• ۱۴۰۳ شنبه ۸ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4351 -
  • ۱۳۹۸ شنبه ۷ ارديبهشت

گفت‌وگو با حسن ذوالفقاري به مناسبت انتشار كتاب «افسانه‌هاي پهلواني ايران»

اقتدا به دهخدا و جمالزاده و هدايت

رسول‌آباديان

حسن ذوالفقاري به دليل تمركز بر شناساندن هرچه‌ بيشتر فرهنگ و ادبيات عامه و تاليف آثار متعدد، چهره‌اي شناخته‌شده است. تسلط بر حوزه ادبيات كلاسيك و تلاش براي جمع‌آوري باورهاي مردم اقصي نقاط كشور در زمينه‌هاي افسانه، متل، ضرب‌المثل‌ها، حكايات سينه‌سينه و... از ويژگي‌هاي بارز اين نويسنده و پژوهشگر است. ذوالفقاري در اين فرصت از آخرين اثرش يعني «افسانه‌هاي پهلواني ايران» و از دورنماي پژوهش در اين زمينه گفته‌ است.

كتاب «افسانه‌هاي پهلواني ‌ايران» اخيرا منتشر شد. خواهش مي‌كنم كمي درباره اين كتاب و دلايل نوشته‌شدن آن بپرسم. منظورم اين است كه چه عواملي شما را به تاليف اين كتاب متمايل كرد؟

نسل جوان و عموم مردم و حتي دانشجويان ادبيات گاه از ميراث كهن داستان‌هاي ايراني آگاهي ندارند. اين نسل به آن سوي آب‌ها چشم دوخته‌اند تا چه ترجمه مي‌شود. اين خوب است به شرط آنكه از داستان‌ها و افسانه‌ها و ميراث خود مطلع باشيم و خوانده باشيم. اين نسل به دليل عدم اين ناآگاهي كمي اعتماد به نفس خود را در برابر فرهنگ غرب از دست داده‌اند و آنجا را مدينه فاضله خود مي‌دانند؛ حال آنكه غربيان آگاه از سنت‌هاي داستاني ما عاشق و شيفته اين فرهنگ هستند. سنت داستاني ما بايد امروزي شود و به اشكال مختلف به ديد آيد. يكي از اين گونه‌هاي مهيج افسانه‌هاي پهلواني است. براي آشنايي و معرفي و تحقيق عميق در اين افسانه‌ها با همكار عزيزم جناب آقاي دكتر بهادر باقري و جمعي پژوهشگر اين تحقيق گسترده را آغاز كرديم. در اين اثر 60 افسانه پهلواني منظوم و منثور پس از شاهنامه تا پايان دوره قاجار بررسي و تحليل مي‌شود. بررسي و تحليل هر افسانه شامل شش بخش مي‌شود:

1- معرفي داستان شامل: معرفي اثر و ارزش آن، پديدآورنده، نسخه‌ها، ساختار اثر و موضوعات. 2- گزارش داستان شامل: چكيده روايي اثر كه جامع و گوياي محتوا و داستان باشد. 3- جنبه‌هاي داستاني شامل: عناصر داستاني (پيرنگ، زاويه ديد، شخصيت و شخصيت‌پردازي، زمان و مكان) و خصلت‌هاي روايي و ويژگي‌هاي داستاني (داستان در داستان، طرح مدور يا خطي، روابط علي و معلولي، تكرار، جنبه‌هاي شگفت‌آوري، تقارن‌ها، حوادث، ناتمام بودن داستان‌ها، ناهماهنگي وقايع و حوادث، تصادف، اغراق) و بن‌مايه‌ها 4- جنبه‌هاي زباني و ادبي شامل: بررسي زبان ادبي و عاميانه يا روايي و نقالي، مسائل دستوري، اصطلاحات، مثل‌ها و واژگان عاميانه، گزاره‌هاي قالبي، زبانزدها (كنايات، سوگندها، ناسزاها، شوخي‌ها، تهديدها)، توصيفات (صحنه‌ها، اشخاص، مكان‌ها) ،اشعار، اغراق‌ها. 5- جنبه‌هاي اجتماعي شامل: آداب‌ورسوم، آيين‌ها، خوراك و پوشاك، نظام اداري و اجتماعي، باورها؛ معماري و هنر، مشاغل، اشارات ديني و مذهبي و فرق و مذاهب. 6- نمونه اثر شامل: گزيده‌اي دو تا چهار صفحه‌اي از اثر تا خوانندگان با متن و نثر و نگارش اثر آشنا شوند.

در پايان نيز نمايه‌اي شامل فهرست محتواي كتاب‌ها فراهم آمده است تا خوانندگان بتوانند به محتواي آثار بهتر دسترسي داشته باشند و هم پژوهشگران در مطالعات خود از آن استفاده كنند. افسانه‌ها بر اساس دو حوزه منظوم و منثور و در هر بخش بر اساس حروف الفباي نام اثر تنظيم ‌شده است. مبناي انتخاب افسانه‌هاي چاپ‌شده موجود يا در دست چاپ بود. در بخش متون نظم، مبنا انتخاب آثار پهلواني بعد از شاهنامه بود؛ زيرا در مورد شاهنامه بسيار نوشته‌اند و داستان‌هاي آن معرفي‌شده است. هدف اين كتاب معرفي افسانه‌هاي پهلواني بعد از شاهنامه و ادامه اين سنت پس از فردوسي و اغلب در ميان مردم است كه شايد برخي آثار آن چنان‌كه بايد معرفي نشده باشد يا اگر معرفي ‌شده بسيار كلي و از دور است. محتواي آثار چنان‌كه ياد شد، معرف اطلاعات ريز و دقيق از آثار است كه زمينه‌ها و منابع تحقيقات بعدي را فراهم مي‌كند. كتاب دو بخش كلي دارد: بخش اول: درآمدي بر افسانه‌هاي پهلواني ايراني شامل مباحثي چون: ادبيات عامه، تعريف و انواع افسانه‌، افسانه پهلواني، سير افسانه‌هاي پهلواني در ايران، ويژگي‌هاي افسانه‌هاي پهلواني، عناصر داستاني افسانه‌هاي پهلواني، جنبه‌هاي زباني و ادبي افسانه‌هاي پهلواني، بن‌مايه‌ها و كهن‌الگوها در افسانه‌هاي پهلواني، جنبه‌هاي اجتماعي افسانه‌هاي پهلواني، جنبه‌هاي ديني، مذهبي و اعتقادي و جنبه‌هاي هنري (نقالي، نمايشي، سينمايي، پويانمايي، نگارگري و بازي رايانه‌اي) افسانه‌هاي پهلواني بخش دوم: افسانه‌هاي پهلواني در دو فصل. فصل اول: افسانه‌هاي منثور شامل: ابومسلم‌نامه، اسكندرنامه كالنسيس دروغين، اسكندرنامه از فرنگ تا هندوستان، اسكندرنامه نقالي (كليات هفت جلدي)، اسكندرنامه ختا، اميرارسلان نامدار، بطال‌نامه، بهمن‌شاه‌نامه، بديع‌الملك و بديع‌الجمال، جنيدنامه، حسين كرد شبستري، حمزه‌نامه، خاورنامه، خسرو ديوزاد، داراب‌نامه طرسوسي، داراب‌نامه بيغمي، رستم‌نامه، سمك عيار، شاهزاده شيرويه، شاهزاده هرمز، فيروزشاه‌نامه، قران حبشي، قهرمان قاتل، مختار‌نامه، ملك‌جمشيد و حمام بلور، نوش‌آفرين‌نامه، فصل دوم: افسانه‌هاي منظوم شامل: آذربرزين نامه؛ اسكندرنامه نظامي (شرف‌نامه)، اسكندرنامه نظامي (اقبال‌نامه)، اسكندرنامه جامي (آيينه اسكندري)، اسكندرنامه جامي (خردنامه)، افتخارنامه حيدري؛ بانوگشسب‌نامه، ببر بيان، بديع‌الزمان‌نامه، برزونامه، بهمن‌نامه، بيژن‌نامه، پتياره، تهمينه‌نامه، جهانگيرنامه، حمله حيدري باذل، حمله حيدري راجي، خاوران‌نامه، رستم‌نامه، رزم‌نامه، شكاوندكوه، زرين‎قبانامه، سام‌نامه، سوسن‌نامه، شبرنگ نامه، شهريارنامه، علي‌نامه، فرامرزنامه بزرگ، فرامرزنامه كوچك، فلكناز نامه، كك‌ كوه‌زادنامه، كك‌ كه زاد، كوش‌نامه، گرشاسب‌نامه، هماي‌نامه.

سابقه شما در پژوهش افسانه‌ها و واكاوي باورهاي عامه، سابقه‌اي طولاني ‌است. پرسش من اين است كه چه ويژگي‌هايي در ادبيات عامه و كلاسيك ما وجود دارد كه هيچ‌گاه كهنه نمي‌شوند و هميشه حرف براي گفتن دارند؟

ادبيات عامه بزرگ‌ترين ميراث و سرمايه معنوي و پشتوانه هر ملتي براي دوام و بقا و ركن مهمي از فرهنگ آن ملت است. زبان و ادبيات عامه مردم ايران و به‌خصوص فرهنگ آن نيز ازجمله غني‌ترين گنجينه‌ها در ميان تمدن‌هاي بشري است. ديرينگي و كهن‌سالي قوم ايراني، غناي فرهنگي ادبي، تعدد پاره فرهنگ‌ها و پراكندگي جغرافيايي قوميت‌ها عامل تقويت‌كننده اين غناي فرهنگي است؛ چنان‌كه با تحول نسل‌ها و سرعت توسعه فناوري‌هاي نوين، نتوانيم ميان فرهنگ غني مادي و معنوي گذشته و امروز پلي استوار ببنديم، در هنگامه هجوم فرهنگ‌هاي مهاجر و مهاجم، پاسداري از حريم زبان و ادب بومي، مردمي و عامه كه آبشخور فرهنگ ملي ما است، كاري بس دشوار خواهد بود. اين فرهنگ غني در ادب كلاسيك هم بسيار بكر و ناشناخته است. هم ناشناخته و هم جذاب. تاحدي كه ساليان دراز مردم اين كشور و كشورهاي همسايه و فرهنگ‌هاي مجاور از هند و افغانستان تا آن‌سوي آمودريا و آناتولي و عثماني همه بر سر اين خوان گسترده بهره‌ها بردند و چيزها آموختند. در گذشته و تاحدكمرنگي امروزه هزاران بخش و عاشيق و راوي و قصه گو و شاهنامه‌خوان، اين سنت‌هاي شفاهي را انتقال مي‌داده و مي‌دهند. با وجود رسانه‌هاي جديد اين فرهنگ رو به افول رفته است. فرهنگ عامه و كلاسيك ما اگر مورد توجه رسانه‌ها و مسوولان و نويسندگان قرار گيرد، ماده‌اي مهيا براي معرفي به نسل امروز و فردا و حتي دنياي مدرن خواهد بود. به شرط آنكه رسانه ملي از تهيه‌كنندگان و كارگردانان حمايت كند. نسل ما قهرمانان كره‌اي را به مدد كم‌لطفي رسانه ملي خوب مي‌شناسند. اما نمي‌دانند رستم افسانه‌اي و قهرمان محبوب شاهنامه كيست.

كارها و زحمات شما در زمينه ادبيات و فرهنگ عامه باعث شده كه بسياري از جوانان هم به شكل خودجوش به اين حوزه تمايل نشان ‌بدهند و آثاري در اين زمينه بنويسند. به نظر شما كساني كه به اين حوزه علاقه‌مندند در درجه نخست بايد دانش خود را در چه زمينه‌هايي افزايش دهند؟

جوانان ابتدا بايد متون و قصه‌ها و باورها و امثال و مواد ادب عامه را بخوانند تا انگيزه و علاقه آنان تحريك شود، سپس مباني نظري آنها را براي شناخت عميق‌تر فراگيرند. مردم علاقه‌مند افسانه‌ها و فرهنگ مردم خود را جمع‌آوري و منتشر مي‌كنند. همه خوب است اما بايد پژوهش‌ها علمي و امروزي و ساختارمند باشد. فرهنگ‌عامه‌ شامل دو بخش‌ كلي‌ مي‌شود كه هركدام نيز شاخه‌هاي جزيي‌تري دارد:

1. عناصر مادي شامل ابزارها (آلات موسيقي، ابزارهاي جنگ، وسايل نقليه، ابزارهاي كشاورزي و...)، مسكن (بناها و شهرها، معماري)؛ خوراك (غذاها، نوشيدني‌ها، داروها، عطريات و...)؛ پوشاك (انواع لباس‌ها، كفش‌ها، كلاه‌ها، لباس‌هاي جنگ، لباس‌هاي كار و...) پيشه‌ها و مشاغل؛ اقتصاد و معيشت؛ 2. عناصر معنوي شامل آداب‌ورسوم (سفره‌ها، سوگواري‌، مراسم‌ عروسي‌ و آداب زيارت‌، باران‌خواهي)؛ آيين‌هاي ملي و مذهبي (عيد قربان، فطر، چهارشنبه‌سوري‌، نوروز، سيزده‌بدر)؛ هنرهاي قومي (موسيقي، رقص، صنايع‌دستي، هنرهاي نمايشي و...)؛ سرگرمي‌ها (بازي‌ها، فال، مكفيات و ...)؛ ادبيات عامه: (افسانه‌ها، ترانه‌ها، مثل‌ها، چيستان‌ها و...)؛ زبان عامه: (كنايات، اصطلاحات، متلك‌ها و...)؛ زندگي اسرارآميز (جادو و جنبل‌، شيوه‌هاي‌ جلب‌ محبت)؛ آموزش و تربيت؛ باورها و عقايد (فلسفي، طبي، نجومي و...)؛ در بخش عناصر معنوي غني‌ترين بخش فرهنگ‌عامه ايران، زبان و ادبيات عامه است. اين بخش در تعامل مستقيم با ديگر بخش‌هاي فرهنگ‌عامه و تاثيرپذير از آنهاست. ادب عامه جز آنكه بخشي از فرهنگ‌عامه را نشان مي‌دهد، انعكاس‌دهنده و حافظ فرهنگ مردم نيز هست. اين خوان گسترده با اقوام و فرهنگ‌ها و زبان‌ها چنان وسيع است كه بايد در هر استان پژوهشكده‌اي تاسيس شود تا اين فرهنگ عظيم را ثبت كند. جوانان بايد با شناخت عميق و نه سطحي و احساسي، به سراغ اين سفره گسترده بيايند.

خوشبختانه تمايل ناشران به انتشار آثار پژوهشي در زمينه فرهنگ و ادبيات عامه مثبت است و آثار متعددي در اين زمينه منتشر مي‌شود. پرسش من اين است كه به عنوان يك حرفه‌اي در اين حوزه براي‌مان بگوييد كه استقبال عموم از اين دست كتاب‌ها چگونه است و ما بايد از چه طريقي به فرهنگسازي خوانش اين آثار بپردازيم؟

بله درست است. اما اين روزها كه حال كتاب خوب نيست، اوضاع كمي فرق كرده. بسياري آثار با توجه به علاقه ناشر و خواننده مجال چاپ نمي‌يابد. قيمت گران كتاب نويسنده و ناشر را در مقابل اين شوق خوانندگان شرمنده مي‌كند. بسياري كتاب‌ها البته از طريق فضاي مجازي در دسترس است اما هيچ چيز جاي كتاب كاغذي را نمي‌گيرد. گمانم راه چاره تقويت كتابخانه‌هاست تا با امانت گرفتن كتاب مشكل حل شود يا افراد كتاب‌هاي خود را به هم قرض دهند. راديو هم مي‌تواند برنامه‌هايي را به خواندن متن اين كتاب‌ها اختصاص دهد. در كتاب‌هاي درسي به خصوص ادبيات اين فرهنگ به دانش‌آموزان معرفي شود.

پذيرش دانشجويان در محيط‌هاي دانشگاهي از پژوهش‌هاي فرهنگ عامه ‌چگونه است؟

امروزه با تاسيس گرايش ادبيات عامه در دانشگاه تاحدي زمينه پژوهش فرهنگ عامه براي علاقه‌مندان فراهم شده است. دانشجويان دكتراي ادبيات به مطالعه علمي اين حوزه روي آورده‌اند. چندين مجله علمي در اين زمينه منتشر مي‌شود. همايش‌هاي سالانه برگزار مي‌شود. كتاب‌هاي خوبي منتشر شده و دانشنامه فرهنگ مردم از سوي دايره‌المعارف بزرگ اسلامي منتشر شده است. علاقه‌مندان مي‌توانند در مقطع ارشد در زيرگروه زبان و ادبيات فارسي شركت كنند و ادامه تحصيل دهند.

بسياري از منتقدان از شما به عنوان چهره‌اي نوآور در اين زمينه ياد مي‌كنند. اين نوآوري را چگونه در قالب فهم ادبيات عامه ايجاد كرده‌ايد؟

مهم نو و كهنگي نيست نگاه نو مهم است. بسياري از به ظاهر كهنه‌ها هستند كه با نگاهي تازه مي‌توانند جان بگيرند و تاثيرگذار باشند. پراپ كه در پي تدوين ساختار قصه بود به سراغ افسانه‌هاي پريان رفت تا به اثبات نظر خود بپردازد. افكار بلند مولانا امروزه با خوانش‌هاي نو تازه و كاملا امروزي و متناسب با نيازهاي نسل امروز است. همين‌طور گفتار سعدي و غزل مولانا. ما امروز بايد مواد ادب عامه را با مصالح امروزي و ابزار نوين كه علم و فناوري در اختيارمان قرار داده كاوش كنيم و به كشف‌هاي تازه برسيم. چرا بايد باورهاي خرافي را بشناسيم؟ تا قدر علم و مشقت دانشمندان را دريابيم كه چگونه با اين خرافات مبارزه كردند. پس يكسو نهادن اين مواد به بهانه قدمت و با عينك تجدد، فرصت‌هاي خوب تفكر را از ما مي‌گيرد. بسياري مردمان به ظاهر متجدد، امثال را كهنه و مربوط به زندگي پدران‌مان مي‌دانند كه امروزه كاربرد ندارد. مگر صفات اخلاقي و حكمت كه جوهره امثال است، كهنه مي‌شود؟ ما هستيم كه بايد متناسب با نياز امروز با نگاهي نو به سراغ اين مقولات برويم. من به ادب عامه و مظاهر آن به ديده يك علم مي‌نگرم كه بايد كشف كرد و ابعاد و اضلاع آن را كاويد. اگر بكاويم هزاران نكته باريك‌تر از مو مي‌يابيم. همين افسانه‌ها حكايت مداوم انسان براي بقا را به تصوير مي‌كشد. نبرد با بدي را نشان مي‌دهد. خوي عياري را ترويج مي‌كند و... آيا نمي‌توان به جاي پند خشك واعظان (كاين جلوه در محراب و منبر مي‌كنند) در مدارس و دانشگاه‌ها و كانال‌هاي تلويزيون، از اين قصه‌ها بهره گرفت؟ اين نوآوري و هنر مي‌خواهد. فرهنگ مردم متعلق به خود مردم است. بايد نتايج نيك آن هم به مردم بازگردد اما با روش‌هاي نوآورانه. شبكه‌هاي مجازي ابزار مناسبي است تا اين قصه‌ها را ميان مردم ببريم. فهم آنان را توسعه دهيم و از صورت‌هاي ساده اشعار دل‌انگيز عامه و افسانه‌ها و متل‌ها و لالايي‌ها معناي زندگي را انتقال دهيم. مگر هدف اشعار ساده روستايي چه بود؟ جز كاهش دردها و آلام؟ آيا امروز ادب عامه نمي‌تواند در دنياي بي رحم و پر مصيبت امروزي رنج مردم را كاهش دهد؟ قصه درماني راه امروزي روانشناسان براي درمان بيماري‌هاي رواني است. پس بايد حوزه‌هاي علمي را به هم متصل كنيم و ار نتايج آن بهره ببريم. ادب عامه جزيره نيست مجمع الجزاير متصل به هم است كه حتي اگر اقتصاددان هم بخواهد مي‌تواند با مثلا امثال فارسي به تبيين ديدگاه‌هاي اقتصادي بپردازد. بايد نگاه نو و همه‌جانبه داشت تا بتوان افق‌هاي دور را ديد.

يكي از آثار شما پيرامون ادبيات مكتبخانه‌اي است. براي خود من اين پرسش مطرح است كه اين نوع ادبيات چه تعريفي دارد و اگر كسي خواست اين كتاب را بخواند بايد به چه عواملي توجه كند؟

يكي از حلقه‌هاي آموزش در ايران مكتبخانه است. متون مكتبخانه‌اي خود گونه‌اي خاص از ادبيات است كه ادبيات مكتبخانه ناميده مي‌شود. كتاب ادبيات مكتبخانه‌اي ايران شامل هفتاد متن درسي و داستاني چاپ سنگي مكتبخانه‌ها در عصر قاجار است كه جز معدودي، تا امروز تجديد چاپ نشده‌اند. اين كتب ادبي چون در مكتبخانه‌هاي قديم خوانده مي‌شدند به اين عنوان ناميده مي‌شوند. خواندن كتاب چون اغلب داستان است براي همه كس و همه زمان مفيد است تا اولا به معاني عميق اين داستان‌هاي عامه خوان پي ببريم و هم بدانيم پدران‌مان چه مي‌خواندند و ما چه؟ ذهن ادبي كودكان در گذشته با اين نوع ادبيات شكل مي‌گرفت و ما چرا از اين گنجينه غافل باشيم؟ اين كتاب در سه جلد شامل هفتاد متن در دو گروه نظم و نثر است كه هر گروه شامل مجموعه‌اي با محتواي تعليمي، ديني، طنز، اخلاقي، سرگرمي است. اين متون بخش مهمي از ادبيات عامه را دربرمي‌گيرد. مطالعه اين دسته از آثار به‌خوبي ما را با ويژگي‌هاي افسانه‌ها و قصه‌هاي عامه آشنا مي‌كند. اين متون همچنين بخش اعظمي از آثار ادبي عصر قاجار را تشكيل مي‌دهد. بي شناخت متون اين كتاب، نگاشتن تاريخ ادبيات ايران در عصر قاجار كاري عبث است. مطالعه در عناصر زباني، بياني و ادبي اين هفتاد اثر نشان مي‌دهد چه عناصري زمينه‌هاي نهضت ساده‌نويسي را به وجود آورد و جريان رمان‌نويسي امروز ايران مديون كدام‌يك از آثار داستاني اين دوران است. از سويي، در دسترس قرار دادن متون درسي مكتبخانه براي مكتب‌رفته‌ها، يادآور خاطرات آنان و براي مكتب‌نرفته‌ها مجموعه‌اي شيرين و خواندني است. از سويي، چاپ يكجاي هفتاد اثر مربوط به دوره چاپ سنگي در يك اثر، كمكي بزرگ به مطالعه‌ تاريخ نشر ايران است. كتاب از بُعد آموزشي، سير تطور آموزش در ايران را هم ثبت مي‌كند. بررسي متون كتاب از جهت محتوايي نيز مبين آن است كه مهم‌ترين خواندني‌هاي مردم چه بوده و اين مواد چگونه بر ذهن و زبان و تفكر و رفتار مكتب‌رفته‌ها تأثير گذاشته است. بخشي از داستان‌هايي كه در اين كتاب مي‌خوانيم: توبه نصوح، حسنين، حيدربيك قزلباش، خاله سوسكه، رستم‌نامه، شيخ ابوالپشم، عاق والدين، گرگ و روباه، موسي و سنگ‌تراش، موش و گربه، نان و حلوا، نان و سركه، نصايح‌الاطفال يا شنگول، بهرام و گل‌اندام، جبرييل جولا (نساج و نجار)، چهار درويش، چهل طوطي، خاور و باختر، خروس و روباه، خسرو ديوزاد، دزد و قاضي، دله و مختار، سبز پري و زرد پري، شاهزاده هرمز، عباس دوس، حسين كرد شبستري، كلثوم‌ننه، ملك جمشيد و طلسم آصف، نجماي شيرازي، نوش‌آفرين‌نامه.

به نظر شما چگونه مي‌توان بين ادبيات و فرهنگ عامه و پيوند آن با نسل جوان امروز رابطه برقرار كرد؟

با معرفي و انتشار اين متون، برگزاري كارگاه و كلاس آزاد، نشاندن آنها پاي سخنان پيران سخنور، اجراي برنامه‌هاي موسيقي مقامي و محلي، نقالي و شاهنامه‌خواني و صدها سنت وابسته به آن مثل منظومه‌خواني، خيام‌خواني و برنامه‌هايي از اين قبيل.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون