سرخپوست رها شده
حسن لطفي
در اينكه تكليف ماندگاري فيلمها را زمانه مشخص ميكند نه هيات داوران جشنوارهها نبايد شك كرد، اما سيمرغ بلورين منتخبين جشنوارههاي فيلم فجر تا ابد روي طاقچه خانهشان ميماند و كسي نميتواند اين سيمرغها را از آنها پس بگيرد.
با اين حساب سيمرغ اهدايي به نرگس آبيار و شش نفر از عوامل فيلم شبي كه ماه كامل شد تا انتهاي دنيا به نام آنها ثبت شده است.
هر چند كه معتقدم فيلم نرگس آبيار در بين فيلمهاي جشنواره فيلم سر و شكلدار و قابلقبولي است اما گمان ميكنم در صورت تغيير تركيب هيات داوران شانس فيلمهايي همچون سرخپوست، متري شش و نيم، مسخرهباز و تختي بيشتر ميشد.
قصدم زير سوال بردن آراي هيات داوران اين جشنواره نيست. با بيانيه خوبي كه صادر كردند مشخص بود كه به سينما، سليقه و داوري اشراف دارند.
دلشان هم ميخواست به همه كانديداها جايزه بدهند. خواستهاي كه امكانپذير نبود و با نفس جشنواره در تضاد است.
كارشان هم چندان ساده نبود. هر چند بخت و اقبال داروغهزاده (دبير جشنواره) بلند و تعداد فيلمهاي نسبتا خوب جشنواره زياد بود تا او خوبي فيلمها را به پاي خودش و جشنواره سي و هفتم بگذارد، گويا اين نزديكي و خوبي فيلمها چندان به نفع داوران نبود (شايد هم بود كه سينه جلو دادند و ميانگين فيلمهاي خوب را بالا دانستند).
هر چند آراي داوران تمام جشنوارهها با اما و اگر و عدم تاييد توسط عدهاي همراه است اما پيشبيني ميشود اما و اگرها و عدم تاييدهاي امسال بيشتر باشد. نمونهاش خود من كه تصور ميكنم عوامل فيلمهاي سرخپوست، متري شش و نيم و تختي ميتوانستند سيمرغهاي بيشتري به خانه ببرند (خصوصا سيمرغ).
فعلا كه اينطور نشده و بايد منتظر گذر زمان، استقبال مردم و جشنوارههاي خارجي ماند.
شايد سرخپوست رها شده در جشنواره سيوهفتم فجر در سالنهاي سينما، جشنوارههاي آن طرف آب و تاريخ سينما بيشتر ديده شود.