سال 2001 ميلادي بود كه دولت وقت امريكا با شعار پرطمطراق «مبارزه با تروريسم» و به بهانه حملات 11 سپتامبر 2001 به افغانستان حمله كرد. جنگي پرهزينه چه از حيث مادي و چه از نظر انساني. در 17 سال گذشته دولتهاي متفاوتي كه سكان كاخ سفيد را به دست گرفتهاند يا وعده عقبنشيني از افغانستان را دادهاند يا با افزودن مقطعي بر تعداد سربازان از نصر نزديك سخن گفتهاند. حضور امريكا در افغانستان اندك اندك به قدمت دو دههاي خود نزديك ميشود اما اوضاع امنيتي در اين كشور هر روز بدتر از روز قبل ميشود و همزمان گروه شبهنظامي چون طالبان با تكيه بر پيروزيهاي نظامي و تصاحب سرزمينهاي بيشتر حتي از پشت يك ميز نشستن با نمايندگان دولت هم سر باز زده و ترجيح ميدهد با طرف امريكايي وارد مذاكره شود. فراتر از مسائل نظامي و امنيتي، اوضاع سياسي در افغانستان هم رو به سامان نيست و هنوز 17 سال پس از سقوط دولت طالبان، برگزاري به موقع انتخابات در اين كشور امري تقريبا غيرممكن و در مرحله بعد اعتماد به نتايج اعلام شده، امري سخت است. با وجود تمام مشكلات امنيتي و دغدغههاي سياسي، دونالد ترامپ، چهل و پنجمين رييسجمهور امريكا قريب به 10 روز پيش اعلام كرد كه بخشي از نيروهاي امريكايي را از افغانستان به خانه بازخواهد گرداند. از آنجا كه اعلام اين استراتژي همزمان با طرح مساله خروج نيروهاي امريكايي از سوريه اتفاق افتاد در روزهاي نخست كمتر كسي به اجرايي شدن دستور رييسجمهور در افغانستان پرداخت. در سطح منطقهاي دستور هر چند غيررسمي ترامپ سر و صداي بسياري در ميان همسايگان افغانستان به راه انداخت. ايران، هند، پاكستان، چين و روسيه با احتياط در حال بررسي ابعاد اين دستور در صورت اجرايي شدن هستند. هر چند خروج نيروهاي خارجي از افغانستان پس از 17 سال ميتواند دست يك قدرت خارجي از منطقه را كوتاه كند اما اين نكته نيز قابل چشمپوشي نيست كه نگرانيهايي درباره خلأ امنيتي در افغانستان وجود خواهد داشت.
ترامپ دستوري براي خروج از افغانستان
نداده است
روز گذشته رسانه امريكايي بلومبرگ در خبري اختصاصي اعلام كرد كه رييسجمهور اين كشور هنوز پنتاگون را مكلف به خارج كردن سربازان امريكايي از افغانستان نكرده است(تا لحظه تنظيم اين گزارش خبر بلومبرگ تاييد يا تكذيب نشده است). در چند روز گذشته رسانهها مطالب بسياري پيرامون اين موضوع كه ترامپ دستور خارج كردن نيمي از سربازان امريكايي از افغانستان را داده، مطرح كردند اما فرمانده امريكايي نيروهاي بينالمللي در افغانستان در گفتوگويي كه اخيرا انجام داده، تاكيد كرد كه هنوز چنين دستوري را دريافت نكرده است. همزمان سخنگوي كاخ سفيد به بلومبرگ گفته كه رييسجمهور تصميمي براي كاستن از تعداد نيروهاي امريكايي در افغانستان ندارد و چنين دستوري را به پنتاگون هم نداده است.
پيش از اين اظهارات به نظر ميرسيد كه قرار است 7 هزار سرباز امريكايي از افغانستان خارج شوند. در حال حاضر 14 هزار نيروي امريكايي در افغانستان مستقر هستند. ژنرال اسكات ميلر، فرمانده امريكايي نيروهاي بينالمللي حاضر در افغانستان هم ميگويد كه دستوري براي خارج كردن يا كاستن از تعداد نيروهاي امريكايي در افغانستان دريافت نكرده است. در چنين شرايطي به نظر ميرسد كه سخنگوي كاخ سفيد و فرماندهان امريكايي طبق دستوري واحد مكلف به شفافسازي درباره دستور ترامپ شدهاند. دستور رييسجمهور امريكا مبني بر لزوم خروج نيروهاي امريكايي از سوريه سر و صداي بسياري در ساختار سياسي و بدنه نظامي امريكا به راه انداخته و منجر به استعفاي جيمز متيس، وزير دفاع هم شد. برخي از ناظران مسائل امريكا ميگويند كه به احتمال بسيار زياد فعلا ترامپ دستور خروج نيروهاي امريكايي از افغانستان را نخواهد داد چراكه حتي طرح اين مساله هم صداي منتقدان را در داخل بلند كرده است. بلومبرگ در بخشهايي از گزارش خود نوشته در حالي كه رييسجمهور به طور مستقيم اشارهاي به افغانستان نداشته اما در چند روز اخير مرتبا تكرار كرده بود كه مايل به خانه بازگرداندن نيروهاي امريكايي است تا بتواند انرژي نيروهاي امريكايي را صرف امنيت داخلي كشور كند.
17 سال حضور بدون پيروزي
جنگ افغانستان به گواه آمار به طولانيترين حضور نظامي امريكا در يك منازعه فرامرزي تبديل شده و تاكنون 2300 كشته بر جا گذاشته است. دونالد ترامپ همواره از منتقدان اين جنگ بود و سال گذشته نيز با اكراه پيشنهاد چهرههاي نظامي كابينه براي اعزام 4 هزار نيروي بيشتر به افغانستان را پذيرفت. منابع امريكايي ميگويند كه در 17 سال گذشته امريكا 126 ميليارد دلار براي بازسازي در افغانستان هزينه كرده كه از اين رقم 78 ميليارد دلار آن مربوط به حوزه تامين امنيت بوده است. با وجود اين دونالد ترامپ ميگويد كه اين هزينهها منجر به تغيير چشمگيري در وضعيت امنيتي و سياسي افغانستان نشده است. بلومبرگ در تازهترين گزارش خود به نقل از اطلاعات پنتاگون به اوضاع نابسامان امنيتي در افغانستان اشاره كرده و نوشته است: وضعيت تسلط دولت بر اوضاع سياسي و امنيتي منطقه هر روز وخيمتر از قبل ميشود و همزمان آمار غيرنظامياني كه كشته ميشوند، افزايش پيدا ميكند. همزمان اوضاع بد اقتصادي مردم را به سمت درآمدزايي از كشت خشخاش برده و مساله ترانزيت مواد به اروپا هم مجددا تبديل به بحراني جدي شده است.
دونالد ترامپ در حالي ژانويه 2017 وارد كاخ سفيد شد كه مساله افغانستان در رقابتهاي انتخاباتي وي مغفول بود و به نظر ميرسيد كه وي هيچ استراتژي يا برنامه مشخصي براي افغانستان ندارد اما تيم مشاوران امنيت ملي كه پيرامون را وي گرفته بودند، تاكيد ميكنند كه سياستهاي وي مثمرثمر بوده است. به عنوان نمونه مايك پمپئو، وزير خارجه امريكا در ماه جولاي در جريان سفري كه به افغانستان داشت، ادعا كرد استراتژي ترامپ براي مبارزه با طالبان جواب داده البته دقيقا مشخص نيست منظور وي از جواب دادن چيست چراكه به گواه آمار ما شاهد افزايش حملات طالبان در چند ماه اخير بودهايم. جيمز متيس كه تا چند روز ديگر از وزارت دفاع ميرود با تاييد اين نكته كه افغانستان نبردي سخت است، گفته بود كه تلاشهاي امريكا در اين كشور در حال پاسخدهي است.
با وجود اين اظهارات انتزاعي شايد بتوان گفت كه ژنرال ميلر بيش از ساير مقامهاي سياسي و نظامي كه در واشنگتن نشستهاند به دليل اشراف بر مسائل ميداني در افغانستان نگاه نزديك به واقعيتي داشت و از همين رو در گفتوگويي كه در ماه اكتبر با انبيسي داشت، گفته بود:«جنگ افغانستان را نميتوان از حيث نظامي برد. طالبان هم به اين نتيجه رسيدهاند كه نميتوانند در بعد نظامي برنده ميدان باشند. در چنين شرايطي كه همه به چنين نتيجهاي در افغانستان رسيدهاند مردم از ما سوال ميكنند پس چرا همچنان در افغانستان متحمل هزينه نظامي ميشويم؟ ما بايد پاسخي براي اين سوال بيابيم.»
معامله پنهان واشنگتن با طالبان؟
بلومبرگ در تحليلي درباره وضعيت امروز افغانستان مينويسد: براساس اطلاعات پنتاگون كه تاريخ آن به 30 نوامبر بازميگردد، اعزام مشاوران نظامي بيشتر به افغانستان كه در سال جاري ميلادي انجام شد در نقش سرعتگيري براي اقدامهاي خرابكارانه طالبان ظاهر شده است. طالبان منتظر بودند كه در فاصله سالهاي 2011 تا 2016 از تعداد نيروهاي امريكايي كاسته شود و اين تحول فضايي را براي مانور آنها فراهم كند. براساس اين گزارش بخشهاي قابل توجهي از مناطق پرجمعيت افغانستان از جمله پايتخت استانها در كنترل نيروهاي امنيتي دولتي است اما طالبان بر مناطق روستايي تسلط دارد و همچنان تلاش ميكند با حملههاي گاه و بيگاه از ضعف يا نبود نيروهاي امنيتي در مناطق حاشيهاي استفاده كند.
با وجود آنكه مجموع خبرهاي رسيده از واشنگتن حاكي از آن است كه رييسجمهور امريكا در اقدامي ناگهاني تصميم به خارج كردن نيروهاي امريكايي از سوريه گرفته است اما درباره افغانستان وضع اندكي متفاوتتر است. 19دسامبر بود كه تايمز لندن از مذاكره پنهان طالبان و واشنگتن خبر داد و نوشت: «امريكا آماده است در معاملهاي با طالبان آتش بس 6 ماهه را پذيرفته و در ازاي آن نيروهاي امريكايي را از اين كشور خارج كند.»(لازم به يادآوري است كه خروج نيروهاي امريكايي از افغانستان همواره يكي از شروط اصلي گروه شبهنظامي طالبان براي مذاكره بوده است.)
تايمز در مطلب فوق به نقل از يك منبع آگاه نزديك به طالبان نوشته بود كه براساس توافق انجام شده ميان اين گروه و دولت ترامپ، امريكا همچنان كنترل 3 پايگاه نظامي را در افغانستان در اختيار خواهد داشت. به گفته اين منبع اين توافق در جريان رايزنيهاي اخير زلماي خليلزاد، نماينده ويژه دولت امريكا در پرونده افغانستان با هيات نمايندگان طالبان در ابوظبي به دست آمده است.
گفته ميشود كه امريكا خواهان برقراري آتشبس در افغانستان تا پيش از انتخابات رياستجمهوري در ماه آوريل است اما شكافها در طالبان اتخاذ موضعي واحد را براي اين گروه سخت كرده است. برخي از اعضاي طالبان مخالف هر گونه مذاكره هستند و برخي نيز ميگويند اين گروه نبايد هيچ امتيازي به دولت يا مذاكرهكننده امريكايي بدهد.
تايمز به نقل از يك عضو گروه طالبان كه در جريان رايزنيهاي اخير زلماي خليلزاد با اين گروه است، نوشته بود: در حال حاضر تمركز اصلي روي آتشبس است. امريكاييها خواهان بازه زماني حداقل 6 ماهه براي آتشبس هستند و البته كه موافقت خود را با خروج از افغانستان هم اعلام كردهاند. طرف امريكايي ميگويد كه به حداقل 3 پايگاه نظامي در افغانستان نياز خواهد داشت اما در امور داخلي اين كشور دخالت نميكند.
در حال حاضر به نظر ميرسد كه واشنگتن سرمايهگذاري قابل توجهي بر پيشبرد مذاكره با طالبان انجام داده و در همين راستا ميتوان گفت كه سخنان ترامپ مبني بر خارج كردن نيروهاي امريكايي از افغانستان در آيندهاي نه چندان دور هم ناظر بر همين تلاشها بوده است. در حالي كه واشنگتن و اسلامآباد در يك سال اخير رابطه نه چندان گرمي را پشت سر گذاشتهاند اما تايمز به نقل از منابع آگاه خبر داده كه كاخ سفيد به دولت عمران خان در پاكستان پيغام داده اگر بتوانند در مسير مذاكرات صلح در افغانستان ميان دولت و طالبان گرهگشايي كند از مشوقهاي اقتصادي بهرهمند خواهد شد.
مساله خروج نيروهاي امريكايي از افغانستان در حالي همچنان مبهم است كه كابل با حفظ ظاهر اين مساله را كماهميت جلوه داده و ميگويد، نيروهاي امنيتي اين كشور از عهده تامين امنيت در اين كشور برخواهند آمد. با وجود اين موضعگيري رسمي، برخي از منابع خبري ميگويند كه دولت اشرف غني در پشت پرده نسبت به بالا رفتن آمار تلفات غيرنظاميان در صورت خروج نيروهاي امريكايي از اين كشور به كاخ سفيد هشدار داده است. براساس آمار موجود از سال 2015 تاكنون حداقل 30 هزار نيروي امنيتي افغان جان خود را از دست دادهاند.
طالبان از خير پيش شرط نميگذرد
تحليلگران مسائل افغانستان ميگويند اگر تصميم ترامپ براي خارج كردن نيروهاي امريكايي از افغانستان يا كاستن از تعداد آنها عملياتي شود با واكنشهاي متفاوتي روبهرو خواهد شد. آسياتايمز در تحليلي در اين باره مينويسد:«اشاره رييسجمهور امريكا به مساله خروج نيروهاي امريكايي از افغانستان واكنشهاي مثبت و منفي را به دنبال داشت. گفته ميشود كه بسياري از چهرههاي نظامي امريكايي مخالف اين تصميم ترامپ هستند و معتقدند افغانستان با ناآراميهاي بيشتري روبهرو خواهد شد.»
در حالي كه 17 سال حضور نيروهاي امريكايي در افغانستان نتوانسته از موج ناامنيها در اين كشور بكاهد اما نويسنده آسياتايمز ادعا كرده كاسته شدن از تعداد نيروهاي امريكايي در افغانستان ميتواند تاثير منفي بر روند آموزش نيروهاي نظامي اين كشور بگذارد و همچنان بستر را براي افزايش حملات داعش و طالبان هموارتر كند.
آسياتايمز در ادامه به بررسي ديدگاه موافقان استراتژي خروج امريكا از افغانستان پرداخته و مينويسد:«موافقان اين سياست به آمار موجود متوسل شده و ميگويند: امريكا از 17 سال پيش تاكنون در افغانستان است اما امروز هم تلفات سربازان افغان افزايش پيدا كرده و هم توان نظامي و تخريبي طالبان! بر اساس برخي از آمار روزانه 50 نيروي امنيتي در افغانستان جان خود را از دست ميدهند و اين در حالي است كه امريكاييها و نيروهاي ائتلاف بر حجم حملات هوايي افزودهاند. زماني كه به اين آمارها نگاه ميكنيد، ميبينيد كه بايد مسير ديگري را امتحان كرد. امريكا 17 سال در افغانستان بوده اما هيچ اتفاق مثبتي در افق زماني كوتاه يا ميانمدت رخ نداده است. بنابراين ميتوان گفت كه اين استراتژي از ابتدا هم ايرادهايي داشته است. براي تبيين استراتژي جديد ديگر بيان اينكه چند سال از حضور نيروهاي امريكايي در افغانستان گذشته و چه تعداد نيرو در اين كشور هستند، اهميت چنداني ندارد. به نظر ميرسد كه جيمز متيس زماني كه خواهان كمك جامعه جهاني براي پايان دادن به بحران نظامي و امنيتي در افغانستان شد به بيهودگي استراتژيهايي كه تا به امروز در افغانستان پياده شده، پي برده بود. در چنين شرايطي بايد متوجه بود كه مذاكره با طالبان نخستين گام ديپلماتيكي است كه بايد برداشته شود و باز در بحث مذاكره با طالبان آنچه مهم است پيششرط همواره ثابت اين گروه براي خروج نيروهاي امريكايي از افغانستان است.»
به گزارش اعتماد، ضرورت مذاكره با طالبان از سوي تمام بازيگران منطقهاي و فرامنطقهاي كه دستي در پرونده افغانستان دارند به رسميت شناخته شده است. بر همين اساس امارات، پاكستان، عربستان سعودي، امريكا و ايران همگي روند گفتوگو و رايزني با طالبان را رسما اعلام و علني كردهاند. در حقيقت ميتوان گفت كه تمام اين بازيگران با وجود اختلافهاي فيمابين اما به اين درك مشترك رسيدهاند كه تامين امنيت و بازگرداندن ثبات به افغانستان پس از 17 سال جنگ تنها يك مسير دارد و آن هم مذاكره با طالبان است.
