• ۱۴۰۳ جمعه ۳۱ فروردين
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4432 -
  • ۱۳۹۸ دوشنبه ۱۴ مرداد

«اعتماد» حضور چهره‌هاي شاخص در انتخابات مجلس يازدهم را بررسي مي‌كند

همه مردان رييس مجلس

از حدود 12 سال پيش تا امروز، علي لاريجاني رياست مجلس را برعهده داشته و حال چشمان‌مان، چنان به صداي دورگه، پوست و چشمان روشن و موهاي خرمايي او عادت كرده كه سخت است كسي را به‌ جز او تكيه زده بر كرسي رياست پارلمان تصور كنيم.

 

همه رقباي آقاي رييس

اما شايد بايد كم‌كم چشمان‌مان را بشوييم و به جور ديگر ديدن صحن سبز بهارستان هم عادت كنيم، چرا كه از يك‌سو، زمزمه‌هايي درباره احتمال عدم كانديداتوري مجدد «آقاي رييس» در انتخابات مجلس بعد به گوش مي‌رسد و از ديگر سو، هر روز به سرنشينان اتوبوس دوطبقه ژنرال‌هايي كه براي تصاحب صندلي لاريجاني، پاشنه ور‌مي‌كشند، افزوده مي‌شود. چنان كه يك روز محمدباقر قاليباف، شهردار اسبق پايتخت و كانديداي ناكام سه دوره انتخابات رياست‌جمهوري، براي كامل كردن لشكر پارلماني خود فراخوان مي‌دهد و با اتكا به ايده «نواصولگرايي» از «مجلس نو» سخن مي‌گويد. روز بعد، خبرِ ديدارهاي چندباره او با محمود احمدي‌نژاد، ديگر شهردار اسبق پايتخت و نيز رييس دولت‌هاي نهم و دهم از لابه‌لاي صفر و يك‌هاي توييتر به سطور اخبار رسمي و تيتر مطبوعات جريان اصلي راه مي‌يابد. يك روز خبري از سفرهاي استاني سعيد جليلي، گزينه نزديك به جبهه پايداري و سخنراني‌هاي انتقادي‌اش روي خط خبرگزاري‌هاي اصولگرا مي‌رود و روز بعد رسانه‌اي نزديك به اصولگرايان ميانه‌رو، از پشت‌پرده تلاش‌هاي مرتضي آقاتهراني، دبيركل جبهه پايداري براي جلب نظر آيت‌الله مصباح‌يزدي، پدر معنوي اين تشكيلات اصولگرا منتشر مي‌شود و همان رسانه خبر را اين ‌طور تحليل مي‌كند كه هدف آقاتهراني، اين روحاني فرنگ‌ديده پايداري‌ها از آن تلاش‌ها، احتمالا ايستادن در راس فهرست انتخاباتي مستقل اين تشكيلات در پايتخت است. همزمان برخي از احتمال ورود عزت‌الله ضرغامي، رييس اصولگراي اسبق صدا و سيما سخن مي‌گويند و طيفي ديگر مي‌گويند ضرغامي اگر بناي ورود به انتخابات داشته باشد، بعيد است كه تا 1400 پا پيش بگذارد. از ديگر سو، اصولگرايان سنتي‌تر با محوريت «جمنا»، «شاجا»، «شوراي وحدت اصولگرايان» يا هر عنواني كه بتوان بر آن گذاشت، از چهره‌هايي همچون غلامعلي حدادعادل، رييس اصولگراي مجلس هفتم، مهدي چمران، رييس اصولگراي شوراي شهر دوم، سوم و چهارم و به‌ويژه محمدرضا باهنر، ركورددار حضور در مجلس شوراي اسلامي به عنوان سرليست اين جريان سياسي در پايتخت و احتمالا حمايت از آنها براي رياست مجلس بعد نام مي‌برند.

اينها البته تنها فهرستي است از ژنرال‌هاي اصولگرايي كه ظاهرا در روياي تصاحبِ كرسي لاريجاني، روزها را شب مي‌كنند. اما تا بوده، رقابت انتخاباتي، رقابتي بوده ميان اصولگرايان و اصلاح‌طلبان. جناح سياسي ريشه‌داري كه اگر چه اين روزها زمزمه‌هايي از حضور مشروط‌شان در اين انتخابات به گوش مي‌رسد اما به ‌باور عمده ناظران، آنها نيز درنهايت وارد رقابتِ انتخاباتي پارلمان يازدهم مي‌شوند و اين، يعني اصلاح‌طلبان از هم‌اكنون، هم بايد فكري به حال ليست‌هاي انتخاباتي و متعاقبا سرليست اين فهرست‌ها كنند، هم طرح و برنامه‌اي براي آن كرسي سرنوشت‌ساز مجلس بينديشند تا اين نوبت نيز همچون مجلس دهم، دست‌شان از اين جايگاه كوتاه نماند.»

 

عارف يا موسوي‌لاري؟!

به اين اعتبار است كه اصلاح‌طلبان حداقل مي‌توانند روي محمدرضا عارف، رييس شوراي عالي سياستگذاري و فراكسيون اميد مجلس براي اين رقابت، حساب ويژه باز كنند و همزمان روي گزينه‌هايي همچون عبدالواحد موسوي‌لاري نيز كار كنند تا اگر احيانا همچون انتخابات قبل به توفيق نسبي دست يافتند، بتوانند مديريت اوضاع در دوران پساانتخابات را نيز به دست بگيرند. بماند كه
تا همين‌ جا، لااقل يك مورد تكذيبيه در مورد احتمال سرليستي موسوي لاري در فهرست انتخاباتي اصلاح‌طلبان منتشر شده و آن هم به ‌نقل از عبدالكريم حسين‌زاده، نايب‌رييس فراكسيون اميد و عضو شوراي عالي سياستگذاري اصلاح‌طلبان.

فارغ از اين موارد اما شايد خطر مهمي كه اين دست گمانه‌زني‌هاي مطبوعاتي درخصوص اقبال هر يك از اين گزينه‌هاي احتمالي با آن مواجهند، اين است كه طبيعتا درصد خطاي آن، معمولا بيش از احتمال صحتش است. چرا كه به هر حال، كرسي رياست درنهايت به يك نفر مي‌رسد و گزينه‌هاي محتمل اين گمانه‌زني، همچون موارد موارد مشابه، بيش از آن يكي است. هرچند خطري مهم‌تر نيز گزارش‌هاي مطبوعاتي را تهديد مي‌كند و آن، اينكه به هر حال ممكن است به اصطلاح روحِ برخي از اين گزينه‌ها هم از آن‌چه ما اصحاب رسانه، گمانه مي‌زنيم، بي‌خبر باشند و درنتيجه، موضوع را از اصل و اساس تكذيب كنند. با اين همه تاكيد بر اين مهم ضرورتي است كه آنچه معمولا مبناي كار اين دست گزارش‌هاي مبتني بر گمانه‌زني قرار مي‌گيرد، نه لزوما حقيقت ماجرا و واقعيت امور، بلكه احتمال تحقق آن است. پس با ذكر اين ملاحظه در ادامه نگاهي مي‌اندازيم به برخي از گزينه‌هاي محتمل رياست مجلس يازدهم.

 

لاريجاني؛ رييس ديروز، رييس امروز، رييس فردا؟

جمعه شب كه خبر ديدار قاليباف و احمدي‌نژاد در حساب كاربري برخي نزديكان اين دو سياستمرد اصولگرا منتشر شد، برخي منابع رسانه‌اي از تلاش اين دو براي حذف لاريجاني خبر دادند. چنان چه يك روزنامه اصلاح‌طلب در گزارشي به‌ نقل از يك منبع آگاه، احتمالا نزديك به احمدي‌نژاد از اجماع اصولگرايان براي كنار گذاشتن لاريجاني و جايگزيني او با قاليباف خبر داد: «از محتواي گفت‌وگوهاي آقايان قاليباف و احمدي‌نژاد اين ‌طور برمي‌آمد كه مساله مجلس به آقاي قاليباف واگذار شده؛ يعني با توجه به اتفاقاتي كه پيرامون آقاي علي لاريجاني وجود دارد، تصميم گرفته شده او ديگر در مجلس نباشد و نزديكان او چون كاظم جلالي نيز در انتخابات شركت نكنند و جاي ديگري برايشان در نظر گرفته شود. آقاي قاليباف نيز تصميم دارد از كمك آقاي احمدي‌نژاد در اين راه استفاده كند.» هرچند اين موضوع از سوي مهرداد لاهوتي بائوج، نماينده نزديك به رييس مجلس تكذيب شد. آنجا كه اين نماينده ميانه‌رو به «اعتماد» گفت: «اساسا چنين موضوعي غيرممكن است؛ چرا كه آقاي لاريجاني يك چهره ملي است كه در هر لباسي تنها به حل مشكلات كشور فكر مي‌كند. بنابراين اينكه گفته مي‌شود به آقاي لاريجاني گفته‌اند در انتخابات حضور نداشته باشد، صحت ندارد؛ البته اينكه در آينده چه اتفاقي رخ بدهد، نمي‌دانم.»

 

لاريجاني در ميانه راه 2 جناح

با اين همه اما به نظر مي‌رسد حتي خود علي لاريجاني كه اين سال‌ها، هرچه پيش آمديم از ياران قديمي‌اش در جريان اصولگرا دور شد و به اصلاح‌طلبان، رقباي ديروز خود نزديك شد نيز انتظار ندارد اصولگرايان براي حضورش در انتخابات «فرش قرمز» پهن كنند. هرچند چنان كه بسياري از اصلاح‌طلبان، ازجمله اسماعيل گرامي‌مقدم، سخنگوي حزب اعتماد ملي و حتي برخي اعضاي حزب كارگزاران سازندگي، نزديك‌ترين حزب اصلاح‌طلب به رييس مجلس به‌كرات گفته و مي‌گويند، او جايي در فهرست انتخاباتي جريان اصلاحات نيز نخواهد داشت.

البته لاريجاني در انتخابات قبل، به ‌نحوي جزو اصلاح‌طلبان يا به تعبير دقيق‌تر «اميدي‌ها» بود و اگر چه پس از ورود به مجلس از تداوم آن ائتلاف انتخاباتي جريان اصلاحات و اعتدال، سر باز زد اما لااقل حاضر نشد كه در فهرست ائتلافي اصولگرايان نيز كنار چهره‌هايي همچون غلامعلي حدادعادل، عليرضا زاكاني و مرتضي آقاتهراني بايستد. هرچه باشد در اين ميان البته بحث سومي هم مطرح است و آن، اينكه رييس 3 دوره متوالي مجلس، ديگر تمايلي به حضور در راس پارلمان نداشته باشد و اين ‌طور كه برخي پيش‌بيني كرده و مي‌كنند از همين اسفندماه 98، اسب خود را براي تابستان داغ 1400 و نشستن به‌جاي حسن روحاني، رييس‌جمهوري فعلي و رفيق ديرين خود زين كند. هرچند به‌گفته برخي نمايندگان نزديك به رييس مجلس، لاريجاني همچنان پاي ثابت انتخابات مجلس خواهد بود و براي تداوم توفيقات گذشته‌اش در انتخابات پيش‌رو، فهرستي 300 نفره را آماده كرده تا از اقصي نقاط كشور اعلام كانديداتوري كنند و درنهايت، همگي در ميدان بهارستان، به رياست لاريجاني براي مجلس يازدهم راي بدهند.

 

قاليباف و يك لشكر پياده

از همان زمان كه پيش از فرارسيدن انتخابات 29 ارديبهشت 96، اقدام به كناره‌گيري به نفع ديگر گزينه اصولگرايان كرد، برخي گفتند كه قاليباف به‌ دنبال جانشيني لاريجاني است، نه روحاني. تصوراتي كه به‌ويژه اين مدت اخير، پس از انتشار فراخوان انتخاباتي او و دعوت از «جوانان حزب‌اللهي» براي كانديداتوري در انتخابات مجلس يازدهم، با عنوان «مجلس نو» جدي‌تر از قبل نيز دنبال شد. به‌ويژه وقتي به‌گفته محسن پيرهادي، دبيركل جمعيت پيشرفت و عدالت، حدود 5500 نفر به اين فراخوان لبيك گفته‌اند و اين يعني در رقابت فهرست‌هاي انتخاباتي لاريجاني و قاليباف، اين شهردار اسبق است كه دست بالا را دارد.

 

احمدي‌نژاد؛ اين مرد تنهاي شهر

گفتيم از محتواي جلسه اخير قاليباف و احمدي‌نژاد و دست ياري كه قاليباف به سوي احمدي‌نژاد دراز كرده؛ اما آيا خود احمدي‌نژاد در اين بازي سياسي، ذي‌نفع نيست؟! آيا احمدي‌نژادي كه با وجود توصيه رهبري، اقدام به كانديداتوري در انتخابات پيشين رياست‌جمهوري كرد و از سوي شوراي نگهبان ردصلاحيت شد، ممكن است اين ‌نوبت شانس خود را براي ورود به پارلمان بيازمايد؟ پاسخ به اين سوال لزوما منفي نيست اما آنچه چالش اصلي احمدي‌نژاد و احمدي‌نژادي‌هاست، آن«ها»يي است كه به نظر، ديگر نمي‌توان به نام «احمدي‌نژاد» الصاق كرد.
چرا كه حالا مدتي است از آن انبوه ياران رييس‌جمهور مهرورز، جز چند نام كمترشناخته شده، باقي نمانده و به اين اعتبار حتي اگر اين فرض را بپذيريم كه او در صورت تاييد شوراي نگهبان، پايگاه راي بدي نخواهد داشت اما مشكل اينجاست كه براي رياست مجلس به راي مردم نيازي نيست؛ بلكه راي نمايندگان و متحدان سياسي كارگشاست و احمدي‌نژاد در اين فقره، ضعيف‌تر از هميشه.

 

يك اتوبوس اصولگرا

محمدرضا باهنر، غلامعلي حدادعادل، عزت‌الله ضرغامي، سعيد جليلي، مهدي چمران، مرتضي آقاتهراني، مصطفي ميرسليم و ديگر اصحاب موتلفه اسلامي، پايداري‌ها و رهپوياني‌ها و... برخي از مهم‌ترين نام‌هايي است كه اين روزها در اردوگاه اصولگرايان به عنوان گزينه‌هاي سرليستي يا لااقل چهره‌هاي اصلي فهرست انتخاباتي سر زبان‌ها است و اين انبوه مدعيان، اگر نگوييم بيش از هميشه، لااقل بايد بپذيريم كه همچون ادوار پيش، اصولگرايان را در انجام آن ماموريت ظاهرا ناممكن، با چالشي دوچندان روبه رو ساخته است. چالش دستيابي به وحدت، آن هم در شرايطي كه هيچ دو پادشاهي در يك اقليم نمي‌گنجند و اقليمِ اصولگرايان، آنچه كم ندارد، مدعي است و فرمانروا. حال در شرايطي كه به نظر مي‌رسد اين جماعت در نشاندن يكي از ميان خود در صدر فهرست‌هاي انتخاباتي مشكلاتي اساسي دارند، بعيد به نظر مي‌رسد كه در ادامه راه، در صورت توفيق در انتخابات، بتوانند براي نشستن بر راس پارلمان با يكديگر توافق و تفاهم كنند و احيانا با رقابت با يكديگر، زمينه‌ساز پيروزي رقيب نشوند.

 

عارف يا مطهري؛ مستقل يا ائتلافي

از اصولگرايان و مشكلات‌شان گفتيم؛ اما واقعيت اين است كه اوضاع اصلاح‌طلبان نيز چندان تعريفي نيست و شايد حتي مشكلات جناح چپ، بيش از دست‌راستي‌ها باشد. به بيان دقيق‌تر اگر مشكلات اصلاح‌طلبان بيشتر از اصولگرايان نباشد، لااقل بايد اعتراف كنيم كه مشكل آنها از جنسي است كه آنها را پيش از آنكه اصولگرايان بخواهند به مشكلات‌شان بينديشند، درگير مي‌كند، چرا كه اگر به ‌نحوي نخستين مشكلات اصولگرايان در زمان تهيه فهرست‌هاي انتخاباتي و انتخاب سرليست آغاز مي‌شود، مشكل اصلاح‌طلبان، لااقل طيفي از آنها، بر سر اين است كه آيا اساسا بايد وارد رقابت انتخاباتي بشوند يا نه؟ چنان‌چه طيفي از تحريم انتخابات لااقل به‌صورت مشروط سخن گفته و برخي پيرو نامه راهبردي سيدمحمد خاتمي، اگرچه معتقدند اين جريان اهل تحريم انتخابات يا خود خاتمي، «انحلال مردم» درپي «قهر با صندوق راي» نيست اما شركت در انتخابات را مشروط به نحوه تاييد صلاحيت كانديداهاي اصلاح‌طلب دانسته و بر همين اساس از هم‌اكنون مذاكراتي را با وزارت كشور و شوراي نگهبان نيز آغاز كرده‌اند.

فارغ از اصل حضور در انتخابات اما بحث سرليستي اصلاح‌طلبان نيز همچون جناح اصولگرا، بحثي است غامض و تو در تو؛ بحثي كه در آن، يكي از پايان هرگونه ائتلاف با هر جريان غيراصلاح‌طلب سخن مي‌گويد و ديگري، نگران است پايگاه راي اصلاح‌طلبان، با يا بدون ائتلاف به خطر افتاده و به مشكل خورده باشد. در اين ميان اما لااقل بحث سرليستي فهرست انتخاباتي اصلاح‌طلبان به نظر چندان پيچيده نيست، چرا كه اگر آنها چنان كه مي‌گويند قدم به اين رقابت بگذارند، احتمالا محمدرضا عارف را به عنوان گزينه اصلي سرليستي پيشنهاد مي‌كنند و اگر بحث ائتلاف به ميان بيايد، احتمالا در كنار عارف، چهره‌هايي همچون علي مطهري را نيز به ميدان خواهند فرستاد.

اما آنچه در حال حاضر مي‌توان گفت آن است كه اگرچه به باور بسياري از ناظران، احتمال مشاركت بسيار بالا در اين انتخابات چندان به واقعيت نزديك نيست اما حضور پرتعداد چهره‌هاي سرشناس در اين انتخابات، به واقعيت نزديك است و ازقضا بعيد نيست همين گزاره، بر افزايش ميزان مشاركت عمومي نيز تاثيرگذار شود.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون