سخني كوتاه با مديركل هنرهاي نمايشي و معاون امور هنري
تئاتر در سالهاي جنگ پيش رفت ولي حالا...
بابك احمدي
سمينار علمي پژوهشي «تئاتر پس از انقلاب اسلامي» روز گذشته با حضور سيدمجتبي حسيني معاون هنري وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي، شهرام كرمي مديركل هنرهاي نمايشي، جمعي از هنرمندان عرصه تئاتر در سالن كنفرانس مجموعه تئاترشهر آغاز شد و بخشي از دستاندركاران سالهاي اخير عرصه مديريتي تئاتر كشور در اين سمينار حضور داشتند. آنها كه قاعدتا بايد پاسخگوي بخشي از وضع موجود باشند. شهرام كرمي در جلسه موردنظر ابتدا به دستاوردها و ميزان مشاركت هنرمندان تئاتر در دهههاي ابتدايي انقلاب اشاره ميكند: «در سال ۵۹ ما شاهد اجراي ۲۱ اثر نمايشي و در سال ۶۰ شاهد اجراي ۳۶ اثر بوديم. در چند سال اول برگزاري جشنواره تئاتر فجر، هنرمندان با آثار خود به بازتاب شرايط انقلاب و موضوعات جنگ و خيزش مردمي ميپرداختند. در پايان جنگ تحميلي در سال ۶۸ ما شاهد شكلگيري دوران طلايي تئاتر بوديم كه تا سال ۷۱ ادامه داشت. در اين دوران شاهد حركتهاي نويني همچون برگزاري جشنواره آييني و سنتي، جشنواره تئاتر عروسكي، تاسيس انجمن نمايش و روند آموزش تئاتر در سراسر كشور بوديم.»
مشاركت 21 گروه نمايشي در جشنواره تئاتر فجر سال 59 يا مشاركت 36 گروه در سال 60 تفاوت زيادي با امروز دارد. فضاي تئاتر در آن دوران مانند امروز نبود كه هر جواني تازه از راه رسيده (الزاما نظر منفي ندارم) امكان اجرا به دست بياورد؛ چراكه بهواسطه امكان اندك سختافزاري، هنرمندان جوان در سالهاي دهه 60 و 70 ابدا سرپناهي براي جولان انديشهها و تواناييهايشان دراختيار نداشتند و بعضا لابهلاي چرخدنده نامهاي بزرگ و متوسط از دست ميرفتند. ورودي دانشگاهها هم در قياس با امروز تفاوت داشت. بنابر اينچنين مشاركتي به معناي همراهي بسياري از هنرمندان صاحبنام و باتجربه آن زمان است. كرمي در ادامه نشست ميگويد: «در دوراني شاهد رشد و شكوفايي و در دوراني هم شاهد محدود شدن تئاتر بودهايم. تئاتر هنري زنده و مردمي است و افت و خيزهاي آن نيز حاصل شرايط متغير اجتماعي جامعه است زيرا تئاتر متكي به رفتار اجتماعي است.» تا اينجا بماند.
سيدمجتبي حسيني، معاون هنري وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي نيز در سمينار علمي پژوهشي، سال 97 را «سال سخت رويدادهاي هنري» توصيف ميكند: «امسال سال آساني براي رويدادهاي هنري كشور نبود. ضرورت مطالعه و پژوهش بهترين سرمايه ما براي ورود به فرداست.» اينكه منظور معاون وزير ارشاد از رويدادهاي هنري، «فقر بودجه برگزاري جشنوارهها» بوده يا «توقف متعدد اجراهاي نمايشي» در هالهاي از ابهام ميماند، اما توجه اين دو مدير را به يك نكته جلب ميكنم. چه عاملي موجب ميشود كه تئاتر ايران در سالهاي پاياني جنگ و موشكباران رژيم بعث، بهترين دوران تاريخياش را تجربه ميكند، ولي در سالهاي اخير مدام بايد نگران تعطيلي اجرا و سالنهاي خصوصي باشيم؟ چه اتفاقي افتاده كه اداره كل هنرهاي نمايشي قدرت جذب بودجه مصوب مجلس را ندارد و در امورات ساده مالي جشنوارههايش ميماند؟ چرا حالا كه از جنگ سخت نظامي با دولت متجاوز فاصله داريم همچنان بايد نگران حفظ وضع موجود و همان چهار جشنواره تاسيس شده در سالهاي ابتدايي پس از جنگ تحميلي باشيم؟