• ۱۴۰۳ جمعه ۱۴ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4277 -
  • ۱۳۹۷ سه شنبه ۱۸ دي

روما؛ يا طبيعت هميشه تنها است

شورش تسليمي|«ROMA» تازه‌ترين تجربه آلفونسو كوارُن از همان ابتدا و در تيتراژ به سرعت جذابيت ايجاد مي‌كند. به ويژه براي تماشاگر ايراني كه در مواجهه با توليدات داخلي تقريبا از مهم‌ترين لذت عالم سينما (ديدن) بي‌بهره است. قابِ دوربين روي موزاييك‌هاي كف راهروي خانه‌ بسته شده و اسامي عوامل روي تصوير ظاهر مي‌شود، درست يك دقيقه بعد، سطل آبي كه خدمتكار روي زمين مي‌ريزد از بافت زمينه قاب آينه‌اي مي‌سازد تا چشم بيننده به چارچوب پنجره‌ سقفي و هواپيمايي كه لحظاتي بعد بر فراز آن عبور مي‌كند (شكستن تركيب‌بندي) خيره بماند.‌ بي‌دليل نبود كه انجمن منتقدان سينماي امريكا در مراسم سالانه خود علاوه بر دو جايزه بهترين كارگرداني و بهترين‌ فيلم خارجي، جايزه بهترين فيلمبرداري را نيز به كوارُن اهدا كرد. جوايزي كه همين 48 ساعت قبل بار ديگر در مراسم گلدن‌گلوب تكرار شد. فيلم، در ظاهر به روايت ماجراي دو زن مي‌پردازد كه خيانت مي‌بينند و تنها مي‌مانند. يكي خانم خانه است و ديگري خدمتكار. اما اين تنها رونمايي‌اي است كه كارگردان 57 ساله مكزيكي براي اشاره به جرياني ديگر در نظر دارد. حداقل به واسطه نشانه‌گذاري‌هاي كارگردان در مقاطع گوناگون، اينطور به نظر مي‌رسد كه اينجا قرار نيست با يكي از همان درام‌هاي پيش پا افتاده زن و شوهري و ناله براي زنان تنها مانده مواجه شويم. جالب اينكه كوارُن جز يكي دو سكانس تاكيد چنداني بر نشان دادن مردان قصه‌ ندارد. موسيقي كلاسيك پخش مي‌شود و مرد اول مي‌خواهد ماشين بزرگ سياه آخرين مدل خود را در پاركينگ كوچك خانه جا دهد. اين تركيب، يعني موسيقي به همراه نماهاي بسته از تلاش راننده براي انجام دقيق كار احمقانه‌اش چند سكانس جلوتر به رفتار مسخره مرد دوم پيوند مي‌خورد؛ جايي كه پسر جوان تصميم مي‌گيرد پيش از ورود به تخت با استفاده از ميله پرده حمام، چشمه‌اي از توانايي‌هاي رزمي‌اش! را به نمايش بگذارد. اينها را بگذاريد كنار سكانس روز قبل از مهماني شب سال نو كه مردان فاميل البته به همراه آن عروس امريكايي! هفت‌تير به دست براي سرگرمي به نقطه‌اي خارج از قاب (به سوي طبيعت؟) شليك مي‎‌كنند. ماجرا چيست؟ يك درام خانوادگي ساده؟ بعيد مي‌دانم.

پس داستان كله‌هاي تاكسيدرمي شده سگ‌هاي ديروز تا امروزِ منزل دايي روي ديوار، نماهاي بسته از آهوهاي خشكيده، سر گراز كنار ميز نوشيدني‌ و از همه مهم‌تر، زلزله‌اي كه يك سكانس قبل‌تر در بيمارستان رخ مي‌دهد (و نوزادي كه زنده مي‌ماند) چيست؟ كوارُن مي‌خواهد چه بگويد؟ حمله نيروهاي سركوبگر به جان دانشجويان معترض فيلم و نوزادي كه مرده به دنيا مي‌آيد را چگونه ترجمه كنيم؟ آيا مي‌توان رابطه زن و مرد در اين فيلم را به تابعي از ارتباط انسان و طبيعت تشبيه كرد؟ طبيعت (زن) به‌واسطه عملكرد نسنجيده انسان (مرد) هر روز روي ناخوش خود را به ما نشان‌مي‌دهد. شايد صحنه مرثيه‌‌خواني شخصيت با تن‌پوش در سكانس آتش‌سوزي جنگل به همين وضعيت اشاره داشته باشد. حتي اواخر فيلم وقتي دو كودك مي‌روند اسير قهر طبيعت شوند توسط زن خدمتكار از غرق شدن نجات پيدا مي‌كنند. در تمام اين احوال، مرد (انسان) است كه در يك پلان كوتاه، دست در دست شريك جديد خود در پياده‌رو مي‌دود و خيلي سريع از برابر دوربين مي‌گذرد. آن جمله خانم خانه را فراموش نكنيم: «ما تنهاييم. مهم نيست چي بهت مي‌گن. ما زن‌ها هميشه تنهاييم» و طبيعت هميشه تنها است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون