به بهانه برگزاري نشستهاي آسيبشناسي جشنواره تئاتر فجر
سه روز «هيچ»
شورش تسليمي
سه روز صرف هزينه، زمان و انرژي چندين كارشناس و هنرمند و البته دعوت از چهرههاي با ربط و بيربط. احتمالا يكي، دو هفته برنامهريزي براي دعوت از مهمانان براي اينكه در بهترين حالت 15–10 نفر دور هم جمع شوند (در سالن مشاهير!) و براساس تجربههاي درست و غلط چهار دهه اخيرشان همان حرفهايي را بازگو كنند كه سالها در مصاحبهها، گزارشها، يادداشتها و اظهارنظرهاي خبرنگاران با هنرمندان حاضر در ادوار گوناگون جشنواره تئاتر فجر وجود داشت. اين همه صرف هزينه براي اينكه درنهايت يك جمله، تمام اين نيمبند تلاش به نظر من از پيش مشخص را هم بر باد دهد: «همه اينجا جمع شديم تا حرفهايي را بشنويم كه قبلا به نوعي از آنها اطلاع داشتيم.» بله، درستترين جملهاي كه از زبان نادر برهاني مرند، دبير جشنواره بينالمللي تئاتر فجر صادر شد. نمايشنامهنويس و كارگرداني كه به گفته شهرام كرمي، مديركل هنرهاي نمايشي با هزار ترفند دوباره پاي كار آمده، منت بر سر جشنواره تئاتر مملكت گذاشته و مسووليت دبيري را برعهده گرفته است.آخر ماجرا هم به اين جملههاي كليشهاي رسيديم كه «جشنواره تئاتر فجر بودجه ندارد»، «آييننامه نياز دارد»، «حتما بايد رقابتي برگزار شود»، «دعوت از گروههاي آنچناني بينالمللي در راستاي ارتقاي سطح كيفي ضروي است»، «وقتي وارد بحث اجرايي ميشويم موانع بسيارند» و دهها جمله تكراري ديگر از همين جنس.
هميشه فكر ميكردم اگر ديروز خبرنگاران
به درستي انجام وظيفه ميكردند، امروز كمتر شاهد خطاهاي مديريتي و نتايج اسفناك بوديم. اما حالا كه اين چند سطر را مينويسم متوجه شدهام چرا صداي خبرنگاران به جايي نرسيد و چطور شد كه اينطور شد! كه فردا روز همه بدانند خبرنگاران نوشتند و گفتند اما گوش شنوا نبود. گرچه با تمام وجود اعتقاد دارم اين رويكرد حذفي نسبت به رسانه، ذاتي زمانه ماست ولي واي بر مدعيان تئاتر و ديالوگ اگر ما همچنان ناتوان باشيم از فهم اينكه كجا و روي كدام زمين ايستادهايم. به قول عليرضا نادري «آيندگان با هزار نفرين از ما ياد خواهند كرد.» بله! اينها را مينويسم به اميد اينكه همين گوشه ثبت شود و فردا روز كمتر بدهكار باشم كه در يك دورهاي مديران كمترين توجه را به گزارشها و نظر رسانه داشتند. سه روز نشست به اصطلاح پژوهشي برگزار شد كه همه آنچه ميدانستيم را دوباره بشنويم. سوال من اين است: اصلا چرا جلسه را عمومي برگزار كرديد؟ وقتي دبير جشنواره تئاتر فجر سال گذشته هنوز پاسخگوي عملكرد خود نيست. «ديالوگ نمايي» ميكنيد، آنچه سه روز به صحنه آمد حتي «مونولوگ» نبود.براي دريافت دقيق نظرم نسبت به اين سه روز لازم است به اظهارات سال 1968 ژان لوك گدار، كارگردان صاحبنام سينماي فرانسه مراجعه كنيد. وقتي در جريان اعتراضهاي ماه مه، شخصي از او پرسيد: «براي ارتقاي سطح كيفي جشنواره فيلم كن چه پيشنهادي داريد؟» و آن فرد ناآگاه درحالي چنين سوالي پرسيد كه گدار در كنار كلود لوش، فرانسوا تروفو و رومن پولانسكي و ديگر نمادهاي موج نوي سينماي فرانسه و جهان براي تعطيل كردن جشنواره فيلم كن جمع شده بودند.