استقرار نيروهاي سازمان ملل
به جاي سربازان امريكايي
آسياتايمز به نقل از خالد فاروق از مقامهاي ارشد حوزه مبارزه با تروريسم در پاكستان مينويسد: «خروج نيروهاي امريكايي شرط اصلي طالبان است. البته شايد نيروهاي طالبان به حضور نيروهاي سازمان ملل در افغانستان براي بازه زماني 5 تا 10 سال پس از خروج نيروهاي امريكايي رضايت دهند. هر چند كه كشورهاي بسياري براي به پاي ميز مذاكره كشاندن طالبان تلاش ميكنند اما هيچ كشوري به اندازه پاكستان بر اين گروه تسلط ندارد. پاكستانيها رابطه بسيار خوبي با طالبان دارند كه قدمت آن به روزهاي حمله اتحاد جماهير شوروي سابق به افغانستان بازميگردد. پشتوها جمعيتي قريب به 40 تا 60 درصد جمعيت افغانستان را تشكيل ميدهند و در پاكستان نيز پشتوها 20 درصد جمعيت كل را به خود اختصاص دادهاند.»
هر چند كه رابطه ميان عمران خان، نخستوزير پاكستان با دونالد ترامپ در چند ماه گذشته چندان صميمي نبوده است اما به نظر ميرسد كه پيغام رسانيهاي پشت پرده تا حدودي كارساز بوده و عمران خان يك بار در توييتر خود درباره مذاكره با طالبان نوشته بود:«پاكستان به روند گفتوگوها ميان امريكا و طالبان در ابوظبي كمك ميكند. اميدوار هستيم كه اين مساله به برقراري صلح و پايان 3 دهه رنج مردم شجاع افغانستان منتهي شود.» در حالي كه فاصله رايزنيها ميان هيات امريكايي به رهبري زلماي خليلزاد و هيات طالبان كاهش پيدا كرده و به نظر ميرسد كه دو طرف متوجه درخواستهاي ملموس از يكديگر شدهاند شايد خروج نيروهاي امريكايي از افغانستان هم بتواند به پايان خوش وضعيت در افغانستان كمك كند.
خليل زاد از طرح ترامپ بي خبر بود؟
با وجود آنكه برخي از منابع مانند تايمز از معامله پنهان دولت ترامپ و هيات طالبان براي خروج نيروهاي امريكايي در ازاي آتشبس در افغانستان خبر ميدهند، اين خط تحليلي در همه رسانهها به چشم نميخورد و به عنوان مثال لوبلاگ در مقالهاي تفصيلي به قلم فاطمه عمان از تحليلگران ارشد اين حوزه در شوراي آتلانتيك مينويسد:«همه از اعلام نظر ترامپ براي خروج نيروهاي امريكايي از افغانستان در آيندهاي نزديك شوكه شدهاند. زلماي خليلزاد، نماينده ترامپ در پرونده افغانستان ماه گذشته ميلادي در گفتوگو با شبكه تلويزيوني طلوع افغانستان گفته بود كه امريكا اجازه نميدهد دوباره حقوق بشر مانند گذشته در افغانستان توسط طالبان نقض شود. وي در همان گفتوگو با وجود ابراز خوشبيني نسبت به نتيجه گفتوگوهاي صلح با طالبان گفته بود كه اگر اين رايزنيها به شكست منتهي شود، امريكا كنار دولت در كابل خواهد ايستاد. اين اظهارات خليلزاد تنها چند روز پيش از آن بود كه دونالد ترامپ در اظهاراتي خبر آماده بودن امريكا براي ترك افغانستان را بدهد. البته كه طالبان از اين تصميم امريكا ابراز خرسندي كرده و تاكيد كردند كه خروج نيروهاي امريكايي ميتواند به تقويت پروسه صلح و اعتمادسازي ميان دو طرف در مذاكرات منتهي شود.»
ايران هم اميدوار هم نگران؟
نويسنده اين مطلب در بخشهايي از آن به وضعيت همسايگان افغانستان در صورت خروج نيروهاي امريكايي از اين كشور اشاره كرده و ذيل عنوان ايران نوشته است: ترك افغانستان توسط نيروهاي امريكايي هم منبع آرامش و هم محل نگراني براي ايرانيها خواهد بود. نخستين نكته اين است كه پس از 17 سال حضور نيروهاي امريكايي در افغانستان، ايران ميتواند مطمئن باشد كه امريكا ديگر نميتواند از افغانستان به عنوان پايگاهي براي حمله به ايران استفاده كند. همزمان خروج اين نيروها اگر افغانستان نتواند از عهده تامين امنيت خود برآيد براي ايران دغدغه امنيتي هم ايجاد خواهد كرد. زماني كه حكومت طالبان در افغانستان از قدرت پايين كشيده شد، ايران به شكلگيري حكومت پساطالباني كمك كرد و در كنفرانس بن بود كه طرفهاي درگير در اين پرونده چه بازيگر منطقهاي بودند و چه خارج از منطقه بر سر يك نكته كه آن هم بازگشت ثبات سياسي به افغانستان بود با هم به تفاهم رسيدند. در آن زمان حتي چهرهاي مانند گلبدين حكمتيار چند سال در ايران زندگي كرد و البته به اين دليل كه مخالف حضور نيروهاي امريكايي در افغانستان بود براي خروج از ايران عجله به خرج نداد. ورق همكاريها ميان ايران و امريكا در افغانستان زماني برگشت كه جورج بوش، رييسجمهور وقت در ژانويه سال 2002 ايران را در محور شرارت قرار داد. اين اقدام بوش در نظر ايرانيها خيانت و سوءاستفاده از حسن نيت تهران بود. هر چند كه گفته ميشود ايران با طالبان پس از آن سخنراني جورج بوش ارتباطهايي داشته اما بايد توجه داشت كه رابطه تهران با اين گروه هيچگاه مانند رابطه ارتش يا سيستم اطلاعاتي پاكستان با طالبان سيستماتيك نبوده است.
اشتباه شوروي سابق تكرار نشود
نويسنده اين مطلب در لوبلاگ در پايان نسبت به تكرار آنچه كه اشتباه تاريخي اتحاد جماهير شوروي سابق در افغانستان خوانده اين بار توسط امريكا هشدار داده و مينويسد: پانزدهمين روز از ماه مه سال 1988 بود كه نيروهاي متعلق به اتحاد جماهير شوروي سابق براساس توافقي كه ميان شوروي، افغانستان، پاكستان و امريكا شده بود، خروج از افغانستان را آغاز كردند. 10 ماه پس از اين تاريخ ديگر يك نيروي متعلق به شوروي وقت هم در افغانستان باقي نمانده بود. دولت محمد نجيبالله احمدزي تا بهار 1992 توانست قدرت سياسي حداقل در كابل را در دستان خود حفظ كند. دليل دوام آوردن وي هم ميلياردها دلار كمكي بود كه شوروي سابق به دولت وي كرد. تنها چند هفته پس از آنكه نجيبالله از قدرت كنار زده شد، مشاجرههاي سياسي ميان 6 گروه مختلف شبه نظامي در افغانستان آغاز شد. اواخر سال 1992 بود كه هزاران افغان جان خود را در درگيريهاي داخلي از دست دادند و هزاران نفر هم فرار را بر قرار ترجيح دادند. امروز نيز بسياري از كساني كه نگران اجرايي شدن استراتژي خروج از افغانستان ترامپ هستند نسبت به تكرار حوادث آن روزها هشدار ميدهند. ميتوان گفت كه خروج نيروهاي امريكايي از افغانستان به دستور ترامپ عجيب و غريب نبوده چراكه وي در جريان رقابتهاي انتخاباتي در سال 2016 نيز در اين زمينه اعلام موضع كرده بود اما آنچه كه مهم است، زمانبندي اين خروج است. دولت ترامپ در دو سال گذشته موضعگيريهاي متناقض بسياري درباره افغانستان داشته و طرح مساله خارج كردن نيروهاي امريكايي از اين كشور هم ميتواند يكي ديگر از اين موضعگيريهاي متناقض باشد. طالبان هم به خوبي ميداند كه مهمترين ويژگي و شايد هم ثابتترين خصلت رييسجمهور امريكا غيرقابل پيشبيني بودن آن است. لذا چندان دور از انتظار نخواهد بود اگر خروج نيروهاي امريكايي از افغانستان هم به فراموشي سپرده شود.