• ۱۴۰۳ جمعه ۲۸ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3223 -
  • ۱۳۹۴ يکشنبه ۳۰ فروردين

ربع قرن توافق

پايان جنگ سرد و گداخته‌شدن فلز ديپلماسي، چگونه به تغيير مسير تاريخ و پايان مناقشه‌هاي سياسي كمك كرد؟

بيش از سه دهه جنگ، تلاش براي براندازي و تخاصم با ايران از سوي غرب در نهايت به آنجا رسيد كه ايران بزرگ‌تر، پيشرفته‌تر و مستقل‌تر شود و غرب ناچار باشد تا با بزرگ‌ترين دشمن ايدئولوژيك خود پاي ميز مذاكره بنشيند و ايران را به عنوان يك «واقعيت» غيرقابل تغيير بپذيرد. پس از انقلاب، ايران نه‌تنها توانست از توطئه‌هاي گوناگون كه براي سقوط نظام نوپا از سوي ديگران طراحي مي‌شد، به سلامت عبور كند كه مسير پيشرفت را نيز پيمود و امروز نه‌تنها باصلابت به مذاكره با طرف غربي مي‌نشيند كه طرف مقابل تمامي خطوط قرمز هسته‌اي ايران را به رسميت شناخته است.

    ناهيد مولوي / پايان جنگ سرد در 1990 با فروپاشي اتحاد جماهير شوروي و اتحاد دو آلمان، فرصت تازه‌اي براي زادن دوباره ديپلماسي شد. شيشه عمر دكترين جنگ سرد كه بر محور تخاصم ايدئولوژيكي كمونيسم و ليبراليسم استوار بود و يك جهان دوقطبي را به دنيا هديه مي‌داد، با ورود به دهه پاياني قرن بيستم شكست و به جاي آن ديپلماسي از نو و براساس رويكردهاي نوين روابط بين‌الملل تعريف شد كه مهم‌ترين آن شايد رويكرد گفت‌وگو به جاي منازعه باشد. بيشتر كشورهاي جهان آموختند كه به جاي گرفتن نيزه، سپر مذاكره را به دست بگيرند و مشكلات داخلي و بيروني خود را پاي ميز گفت‌وگو حل كنند. بر همين اساس در 25 سال گذشته، بخش مهمي از مشكلات جهان معاصر و حتي آن بخش از درگيري و منازعه‌هاي يادگار عهد عتيق و كلاسيك تاريخ سياسي جهان، با تفاهم و توافق‌هايي بين‌المللي و چند جانبه به سر منزل مقصود رسيده و ثابت كرده كه ديپلماسي بهترين ابزار ممكن و قدرت‌مندترين آنها در سپهر روابط بين‌الملل است. توافق هسته‌اي احتمالي ايران و 1+5 در 2015، درست 25 سال پس از پايان جنگ سرد، از منظر اين تاريخ جديد، مي‌تواند يك پايان خوب براي ربع قرن تاريخ دوران روابط بين‌الملل باشد و نويد اينكه ديرپاترين مناقشه‌ها هم پاي ميز مذاكره حل‌شدني است را بلندتر و آشكارتر فرياد زند. به مناسبت تفاهم لوزان به عنوان مقدمه‌اي براي رسيدن به توافق هسته‌اي كه مي‌تواند در 30 ژوئن ترك مخاصمه ايران و غرب را اعلام كند، نگاهي داريم به تمامي توافق‌هاي مهم و تاريخي پس از پايان جنگ سرد؛ توافق‌هايي كه جايگزين جنگ‌هاي سياسي، تاريخي، قومي، قبيله‌اي و بدوي شدند اما نه به آساني، در آنها هميشه دو طرف وجود داشته‌اند كه در روز نخست مذاكرات مي‌پنداشتند هرگز و هرگز توافقي به دست نمي‌آيد!

 تاريخ:
 دهم آوريل 1998
  طرفين:
دولت انگلستان و ارتش جمهوريخواه ايرلند
  موضوع:
پايان دادن به درگيري‌ها و قانون شكني‌هاي 77 ساله بين طرفين
  افراد موثر:
 جرج ميچل و ريچارد هالبروك ديپلمات‌هاي امريكايي
   مفاد توافقنامه:
خلع سلاح ارتش جمهوريخواه ايرلند
تعيين خطوط مرزي ميان ايرلند شمالي و ايرلند جنوبي
آزادي همه زندانيان دو طرف
برگزاري رفراندوم در ايرلند شمالي با موضوع استقلال از بريتانياي كبير و به رسميت شناختن نتيجه رفروندام از سوي طرفين توافقنامه
  نتايج:
 پايان جنگ مذهبي ميان كاتوليك‌ها و پروتستان‌ها، ايجاد روابط عادي و ديپلماتيك ميان ايرلند جنوبي و ايرلند شمالي و انگلستان

  تاريخ:
دسامبر 2003
  طرفين:
ايالات متحده امريكا و دولت ليبي
  موضوع:
خلع سلاح هسته‌اي ليبي
  افراد موثر:
مارتيك ايندريك (ديپلمات امريكايي)، عبدالرحمن شلغم (ديپلمات ليبيايي)
  مفاد توافقنامه:
 800 تن از سلاح‌هاي شيميايي ليبي نابود شود.
ليبي تعهد دهد كليه موشك‌هاي بالستيك و سلاح‌هاي بيولوژيكي خود را اعلام كند.
دولت ليبي اجازه دهد كارشناسان انگليس، امريكا و روسيه از چند سايت سري و چندين لابراتوار و كارخانجات نظامي اين دولت بازديد كنند.
در صورتي كه دولت ليبي تمام اين اقدامات را انجام دهد دولت امريكا تحريم‌هاي خود را عليه كشور ليبي لغو كند.
  نتايج:
عادي شدن روابط ليبي با غرب و به ويژه امريكا و خلع سلاح ليبي از سلاح‌هاي كشتار جمعي و بمب‌هاي شيميايي.

  تاريخ:
 1992
  طرفين:
 ايالات متحده امريكا و روسيه
  موضوع:
نابودي زرادخانه‌هاي هسته‌اي
  افراد موثر:
 ريچارد لوگار، سام نان (سناتورهاي امريكايي)
 مفاد:
طرفين در گام‌هايي پاياپاي دست به امحاي سلاح‌هاي هسته‌اي خود و نابودي زرادخانه‌هاي هسته‌اي در برنامه‌اي 20 ساله بزنند.
  نتيجه:
 نابودي تعداد بالايي از كلاهك‌هاي هسته‌اي و زرادخانه‌هاي شوروي سابق و كلاهك‌هاي هسته‌اي امريكا.
 تاريخ:
 ۹ ژانويه ۲۰۰۵
   طرفين:
 دولت سودان و ارتش آزاديبخش خلق سودان
  موضوع:
پايان دادن به جنگ داخلي سودان
   افراد موثر:
كالين پاون، وزير امورخارجه وقت ايالات متحده، اتحاديه آفريقا
   نتايج:
 تشكيل كشور سودان جنوبي پس از برگزاري همه پرسي در سال 2011
   مفاد توافقنامه:
 ارتش: نفرات مسلح شورشي دست از عمليات عليه دولت بر مي‌دارند و در صورتي كه پس از شش سال منطقه جنوب مستقل نشود همراه با قواي طرفدار دولت يك واحد 39 هزار نفري را تشكيل مي‌دهند.
خودمختاري و برگزاري همه پرسي در جنوب سودان: جنوب سودان به مدت شش سال و تا زمان برگزاري همه پرسي جدايي از سودان از خودمختاري داخلي برخوردار مي‌شود.
نفت: عوايد نفتي به‌طور مساوي بين دولت مركزي و تشكيلات خودمختار جنوب تقسيم مي‌شود.
توزيع مشاغل: 30 درصد از مشاغل در ادارات دولت مركزي به جنوبي‌ها واگذار مي‌شود و در دولت محلي، 55 درصد مشاغل به طرفداران دولت مركزي اختصاص مي‌يابد.
قوانين شريعت: قوانين اسلامي تنها در شمال به اجرا گذاشته مي‌شود و يك مجلس منتخب در مورد اجراي آنها در خارطوم تصميم مي‌گيرد.
   نتايج:
تشكيل كشور سودان جنوبي در پي برگزاري همه پرسي در سال 2011.

 تاريخ:
 1991
  طرفين:
دولت كامبوج و خمرهاي سرخ
   موضوع:
پايان دادن به جنگ داخلي در كامبوج
  افراد موثر:
 پرفسور سوريا سوبدي (گزارشگر ويژه حقوق بشر، اهل نپال)
  مفاد توافق:
 آتش‌بس ميان طرفين درگير.
اعزام نيروهاي سازمان ملل به اين كشور براي نظارت بر روند آتش‌بس.
تشكيل شوراي عالي ملي شامل 12 عضو از گروه‌هاي چهار‌گانه سياسي كه اداره امور را به دست گيرد. 70 در‌صد از قواي انتظامي چهار‌گانه كم شود.
آماده كردن كشور براي قانون اساسي جديد و برگزاري انتخابات آزاد و منصفانه ظرف 18 ماه در اين كشور زيرنظر سازمان ملل متحد.
   نتايج:
پايان خونريزي و حكومت وحشت خمرهاي سرخ و ساخته شدن كامبوجي بر پايه دموكراسي.

به ياد بابي ساندز و رفقا

\ در محوطه كالج بوستون كتابخانه‌اي قرار دارد كه از اشياي داخل آن با پيشرفته‌ترين تجهيزات و تحت شرايط خاص آب و هوايي و زير نگاه دوربين‌ها محافظت مي‌شود. در اين اتاق گنجينه‌اي وجود دارد كه فقط چهار نفر به آن دسترسي دارند. شايد باورتان نشود اما اين گنجينه يك آرشيو صوتي موسوم به پروژه بلفاست است. همه‌چيز در سال 2001 شروع شد، يعني سه سال بعد از امضاي قرارداد جمعه خوب كه به چند دهه خشونت در ايرلند شمالي بين كاتوليك‌ها و پروتستان‌ها پايان داد. اين مجموعه كه با كد و كليد خاصي پلمب شده، حاوي مصاحبه‌هاي صريح و اعتراف‌آميز با 64 تن از اعضاي سابق ارتش جمهوريخواه ايرلند و نيروي داوطلب اولستر است. اين آرشيو به خاطر روابط نزديك دانشكده جسويت با ايرلند و قول كالج بوستون مبني بر فاش نكردن اسامي كساني كه با آنها مصاحبه شده بود تا زمان مرگ‌شان، به كالج بوستون آمد. نخستين نفر از افراد مصاحبه شونده كه درگذشت، فرمانده سابق ارتش جمهوريخواه ايرلند برندان هيوز بود كه در سال 2008 از دنيا رفت. فيلم مستند «صداهايي از قبر» موافقت او را به تصوير كشيده است. از او پرسيده شد، «آيا شما با سپردن همه اينها به يك نوار سري كه تنها پس از مرگ‌تان قابل استفاده باشد مشكلي داريد يا نه؟»هيو جواب مي‌دهد: «من مشكلي با اين مساله ندارم. اگر مشكلي با اين امر داشتم اينجا نمي‌نشستم و در مقابل ميكروفن شما صحبت نمي‌كردم. فكر مي‌كنم چيزهاي زيادي را كه اينجا مي‌گويم به اين خاطر است كه به شما اعتماد دارم و من هرگز به اينكه عضو ارتش جمهوريخواه ايرلند بوده‌ام، اعتراف نكرده‌ام، هرگز.»داستان اختلاف خونين كاتوليك‌ها و پروتستان‌هاي ايرلند داستاني بلند از خونريزي و قتل و ترور است؛ داستاني كه يكي ار معروف‌ترين قهرمانانش بابي ساندز است، مردي كه در 18 سالگي به ارتش جمهوريخواه ايرلند پيوست و در زندان‌هاي بريتانيا به خاطر اعتصاب غذا جان خود را از دست داد. اما آغاز اين داستان از كجا بود‌؟ سال 1921 بود كه بخش جنوبي ايرلند اعلام آزادي كرد و حساب خود را از بريتانياي تحت كنترل سلطنت جدا كرد، اما بخش شمالي همچنان به سلطنت وفادار ماند و حملات پراكنده ارتش جمهوريخواه كاتوليك ايرلند به مواضع انگليس در بريتانيا و ايرلند شمالي آغاز و با اين اقدامات پاي ارتش بريتانيا به ايرلند باز شد و در سال 1972 خشونت‌بارترين برخوردها شكل گرفت و جمعه خونين را براي ايرلند رقم زد؛ جمعه‌اي كه در آن 13 نفر از معترضين ايرلندي به دست ارتش بريتانيا كشته شدند و در پاسخ ارتش جمهوريخواه حملاتش را بر چهره‌هاي سرشناس بريتانيا آغاز كرد، تا جايي كه در سال 1984 به بمب‌گذاري در كنفرانس حزب محافظه‌كار انگلستان انجاميد. به نظر مي‌رسيد اين جنگ را پاياني نيست. ايرلند دو تكه شده بود، عده‌اي متنفر از سلطنت بريتانيا و عده‌اي وفادار به تاج و تخت ملكه و در اين ميان دولت انگلستان مي‌كشت و كشته مي‌داد. اما در سال 1994 بود كه ورق برگشت، وقت آن رسيده بود كه قطار جدال‌شان ريل عوض كند. ارتش جمهوريخواه اعلام آتش‌بس كرد و براي نخستين بار در عرض 70 سال درگيري خونبار دولت بريتانيا اجلاس علني با شين‌فين برگزار كرد. جرقه‌هاي موافقتنامه زده شد و چهار سال طولاني زمان لازم بود تا اين جرقه تبديل به شعله گرم صلح شود و خاطره جمعه خونين را تبديل به جمعه خوب كند. جمعه خوب در دهم آوريل 1998 در شهر بلفاست و پس از انجام يك دوره طولانى مذاكرات، با ميانجيگري «جرج ميچل» و «ريچارد هالبروك» ديپلمات‌هاي امريكايي ميان انگليس و ارتش جمهوريخواه آزاد امضا شد و به سه دهه جنگ ميان طرفداران ملكه و ارتش جمهوريخواه كه بيش از سه هزار كشته بر جا گذاشت، پايان داد. جمعه خوب يكي از مهم‌تريم توافق‌هاي تاريخ اروپا به شمار مي‌آيد. توافقنامه‌اي كه به هفت دهه تخاصم و سه دهه قتل و ترور ميان كاتوليك‌ها و پروتستان‌ها پايان داد. اين توافقنامه به قدري مهم بود كه جايزه نوبل صلح را نصيب طراح آن «جرج ميچل» كرد. كمتر كسي مي‌داند در جريان مذاكرات و روند به ثمر رسيدنش چه چيزهايي از سر گذشته. شايد اگر روزي قفل‌هاي اتاق مرموز كتابخانه كالج بوستون شكسته شود جواب بسياري از سوال‌ها هم هويدا شود.

ديوانه‌اي كه به دنبال بمب بود

تنها شش روز از دستگيري صدام حسين گذشته بود كه ديوانه‌ترين رهبر جهان دنيا را شگفت زده كرد و تمام خواست‌هاي غرب را پذيرفت. انگار ترس بر جانش افتاده بود كه خيره سري‌هايش در سياست ممكن است آينده‌اي شبيه صدام برايش رقم بزند، معمر قذافي نمي‌خواست به سرنوشت صدام دچار شود اما نمي‌دانست سرنوشتي تلخ‌تر از صدام در انتظارش است. دولت ليبي در سال 1968 پيمان npt را امضا كرد اما امضاي ليبي پاي اين پيمان كافي نبود تا غرب حواسش به فعاليت‌هاي هسته‌اي ليبي نباشد. بعد از مدتي غرب از طريق منابع بازار سياه ليبي متوجه شد كه رهبر انقلابي ليبي در جست‌وجوي ساخت سلاح اتمي است و حتي چند آزمايش ناموفق هم در اين زمينه انجام داده است. اما نزديك شدن قذافي به بمب اتمي آنقدر‌ها هم براي غرب نگران‌كننده نبود كه انفجار پرواز 103 پان امريكن در سال 1988 و كشته شدن 270 نفر در اين حادثه كه تمام غرب از اروپا تا امريكا را عليه ليبي بسيج كرد؛ حادثه‌اي كه بزرگ‌ترين مظنون و متهمش ليبي بود. پس از اين حادثه تحريم‌هاي تنبيهي سازمان ملل و تحريم‌هاي شديد امريكا عليه ليبي آغاز شد و در سال 1991 تحريم‌ها شدت گرفت. اما ليبي همچنان ادامه داد و بر موضع خود پافشاري كرد. قذافي هر سال ساعت‌ها در سازمان ملل براي صندلي‌هاي خالي سخنراني مي‌كرد، برنامه اتمي‌اش را پيش مي‌برد و فشار تحريم‌ها مردم ليبي را خرد مي‌كرد. كمتر كسي فكرش را مي‌كرد روزي فرا برسد كه قذافي سرش به سنگ بخورد، اما بالاخره اين اتفاق افتاد ولي دليلش نه تحريم‌ها بود و نه اوضاع نابسامان اقتصادي بلكه ترس از دست دادن قدرت قذافي را مجبور كرد تا از مواضع سرسختانه و ماجراجويانه‌اش دست بكشد. پس از حادثه 11 سپتامبر و حمله نظامي امريكا به افغانستان قذافي به تكاپو افتاد تا روابطش را با امريكا از سر بگيرد اما تير خلاص به روياهاي او زماني بود كه امريكا حمله ديگري را ترتيب داد، اين‌بار به عراق و به بهانه وجود سلاح‌هاي كشتار جمعي، برچسبي كه سال‌ها بر پيشاني قذافي بود. ترس از اينكه ليبي سومين مقصد ارتش امريكا باشد به قدري براي ديكتاتور ليبي بزرگ بود كه عطاي همه‌چيز را به لقايش بخشيد و در روز 19 سپتامبر 2003 اعلام كرد تمامي برنامه‌هاي سلاح كشتار جمعي خود را متوقف ساخته و حاضر به از سر‌گيري روابط و تعامل سازنده با غرب و آژانس است. خوش رقصي اما آنجا بود كه مسووليت حادثه لاكربي را هم پذيرفت و يكي از نيروهاي سازمان اطلاعات ليبي را به عنون مجرم تحويل نيروهاي اسكاتلند داد و 7/2 ميليارد غرامت را به جان خريد. در سال 2004 قذافي با روي خوش بازرسان را پذيرفت تا شاهد منهدم كردن 3600 بمب شيميايي‌اش باشند. هر چه باشد او معمر قذافي بود، رهبري كه به سورپرايز كردن دنيا عادت داشت. عقب‌نشيني او ار برنامه‌هاي اتمي‌اش تمام و كمال بود، حتي فراتر از هدفي كه امريكا براي مهار ليبي در نظر گرفته بود. قذافي تمام منابعي را كه از طريق آنها به فناوري ساخت بمب اتمي دست يافته به امريكا و متحدانش اعلام كرد و براي نخستين بار به شكل رسمي نقش عبدالقدير خان، دانشمند پاكستاني و هويت او در برنامه‌هاي هسته‌اي منطقه را فاش كرد. اينچنين عقب‌نشيني براي امريكا كه در دو جبهه در حال جنگ بود و از طرف برخي متحدانش زير فشار بودند خبر مسرت‌بخشي بود كه جرج بوش ،رييس‌جمهور وقت ايالات متحده از آن با عنوان پيروزي بزرگ ياد و فاش كرد كه اين تصميم قذافي حاصل 9 ماه مذاكره پنهاني با دولت امريكا بود؛ مذاكراتي كه تا به امروز هيچ چيز از مشروحش فاش نشده است. قذافي دست پيش را گرفت تا به سرنوشت صدام دچار نشود. اگر مي‌دانست هفت سال بعد سرنوشتش پيش از صدام را به رخ ديكتاتورهاي جهان خواهند كشيد شايد تاريخ جور ديگري رقم مي‌خورد.


به اميد جهاني بدون بمب اتم

 با وجود ترس منطقي سياستمداران طرفين جنگ سرد در سال ۱۹۹1-۱۹۹0، تجزيه اتحاد جماهير شوروي به شكل‌‌گيري يوگسلاوي هسته‌اي منجر نشد و ساعت پايان جهان كه توسط بولتن دانشمندان هسته‌اي دانشگاه شيكاگو طراحي شده بود از نيمه شب (كه نشاني از آغاز جنگ جهاني هسته‌اي بود) به عقب چرخيد. اين نتيجه طرحي بود كه دو سناتور امريكايي پي‌ريزي كردند، طرحي كه كمترين اميد براي موفقيتش ميان سياستمداران و تحليلگران سياسي وجود داشت، اما ارسال آخرين محموله اورانيوم غني شده كلاهك‌هاي هسته‌اي توسط اتحاد جماهير شوروي به ايالات متحده در ۱۴ نوامبر و اهداي نشان آزادي به سناتور سابق ريچارد لوگار در ۲۰ نوامبر توجه مردم را به داستان موفقيت اين طرح جلب كرد؛ طرحي كه تا آن زمان مورد بي‌مهري و بي‌توجهي مردم قرار گرفته بود، طرحي كه به احترام دو طراح اصلي‌اش، رچارد لوگار و سام نان، نان- لوگار ناميده شد. جنگ سرد و رقابت تسليحاتي كه ميان بلوك شرق و غرب شكل گرفت نه تنها حس امنيت را ميان طرفين درگير جنگ سرد تامين نكرد بلكه فكر اينكه طرف مقابل چه سلاح‌هايي براي نابودي احتمالي به كار خواهد بست، حسي جز نا امني را به دولت‌هاي درگير و شهروندانش القا نمي‌كرد. در امريكا و شوروي پناهگاه‌هايي براي زمان جنگ اتمي و هسته‌اي احداث كرده بودند، مانورهايي برگزار و مردم را براي جنگ احتمالي آماده مي‌كردند، جنگي كه به گمان برخي انديشمندان و دانشمندان جنگ جهاني سوم بود و پايان كار جهان. با پايان يافتن جنگ سرد ديگر نوبت آن بود كه دو طرف نفس راحتي بكشند اما وجود آن همه سلاح هسته‌اي و زرادخانه‌ها خواب را از چشم دو طرفين ربوده بود. به ويژه با تجزيه شوروي كه بسياري از زرادخانه‌ها در سرزمين‌هاي اين كشور پخش بود و با اين تجزيه مشخص نبود آينده اين زرادخانه‌ها چه خواهد شد و به دست چه كساني خواهد افتاد. در اين ميان دو سناتور امريكايي بودند كه طرح امحاي سلاح‌هاي هسته‌اي را مطرح كردند تا پاياني بر تئوري جنگ هسته‌اي شود. اين طرح با استقبال دولتمردان دو طرف رو به رو شد و در سال 1992 به امضا رسيد. امريكا اعلام كرده است از سال 1992 تا 2012 مبلغ 424 ميليون دلار براي موفقيت اين طرح هزينه كرده است و به نظر مي‌رسد اين هزينه نتايج مثبتي براي جهان به همراه داشت، چرا كه در چارچوب اين برنامه در مجموع 7569 عدد كلاهك هسته‌اي، 902 فروند موشك قاره‌پيما و بالستيك، 191 دستگاه سكوهاي متحرك و ثابت موشك‌هاي قاره پيما، 155 فروند بمب افكن‌هاي استراتژيك دور پرواز، 906 فروند موشك هسته‌اي هوا به سطح و 684 فروند موشك قاره پيماي ويژه استقرار در زيردريايي‌ها بر جاي مانده از دوران جنگ سرد در محدوده شوروي، نابود شده‌اند. علاوه بر آن 33 فروند زيردريايي اتمي، 194 تونل ويژه آزمايش‌هاي هسته‌اي و بيش از 2937 تن سلاح‌هاي شيميايي در چارچوب برنامه امريكايي نان-لوگار در جمهوري‌هاي شوروي نابود شده‌اند. اما در سال 2012 بود كه روسيه اعلام كرد اين قرارداد را تمديد نخواهد كرد اين در حالي بود كه روسيه در راستاي برنامه نوسازي زرادخانه‌هاي هسته‌اي خود گام‌هاي بلندي برداشته بود و به سرعت در حال جايگزيني تسليحات هسته‌اي خود بود. به نظر مي‌رسيد كه روسيه ترس اين را داشت كه رقيب قديمي پي به برخي برنامه‌هاي او در راستاي برنامه نوسازي زرادخانه‌هايش برده باشد و با تمديد اين قرارداد مجبور به عقب‌نشيني در برخي برنامه‌هايش شود. اگرچه اين پيمان در اين نقطه از تاريخ رها شده و بلاتكليف است اما موفقيت‌هاي چشمگيري در امن ساختن دنيا پس از جنگ سرد رقم زد.

امضايي كه غم دارفور  را نكاهيد

20سال جنگ داخلي كه طولاني‌ترين جنگ داخلي آفريقا لقب گرفت؛ جنگي ميان اكثريت ۷۰ درصدي مسلمان ساكن شمال سودان با اقليت مسيحي و پيروان اديان بومي جنوب سودان. جنگي كه دو ميليون كشته و بيش از چهار ميليون آواره بر جاي گذاشت و ثمري جز بي‌ثباتي سياسي در سودان و عقب ماندگي اقتصادي اين كشور به همراه نداشت. سازمان ملل متحد گزارش‌هاي تكان‌دهنده‌اي درباره بحران سودان منتشرمي كرد. سال 2003 بحران در دارفور هر روز به وخامت مي‌گذاشت و جنگ و خونريزي ميان اقليت نژاد آفريقايي و نيروهاي حاكم عربي تمامي نداشت. ابعاد جنايت در دارفور بسيار وسيع بود، آنقدر زياد كه بعدها رييس‌جمهور سودان «عمرالبشير» در سال 2009 و چهار سال پس از امضاي قرارداد جامع صلح به جرم جنايت جنگي و جنايت عليه بشريت تحت تعقيب دادگاه بين‌المللي كيفري قرار گرفت.  كوفي عنان، رييس وقت سارمان ملل متحد تمام تلاشش را براي امضاي اين توافقنامه به كار بست اما در اين ميان نقش دولت امريكا هم غير‌قابل انكاربود. 20 سال طول كشيد تا طرفين دعوا پاي ميز مذاكره بنشينند. وضعيت نا‌بسامان اقتصادي ناشي از جنگ داخلي و فقر شديد و فشار امريكا و غرب بر دولت سودان و وعده خروج نام اين كشور از ليست حاميان تروريست، در نهايت به نهم ژانويه 2005 انجاميد و علي عثمان طاها، معاون رييس جمهوري سودان و جان گارانگ، رهبر ارتش آزاديبخش خلق سودان توافقنامه جامع صلح را در نايروبي پايتخت كنيا و در حضور رهبران چند كشور آفريقايي و همچنين كالين پاور، وزير وقت امور خارجه امريكا امضا كردند؛ توافقنامه‌اي كه حاوي طرحي براي تقسيم قدرت سياسي ميان دولت و ارتش آزادي‌بخش، خودمختاري مناطق جنوبي و تقسيم مساوي پول نفت اين كشور ميان دولت مركزي و دولت محلي بود.

توقف  چكش خون‌آلود  كمونيست

كمونيست اگر قدرت بگيرد تبديل به هيولايي مي‌شود كه در لواي عدالت و برابري، انسان و انسانيت را مي‌بلعد. اين را تاريخ همه كشورهايي مي‌گويد كه اسير اين هيولا شدند و كامبوج شايد بيشتر از بقيه اين طعم تلخ را چشيده است. تاريخ كامبوج تاريخ دردناكي است كه با خون نوشته شده.
در همان روزهايي كه لشكر شكست خورده امريكا ويتنام را ترك مي‌كرد، در همسايگي اين كشور مائوئيست‌ها مي‌رفتند تا خونبارترين روزهاي كامبوج را رقم بزنند. شكست امريكا در ويتنام روحيه خمرهاي سرخ را بيش از پيش بالا برده بود و با يك كودتا توانستند كامبوج را به دست بگيرند و پرچم خود را پس از پنج سال جنگ داخلي بر فراز كامبوج به اهتزاز در‌آورند. شبيه يك داستان هولناك است اما اين داستان واقعيت دارد. زير همين پرچم يك‌سوم جمعيت كشور كشته و اعدام و صدها هزار نفر آواره شدند. شهرهاي كامبوج يكي پس از ديگري تخليه مي‌شد، چرا‌كه به عقيده حاكمان جديد شهرها نماد امپرياليسم فاسد بود و همه بايد رو به كشاورزي مي‌آوردند و به زندگي روستايي باز‌مي‌گشتند، تحصيل تعطيل بود و افراد تحصيلكرده همه عمله‌هاي امپرياليست محسوب مي‌شدند و مرگ يا كار در اردوگاه‌هاي اجباري سرنوشت‌شان بود. اوضاع به قدري اسفبار بود كه حتي شوروي كمونيستي هم تاب نياورد و ويتنام را زير فشار گذاشت تا به كامبوج حمله كند و به سلطه وحشت خمرهاي سرخ پايان دهد. سر‌انجام در ژانويه 1979 ويتنام به چهار سال حكومت خونين خمرهاي سرخ پايان داد؛ حكومتي كه يكي از بزرگ‌ترين نسل‌كشي‌هاي قرن بيستم را در دوره كوتاهش رقم زد. با حمله ويتنام خمرها به جنگل‌هاي كامبوج پناه بردند و جنگ‌هاي چريكي را سامان دادند. ويتنام تا سال 1989 در كامبوج باقي ماند و سپس حكومت جديدي زمام امور را در اين كشور به دست گرفت. اما جنگ با خمرهاي سرخ تا آتش‌بس سال 1991 ادامه يافت. توافقنامه پاريس در حالي به امضا مي‌رسيد كه جنگ در كامبوج همچنان ادامه داشت اما اين توافقنامه باني ساخته شدن كامبوجي جديد بر پايه دموكراسي شد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
تیتر خبرها
کارتون
کارتون