• 1404 پنج‌شنبه 25 ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 4251 -
  • 1397 يکشنبه 18 آذر

فرهنگ تجارت و تجارت فرهنگي

سيد اكبر ميرجعفري

روزي در خدمت دكتر منوچهر دانش‌پژوه رحمت‌الله عليه بوديم. جمع عالمان و مدرسان و معلمان بود اما سخن كشيده شد به تنگي معيشت و اينكه چرا حقوق معلمان كم است و دخل و خرج‌شان با هم جور درنمي‌آيد. استاد دانش‌پژوه در آن مجلس سخني گفتند كه هنوز در ياد من است. گفتند: «كسي كه وارد عرصه فرهنگ و ادب مي‌شود، همان سرآغاز كار بايد به خود بقبولاند كه درآمدش از يك سبزي فروش هم كمتر است... و اين جاي گلايه هم ندارد؛ چون خودش انتخاب كرده است. ». بله؛ اهل فرهنگ پذيرفته‌اند كه درآمدشان از يك سبزي‌فروش، يك سيگارفروش، يك راننده تاكسي كمتر باشد؛ اين را سياستمداران و دولتمردان خوب مي‌دانند اما به يكي دو شرط ناقابل: نخست اينكه دولتمردان از اين حرف سوءاستفاده نكنند و براي بهتر شدن وضعيت معيشت فرهنگيان هيچ كاري نكنند. ديگر اينكه دولتيان محترم تمام اهل فرهنگ را با يك ديده بنگرند. نه اينكه براي عده‌اي هزار و يك موقعيت (بخوانيد رانت) فراهم كنند و عده‌اي ديگر را اصلا فراموش. حقيقت آن است كه بسياري از اهالي فرهنگ در حال حاضر تاجرند در لباس فرهنگ. عجيب اينكه معمولا وقتي يكي از فرهنگيان اهل كسب و كار با فرهنگ مي‌شود، به مراتب حرص و ولعش به ثروت از تاجران ديگر بيشتر خواهد شد. خداي ناكرده چيزي نگفته باشم كه تجار محترم دلخور شوند. نه؛ هر شغلي براي خود ارزش و اعتباري دارد. بد نيست يك نمونه عيني را مثال بزنم: چگونه است كه وقتي مي‌خواهيم يخچال يا فرش بخريم، مي‌توانيم با چانه زدن كمي تخفيف بگيريم؛ اما مدارس غيرانتفاعي به اين سادگي‌ها به كسي تخفيف نمي‌دهند؟! روشن است كه چنين فرهنگياني نه‌تنها زندگي‌شان با يك سبزي‌فروش قابل قياس نيست، بلكه در چشم به زدني كل بازار ميوه و تربار شهر را مي‌خرند. بعد چه خواهد شد؟ بقيه اهل فرهنگ بايد بروند به صورت پاره‌وقت سبزي‌فروشي كنند تا زندگي‌شان تامين شود.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون