• ۱۴۰۳ يکشنبه ۱۶ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4299 -
  • ۱۳۹۷ يکشنبه ۱۴ بهمن

برخيز و اول بكش (141) فصل چهاردهم

گله سگ‌هاي وحشي- تو امپراتوري هر كاري دلت خواست بكن

نويسنده: رونن برگمن / ترجمه: منصور بيطرف

چنين سياستي (كشتن همه اعضاي ساف و افراد مرتبط با آن) هرگز توسط دولت اسراييل تصويب نشده بود. هيچ راهي هم براي دانستن اينكه وزير دفاع وايزمن كه زماني جزو بازها بود اما در اين زمان بسيار زياد معتدل شده بود، از اين امر مطلع بوده است، وجود ندارد. ايتان روابط خود را با وايزمن اين‌گونه توضيح داده بود: «ما درباره بسياري از موضوعات جاري عدم توافقات زيادي داشتيم. من طرفدار اجراي عمليات انتقامجويانه عليه تروريست‌ها در لبنان بودم اما وايزمن عادت داشت كه اين وضعيت را تغيير دهد. به اين منظور كه طرفدار پيدا كند و افكار عمومي هم آرامش يابد. ساده است، عزار، عرب‌ها را نمي‌شناخت... امتيازي كه عرب‌ها مي‌گرفتند نشانه‌اي از ضعف و درماندگي در مبارزه بود... عزار نگاه مرا قبول نداشت و من هم نگاه او را.»

بن گال با دعاي خير ايتان، مردي را نصب كرد كه او وي را «متخصص عالي در عمليات ويژه ‌اي دي اف» مي‌ناميد، مردي كه 10 سال پيش تروريسم را در غزه سركوب كرده بود، مئير داگان، مردي بود كه سرپرست واحد تازه در منطقه جنوب لبنان شد. داگان به رتبه سرهنگي ارتقا يافت و بن‌گال او را به قله يكي از تپه‌اي برد كه جنوب لبنان را مي‌توانستند نگاه كنند. بن گال به داگان گفت: «از حالا به بعد تو امپراتور اينجا هستي. هر كاري دلت مي‌خواد بكن.»

بن گال و ايتان براي داگان هدف را تعريف كردند: مرعوب كن، مهار كن و بفهمان كه اسراييل در حمله بسيار خشن است و صرفا به دفاع واكنش نشان نمي‌دهد. مشخصا اينكه، هدف عمليات پوششي طي اولين مرحله اين بود كه به پايگاه‌هاي ساف در سراسر جنوب لبنان و اينكه منازل ساكناني كه به تروريست‌ها كمك مي‌كردند و به آنها در پيش از حمله ياري مي‌رساندند تا عمليات عليه اسراييل انجام دهند، ضربه بزنند. داگان بر مبناي آن دستورالعمل همان كاري را كه خودش دوست داشت انجام داد. او و تعدادي از افراد عملياتي و اطلاعاتي در دفاتر مركزي منطقه جنوب لبنان در مرجعيون‎ يك سازمان مخفي را درست كردند كه به‌طور مستقيم به او گزارش مي‌دادند. بن گال گفت: «من به او آزادي كامل در عمليات مخفي را داده بودم. داگان عاشق درگير شدن در جنگ‌هاي كوچك و مخفي بود، در مكان‌هاي تاريك و سايه، در فعاليت‌هاي جاسوسي و در بافتن توطئه‌ها، كوچك يا بزرگ. اين جنبه مثبت اوست. او يك فرد خيلي شجاعي است، خيلي خلاق، معتمد به نفس، كسي كه آماده ريسك‌هاي بزرگي است. من مي‌دانستم او چه مي‌كند اما ناديده مي‌گرفتم. گاهي اوقات شما مجبوريد كه چشمان‌تان را ببنديد.»

ديويد آگمون، سرپرست دفتر فرماندهي شمالي بود و يكي از معدود افرادي بود كه در عمليات مخفي داگان شركت داشت. او گفت: «هدف اين بود كه در ميان فلسطيني‌ها و سوري‌ها در لبنان آشوب ايجاد كنند بدون آنكه رد‌ پايي از اسراييلي‌ها ديده شود و به آنها اين احساس را بدهند كه آنها مدام تحت حمله هستند و اينكه به آنها يك حس ناامني تلقين شود.» داگان و افرادش براي آنكه رد پايي از اسراييل را بر جاي نگذارند، لبناني‌ها، مسيحي‌ها و شيعياني را كه از عرفات نفرت داشتند و از كارهايي كه فلسطيني‌ها با لبنان و مردمانش مي‌كردند، گويي كه آنجا وطن خودشان است، خشمگين بودند، استخدام كردند. داگان با استفاده از اين «گروه عملياتي»، نامي كه آنها بر آن گذاشته بودند، يك‌سري از كشتن‌هاي هدفمند و عمليات خرابكاري در جنوب لبنان به اجرا در‌آوردند. بن گال گفت: «رافوئل و من عادت داشتيم ماموريت‌ها را بدون ترديد تاييد كنيم. من عادت داشتم به رافوئل بگويم كه ما عمليات داريم. او هم مي‌گفت كه باشه اما مكتوب نكنيد. اين بين من و تو باشد، شخصي... من نمي‌خوام كه مشخص بشه. ما از طريق بروكراسي نظامي عمل نمي‌كرديم چون ما هر دو انجام مي‌داديم و در عين حال انجام نمي‌داديم. .»

توضيح: استفاده از واژه تروريست‌هاي فلسطيني براي حفظ امانت در ترجمه است
نه اعتقاد مترجم و روزنامه.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون