• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۶ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4365 -
  • ۱۳۹۸ دوشنبه ۲۳ ارديبهشت

پس از كشف شباهت‌هاي داستان «پيرمرد و دريا» با اثري از انريكه سرپا

آيا ارنست همينگوي ايده دوست كوبايي‌اش را كپي كرد؟

بهار سرلك

 

 

يكي گزارشگر روزنامه كوبايي بود كه براي امرار معاش كار مي‌كرد و در اوقات فراغت به نويسندگي مي‌پرداخت. يكي مشهورترين رمان‌نويس دنيا بود كه در پي يافتن الهام به هاوانا رفت.

به گزارش گاردين، تحقيقاتي جديد نشان مي‌دهد كه درون‌مايه‌ها و سبك نوشتاري انريكه سرپا، نويسنده كوبايي كمتر شناخته‌شده، در آثار ارنست همينگوي- كسي كه مهم‌ترين كتاب‌هايش را طي اقامتش در كوبا در دهه‌هاي 1940 و 1950 نوشت- منعكس شده‌اند. آندرو فلدمن، استاد دانشگاه مريلند معتقد است ميان داستان‌هاي سرپا و آخرين نوشته‌هاي همينگوي از جمله «داشتن و نداشتن» و «پيرمرد و دريا» شباهت‌هايي وجود دارد. اگرچه حاكي از «موقعيت سرقت ادبي» نيست، داستان‌ها «به‌شدت مشابه هستند و همانندي‌ چشمگيري در درون‌مايه‌ها و سبك» ديده مي‌شود. او مي‌گويد: «داستان «نيزه‌ماهي» اثر سرپا كه نخستين‌بار در سال 1936 منتشر شد درباره ماهيگيري پسر و پيرمردي است. حين ماهيگيري، پيرمرد توسط نيزه‌ماهي كشته مي‌شود. اين خلاصه داستان شباهت بي‌نظيري با «پيرمرد و دريا» دارد كه همينگوي در سال 1952 نوشت. رمان سرپا، «كالاي غيرمجاز»، داستاني درباره قاچاق به «داشتن و نداشتن» كه آن هم داستاني درباره قاچاق است، شباهت دارد. با وجودي كه «كالاي غيرمجاز» سال 1938 در هاوانا منتشر شد و كتاب همينگوي سال پيش از آن روي پيشخان كتابفروشي‌ها جا گرفت، فلدمن طبق شواهدي مستحكم مي‌گويد پيش از اينكه همينگوي در سال 1934 سرپا را ببيند، دست‌نوشته «كالاي غيرمجاز» را خوانده بود. همچنين او نامه‌اي منتشرنشده را كشف كرده است كه در آن مارتا گلهورنِ نويسنده كه مدتي كوتاه به ازدواج همينگوي درآمد، براي نوشتن نامه‌اي به ناشر همينگوي آشكارا به جاي او قلم به دست شده بود؛ او در اين نامه سعي داشته اثر سرپا را براي انتشار به زبان انگليسي معرفي كند. گلهورن نوشته است همينگوي فكر مي‌كند دوستش «شگفت‌آور» است.

تحقيقات فلدمن در كتابي به نام «ارنستو: داستان گفته‌نشده همينگوي در كوباي انقلابي» به زودي منتشر مي‌شود.

ارنست همينگوي نخستين‌بار در سال 1928 قدم در خاك كوبا گذاشت و به نوعي هرگز از آنجا دل نكند. پس از يك دهه بازديدهاي منظم، نزديك كوجيمار- دهكده ماهيگيري واقع در شرق هاوانا- ساكن شد و خودش را كوبايي ناميد. زندگي روزانه‌اش در ميان اهالي معمولي اين كشور درس‌هاي بزرگي به او داد و الهام‌بخش نوشتن رماني شد كه حرفه رو به زوالش را نجات داد. كتاب «پيرمرد و دريا» پس از انتشار جايزه پوليتزر را براي او به ارمغان آورد و يك سال بعد جايزه نوبل ادبيات را. همينگوي پس از دريافت جايزه نوبل با حالتي كه حاكي از فروتني‌اش بود، اعلام كرد اين جايزه را «به عنوان كسي كه اهل كوجيمار است» پذيرفته است. فلدمن دو سالي را صرف تحقيق در موزه و كتابخانه همينگوي در هاواناي كوبا كرد. اين مكان امكان دسترسي بي‌سابقه‌اي به منابع آرشيو‌ي در اختيار او گذاشت. فلدمن در كتاب «ارنستو» ماجراي كوبايي بودن همينگوي را نقل كرده است: احترامش براي ماهيگيران كوجيمار، رابطه‌ طولاني‌مدتش با معشوقه‌اي كوبايي‌، صميميت اهالي كوبا، نفوذ بي‌چون و چراي نويسندگان كوبايي بر آثار او، رابطه‌ و مناسباتش با چهره‌هاي سياسي و مشاهير كوبايي، بدگويي‌اش از جاه‌طلبي‌هاي سلطه‌جويانه امريكايي و نقشش در انقلاب. فلدمن با تمركز بر قيام‌ها و تنش‌هاي سياسي اين جزيره كه همينگوي را ميان زادگاه و كشور منتخبش سرگردان كرده بود، اين چهره ادبي بانفوذ را از زاويه‌اي ديگر به خواننده نشان مي‌دهد. اقامت او در كوبا كه از روزگار موفقيت و تبعيد پيش از خودكشي‌اش فاصله داشت، غني‌ترين و دراماتيك‌ترين دوران زندگي‌اش محسوب مي‌شود.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون