حال ناخوب جامعه
ناصر قاسمزاد
از جمله اينكه ضرر كاشت ناخن در طول زمان ميتواند علاوه بر ايجاد چسبندگي در لايه رويي ناخن موجب نرسيدن اكسيژن به آن شود و اثرات سوئي بر بدن داشته باشد. حال اينكه چرا به چنين توصيههايي توجه نميشود خود جاي بحث دارد. در تحليل اين وضعيت بايد بگويم احساس ميكنم در بعد فرهنگي دچار خلأ هستيم و افراد در شرايط خاص نميدانند بايد چه كاري را براي بهبود حال خود انجام دهند. اگر از آنهايي كه ناخن ميكارند بپرسيد چرا چنين كاري كردهاند، خواهيد شنيد كه براي زيباشدن؛ يكي ديگر خواهد گفت براي آنكه شكست عاطفي خورده بودم خواستم كاري براي خودم بكنم، ديگري در آستانه ازدواج بوده و چنين كرده است و دلايلي از اين دست. يكي از عمدهترين دلايل اين اقدام موضوع ديده شدن است. جلب توجه و اعلام حضور بودن. اين وضعيت در جوانان بيشتر است زيرا آنها ميخواهند خودشان را به نوعي مطرح كنند. پيشتر مواردي ديگري را هم در اين حوزه ديده بوديم مثل انواع جراحيهاي زيبايي يا كاشتن گونه و تزريق ژل. در اين ميان نبايد از تبليغات و بمباران افراد جامعه توسط توليدكنندگان اين محصولات هم بگذريم اما اگر فرد بداند در شرايطي كه حالش خوب نيست بايد چه كاري انجام دهد يا براي مطرح كردن خود از چه الگوهايي بايد تبعيت كند احتمالا آخرين راه كاشتن ناخن يا تزريق ژل و نظاير آن است.
انتشار خبري مبني بر واردات ۴۶ تن فرآوردههاي آرايش ناخن بالغ بر ۳۲۷ هزاردلار با ارز مرجع علاوه بر آنكه نيازمند بررسيهاي اقتصادي و چرايي چنين تخصيصي است گوياي نكاتي در حوزه مسائل اجتماعي است. به نظر ميرسد هر چه عقلاي جامعه چه از نظر سلامت و چه از نظر بحثهاي مربوط به الگوهاي رفتاري ميگويند جامعه برعكس آن عمل ميكند و از هر چه منع ميكنند اقبال بيشتري پيدا ميكند. بنابراين بسيار مهم است كه ما در حوزه سياستگذاريهاي اجتماعي و فرهنگي و حتي اقتصادي بايد بتوانيم شناخت بهتري نسبت به جامعه و بهويژه جوانان به دست آوريم و روي الگوهاي رفتاري كاركنيم. آنچه در اين خبر مستتر است اينكه به نظر ميآيد حال بخشي از جامعه ما خوب نيست و با اقداماتي نظير كاشت ناخن و مشابه آن قصد بهبود حال خود را دارد و از سوي ديگر فقر فرهنگي و فقر اقتصادي دست به دست هم دادهاند و روي الگوهاي رفتاري تاثيرگذاشتهاند. اگر ما به درستي در حوزه جامعه و جوانان نيازسنجي كرده بوديم ميتوانستيم به جوانانمان بگوييم كه آيا بايد سراغ چنين كارهايي براي بهبود حال خود برود يا بهتر شدن حال او نيازمند اعمال ديگري است. احساس من ميگويد چنين اتفاقاتي در جامعه و چنين رفتارهايي زنگهاي خطري است كه مسوولان اجتماعي بايد به آن توجه كنند. مساله اين است كه مسوولان اجتماعي كشور ما آنگونه كه بايد از قشر جوان شناخت داشته باشند، شناخت ندارند و چنين اتفاقاتي را بايد به عنوان علامتهاي خطر در نظر گرفت زيرا در آينده بحث سلامت جامعه تحت تاثير قرار خواهد گرفت. هم بحث سلامت عمومي و هم سلامت رواني. جالب اينجاست كه در كشورهاي پيشرفته نظير كشورهاي اروپايي كه ميزان مصرف لوازم آرايشي پايينتر است جامعه به اطلاعرسانيهاي پزشكي توجه ميكند...
بحث ديگري كه بايد به آن توجه داشته باشيم كه پيشتر هم به آن اشاره كردم مقوله دست به دست هم دادن فقر فرهنگي و فقر اقتصادي است. بسيار ديدهايم افراد تحصيلكرده در رشتههاي مختلف كه دور از مقوله آرايش است به سرعت رفتهاند و دورههاي مرتبط با آرايش و زيبايي آموختهاند و با تابلو يا بدون تابلو و نظارت مشغول چنين كارهايي نظير كاشت ناخن هستند. اين ماجرا يك سر در فقر اقتصادي و نبود اشتغال و فرصتهاي مناسب كاري همسو با تحصيلات افراد دارد. نكته ديگري كه بايد به آن توجه كنيم نيز آن است كه چرا جوانان و افراد جامعه به آنچه ما به عنوان الگوهاي مد و لباس به آنها معرفي ميكنيم، بيتوجه هستند؟ به رسانه ملي نگاه ميكنيد؛ نوع پوشش و لباسي كه در آن ترويج ميشود بسيار با آنچه مردم استفاده ميكنند، متفاوت است. به نمايشگاههاي مد و لباسي كه وزارت فرهنگ و ارشاد يا نهادهاي نظير آن برپا ميكنند توجه كنيد، ميبينيد غالب جامعه شكل ديگري هستند و اينجا اين پرسش مطرح ميشود كه چرا آنچه رسانه ملي ترويج ميكند با آنچه مردم استفاده ميكنند، متفاوت است؟ چيزهايي با هم نميخواند و اين همان نشناختن واقعيت در مورد نيازهاي واقعي جوانان است. الگوهايي كه ما به جوانان ارايه كردهايم، كاربردي نيست و ما بايد به درستي به شناخت واقعيتهاي جامعه بپردازيم. بپرسيم وزارت ورزش و جوانان تا چه اندازه توانسته است نيازهاي واقعي جوانان را شناسايي و به سياستگذاران منتقل كند. به راستي وزارت ورزش و جوانان تا چه اندازه كه به ورزش توجه ميكند به جوانان توجه ميكند: آن هم در شرايطي كه جامعه ما جامعه جواني است و نيازهايش روز به روز تغيير ميكند.