50 سال يكبار نسلها تغيير ميكردند. بعد اين فاصله 20 سال يكبار شد و الان به 4-3 سال يكبار تغيير كرده است. يعني جوانان امروز ما هر 4- 3سال يكبار خواستها و ديدگاهها و نيازهايشان تغيير ميكند. از سويي واقعيت اين است كه ما در جامعه پرالتهاب زندگي ميكنيم. التهاب ناشي از جنگ، زلزله، گراني، عدم ثبات مديران و... به عبارتي جامعه ما مثل اسپند روي آتش است. نجفي ادامه ميدهد: همچنين ارايه و انتقال آموزههاي مناسب و آموزش قطعا در جامعه ما وجود ندارد و بچهها بيشتر در فضاي مجازي تربيت پيدا كرده و رشد ميكنند. براي همين هويت خود را درفضاي مجازي ميجويند. گاهي جلوي دوربين گوشي سيگار ميكشند، گاهي عريان ميشوند، گاهي ميرقصند و.... و سعي ميكنند از طريق فضاي مجازي آن را منتشر و خود را مطرح كنند.
اين وكيل پايه يك دادگستري تسريع ميكند: به بياني، نقش فرهنگ كليشهاي و اجباري خودساخته مديران ما و رها شدن فرزندان از سوي والدين و وادادگي آنها، از مهمترين دلايلي است كه اين روزها شاهد بروز چنين رفتارها و افعالي از سوي شهروندان و به خصوص جوانانمان هستيم. اعمالي كه ميتواند زنگ خطري براي متوليان ما باشد تا بتوانند قبل ازآنكه دير شود با ريشهيابي اينگونه حوادث از افزايش و تكرار آنها جلوگيري كنند.
رفتار اين افراد بيشتر از آنكه نشانگر خصلت مجرمانهشان باشد، نشاندهنده رفتار غيرمتعارف و حتي ساديسمي آنهاست. رفتارغيرعادي و غيرمتعارف اين افراد نشانگر آن است كه تعادل رفتاري و روحي ندارند.