يكي از فدراسيونهايي كه طبق قانون منع بهكارگيري بازنشستگان، منتظر استعفاي رياستش بوديم، فدراسيون واليبال بود؛ جايي كه احمد ضيايي در موعد مقرر حاضر به استعفا نشد و همين امر باعث شد كه وزير ورزش شخصا وارد عمل شود. مسعود سلطانيفر بدون اينكه ضيايي از سمتش استعفا بدهد طي حكمي افشين داوري را به عنوان سرپرست جديد فدراسيون واليبال منصوب كرد؛ حكمي كه به اعتقاد برخي كارشناسان مصداق دخالت دولت در فدراسيون محسوب ميشود و ممكن است براي واليبال دردرسرساز شود. ضيايي كه يك سال و سه ماه پيش با اكثريت آرا به عنوان رييس فدراسيون منصوب شده بود، در اين مدت عملكرد پرمناقشهاي از خودش به جا گذاشت و حواشي نسبي هم پيرامون تيم ملي به وجود آمد كه نمونه بارزش حمله مجازي سعيد معروف به رييس فدراسيون بود. همان زماني كه ضيايي براي انتخابات رياست فدراسيون اقدام كرد و به عنوان گزينه مورد حمايت وزارت ورزش هم معرفي شده بود، بهنام محمودي كاپيتان سابق تيم ملي واليبال نيز براي شركت در انتخابات اعلام آمادگي كرد. اما در كمال تعجب، با وجود احراز صلاحيتش در روزهاي آخر، بهنام محمودي در روز انتخابات در مجمع حاضر نشد. پيرامون حكم جديد وزير ورزش و احتمال تعليق فدراسيون واليبال و همچنين ماجراي مرموز غيبت بهنام محمودي در انتخابات دور قبل، با اين ستاره سابق تيم ملي به گفتوگو نشستيم.
آقاي محمودي ميخواستم نظرتان را در مورد اخراج آقاي ضيايي از رياست فدراسيون واليبال بدانم.
ايشان اخراج نشدند. چرا ميگوييد اخراج؟
به اين خاطر كه ايشان استعفا ندادند و براي فدراسيون سرپرست انتخاب شد...
استعفا ندادند درست. دوست نداشتند استعفا بدهند. ولي اخراج هم نشدند. بالاخره قانون اجازه نميداد ايشان به فعاليتش ادامه دهد.
پس شما مشكلي نداريد با رفتن آقاي ضيايي بدون برگزاري مجمع؟
ما همه تابع قانونيم. قانون هم براي همه يكسان است. اگر قانون اجرا شود مشكلي نداريم. هر كس هم هر چه ميخواهد بگويد. بالاخره همه آدمها يك روز ميآيند و يك روز هم ميروند. مهم اين است كه بعد رفتن هر كس به نيكي و خوشنامي از آن شخص ياد شود.
پس ماجراي تعليق فدراسيون واليبال چه؟ بهخاطر دخالت دولت در فدراسيون
اصلا چنين چيزي نداريم. نه در فوتبال نه در واليبال و نه در هيچ فدراسيون ديگري. اين قانون پارلماني ماست. بعضي از دوستان قانون را نميدانند، ميآيند ميگويند تعليق! تعليق! كدام تعليق؟ بالاخره به قول معروف مجلس در راس امور است؛ ضمن اينكه وزارت ورزش و كميته المپيك قطعا خودشان صحبت ميكنند و نامهنگاري ميكنند و توضيحات لازم را ميدهند. اينجوري نيست كه به خاطر يك قانون داخلي، رييس فدراسيون مجبور به ترك پستش شود و ما را تعليق كنند. اين ماجراي تعليق اصلا صحت ندارد و تمامش فرافكني است. آنجا كه دولت در امر فدراسيون دخالت كند ممكن است مشكلي پيش بيايد. اينجا كه دولت دخالتي نكرده. اين قانون كلي كشور است. آنها هم وقتي ببينند قانون در استانداري و فرمانداري و شهرداري و همه جا اجرا شده متوجه ميشوند.
پس حالا كه آقاي ضيايي رفتني هستند، نظر شما درباره عملكرد يك سال و اندي ايشان در راس فدراسيون چيست؟
آقاي ضيايي چون ورزشي نبودند، روحيات ورزشي هم نداشتند. ولي آدم سالم و پاكدستي بودند. مشكل ايشان اين بود كه تخصص و اطلاعات كافي در زمينه ورزش نداشتند. رفتارهاي غير حرفهاي در زمينه ورزش از ايشان ديده ميشد. ايشان يك سري تغيير و تحول در فدراسيون انجام داد كه بيثمر بود. ايشان فرماندار بودند، كارمند وزارت كشور بودند و در آن مدتي كه پيش آقاي داورزني، رييس فدراسيون وقت بودند و در هيات رييسه هم حضور داشتند، هيچ عملكردي از خودشان نشان ندادند. لااقل ما نديديم. ما، منظورم خانواده واليبال و اهالي ورزش است. مثلا مصاحبهاي، نقطه نظري، عملكردي، ايدهاي... هيچ چيزي نديديم. بالاخره ايشان از دوستان آقاي داورزني بودند و سابقه مديريت داشتند، ولي همانطور كه گفتم با ورزش آشنا نبود. در دوران حضورشان در پست رياست هم چندان موفق نبودند. شما ميتوانيد از كل اهالي واليبال بپرسيد...
آقاي ظريف و چند تا از مليپوشان هم با ايشان مشكل داشتند. آن پست اينستاگرامي آقاي معروف...
در مورد اينكه ايشان به شفافيت اهميت ميداد و آدم پاكدستي بود هيچ شكي ندارم. من به قول معروف پشت سر ايشان نماز خواندم. اما در زمينه ورزش بيگانه بود و آدمهايي كه با خودش آورد هم بيگانه بودند با واليبال. ممكن است من هم فردا بيايم و عدهاي با من مخالف باشند. اين طبيعي است. ولي اگر شما بتوانيد كار اصولي و درست انجام دهيد، اكثريت جامعه با شما همراه خواهند شد و آن عملكرد مثبتي است. نه اينكه اكثريت ناراضي باشند.
شما همزمان با آقاي ضيايي براي تصدي رياست فدراسيون ثبت نام كرده بوديد اما شب آخر كنار رفتيد. ماجرا چه بود؟
بله. من همان موقع هم شفاف گفتم. شب آخر حراست وزارت ورزش با من تماس گرفت و گفت ما صلاح نميدانيم شما بياييد در انتخابات. من هم گفتم چشم! بالاخره من دوست نداشتم بر خلاف جريان آب شنا كنم. وزارت ورزش و آقاي داورزني دوست داشتند آقاي ضيايي بشود رييس، من هم گفتم چشم. من علاقه داشتم كه واليبال در آرامش باشد. آن چيزي هم كه همان موقع گفتم، خدا را شكر ثابت شد. گفتم اين دوستاني كه آورديد سر كار به درد واليبال نميخورند كه در يك سال گذشته شما ديديد واليبال هم از لحاظ كمي و هم از لحاظ كيفي دچار چالش شد. كمي كه سيزدهم جهان شديم و كيفي هم همه خانواده واليبال ناراضي بودند. در مورد خودم من عذرخواهي كردم از مجمع و داستان تماس حراست وزارت ورزش را گفتم و انصراف دادم. بعد از آن اما پيگيري كردم و الان خدا را شكر مشكلي نيست.
پس در انتخابات آتي شركت ميكنيد؟
بنده اگر بخواهم بيايم حتما بايد با وزير ورزش صحبت كنم. بايد با خانواده واليبال مشورت كنم. چون دليل آمدن من كمك به واليبال است. اين نيست كه ما بياييم و از صندلي ارزش بگيريم. ما بايد به صندلي ارزش بدهيم. در سال آينده واليبال سرش خيلي شلوغ است. مسابقات متعددي داريم و نياز است كه وزارت ورزش با ما به عنوان خانواده واليبال هماهنگ باشد و طي يكي، دو ماه آينده اجازه تشكيل مجمع و انتخابات را بدهد تا زودتر مشخص شود كه چه كسي رييس فدراسيون خواهد شد. اميدوار هم هستيم كه اشتباه دفعه قبل دوباره تكرار نشود كه افرادي مثل آقاي ضيايي كه آمدند و غريبه بودند با واليبال، ديگر نيايند. ايشان مدير بودند اما مديريت به تنهايي كافي نيست. در مورد خودم هم بارها گفتم، هرجا لازم باشد براي خدمت كردن حاضرم؛ چه در واليبال چه در جاي ديگر. من تلاشم اين است كه در راستاي اهداف واليبال، اهداف وزارت ورزش و اهداف عالي كشور قدم بردارم. قبلا هم گفتم آقاي يزدانيخرم، آقاي داورزني و ساير دوستان زحمات زيادي براي واليبال كشيدند. الان هم كه آقاي داورزني هم معاون وزير هستند هم در كنفدراسيون واليبال آسيا حضور دارند ظرفيت بسيار خوبي است كه ميتواند كمك زيادي كند. فقط خواهشم اين است از افرادي حمايت نكنند كه به ورزش، در هر فدراسيوني، ضربه وارد ميكنند.