در شب شكست استراليا
امارات با جان كندن به نيمهنهايي رسيد
مهم نيست كه تمام رسانههاي امارات از زاكروني انتقاد كنند، پيرمرد كاركشته ايتاليايي فعلا توانسته با هر ترفندي تيمش را به نيمه نهايي جام ملتهاي آسيا برساند. صعود از گروه با پنج امتياز، برد سخت و طاقتفرسا مقابل قرقيزستان و توي قوطي بودن جلوي استراليا. همه اينها پيش قرار گرفتن نام امارات متحده عربي در جمع باقيماندههاي جام رنگ ميبازد. همان فلسفه قديمي كه ميگويد برنده شدن همهچيز را حل ميكند. حالا زاكروني برنده است و مطمئنا توانسته امارات را به آن چيزي كه خواستهاش بوده برساند. شايد خيلي از هواداران اماراتي باشند كه انتظار قهرماني داشته باشند، اشكالي ندارد اما واقعيت آن است كه عقل سليم فوتبالي، موفقيت براي امارات را در رسيدن به جمع چهار تيم پاياني تعريف كرده و ميكند. آن هم جامي كه در آن تيمهايي به مراتب قدرتمندتر و سازماندهيشدهتر حضور داشتند و دارند.
اما اينكه امارات چطور توانست استراليا را حذف كند و خودش را به نيمهنهايي برساند را ميتوان از چند جهت بررسي كرد. ابتدا بايد برويم سراغ استراليا. قهرمان دوره قبل كه امسال هم خيلي با غرور وارد رقابتها شد و آرنولد، سرمربي اين تيم حرفي به جز قهرماني نميزد. با اين حال كانگوروها در روز اول چنان شوكه شدند كه رسانههاي اين كشور از تيمشان خواستند كه بلافاصله از امارات به خانه برگردند. باخت مقابل اردن دليل اين درخواست بود. بعد از آن استراليا موفق شد فلسطين و سوريه را ببرد و به عنوان تيم دوم صعود كند. البته برد زردپوشان مقابل سوريه در لحظات پاياني به دست آمد. بازي استراليا مقابل ازبكستان هم حسابي گره خورد و اگر نبود پنجههاي طلايي رايان، استراليا خيلي زودتر بايد ميرفت دنبال بليت برگشت. تمام نتايج 4 بازي اول استراليا نشان داد اين تيم مشكلات بسيار زياد ساختاري دارد. مخصوصا در خط دفاع. مشكلاتي كه آرنولد به آنها واقف بود و ميخواست با انرژي مثبت و كارهاي رواني از پيش رو برشان دارد. با گفتن مدام اين جملات كه ما قهرمانيم و به چيزي جز قهرماني فكر نميكنيم. آرنولد در واقع ميخواست اگر تيمش توانايي فيزيكي مدام برنده شدن را ندارد، در عوض روحيه برنده بودن را تام و تمام بپذيرد. اتفاقي كه البته هرگز رخ نداد و شايد بتوان گفت كه استرالياييها از آن طرف بوم اعتماد به نفس افتادند. نگاهي به پاس رو به عقب خونسردانه ميلوش دگنك كه موجب گل امارات شد نشاندهنده همين بيقيدانه بازي كردن استرالياييها بود. حتي بعد از گل شدن توپ نيز دگنك همه را مقصر جلوه ميداد جز خودش! با اين حال هر چه به لحظات پاياني بازي و حذف استراليا نزديكتر شديم، بازيكنان اين تيم بيشتر متوجه شدند كه در چه مخمصهاي گير گردهاند. مخصمصهاي كه ديگر راه نجاتي از آن نبود.
بازي امارات و استراليا از يك منظر ديگر هم جالب توجه بود. استراليا در ديدار مقابل ميزبان، 22 شوت به دروازه ثبت كرد كه اگر به 100 دقيقه زمان بازي تقسيم كنيم، ميشود در هر 4.5 دقيقه يك شوت كه آمار بسيار خوبي است و نشان از تحرك خط حمله اين تيم ميدهد. با اين حال نگاهي گذرا به بازي نشان ميدهد كه هيچكدام از اين 22 ضربه جدي نبودند. مهاجمان زردپوش ميدان فقط توانستند 2 شوت در چارچوب داشته باشند كه نسبت به تعداد ضربات واقعا نااميدكننده است. بخشي از اين عدم دقت برميگردد به بازيكنان استراليا و بخشي از آن نيز برميگردد به تفكرات دفاعي زاكروني. مردي كه آشنايي كامل با پارك كردن اتوبوس مقابل دروازه خودي دارد و اصلا اين ماجرا از كشور او آغاز شده بود. اتوبوس پارك شده مقابل دروازه عيسي در بازي امارات و استراليا چنان خوب پارك شده بود كه بازيكنان حريف را مجبور به زدن ضربات بيهدف كرد. بعد از چيدمان دفاعي زاكروني با 5 هافبك، ارسالهاي بلند و شوتهاي از راه دور و دل بستن به ضربات كاشته، تبديل به تنها راههاي رسيدن به گل توسط استرالياييها شد. راههايي كه البته با تلاش مضاعف و به معناي واقعي كلمه جان كندن اماراتيها بسته و بستهتر شد تا در نهايت صعود ميزبان ميان بهت تمام فوتبالدوستان جهان رقم بخورد.
در توصيف جان كندن اماراتيها ذكر همين نكته بس كه فارس جمعه، كاپيتان و مدافع اين تيم در دقايق پاياني با برخورد ضربه به سرش بيهوش شد و پزشكان مجبور شدند چند دقيقه براي ريكاوري او تلاش كنند اما اين بازيكن بلافاصله بعد از به هوش آمدن با وجود ممانعت پزشكان در حالي كه تلو تلو ميخورد راهي زمين بازي شد چون تيمش تعويض نداشت و تحت فشار شديد حريف بود. از جان گذشتگي فارس باعث شد اين بازيكن از هواداران لقب شواليه شجاع بگيرد و بعد از بازي تبديل به سوژه داغ شبكههاي اجتماعي عربي شود. به عنوان كسي كه حاضر شد از جانش بگذرد اما تيمش ببرد. البته فارس بعد از بازي نتوانست در جشن تيمش شركت كند و پيامهاي هموطنانش را ببيند چون به بيمارستان منتقل شده بود و تحت تدابير پزشكي قرار گرفته بود.