• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۶ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4446 -
  • ۱۳۹۸ شنبه ۲ شهريور

28 مرداد و مسائل روز

در داخل كشور پيروان دربار از يك سو و وارثان دشمني‌هاي شكل گرفته در ماه‌هاي پاياني نخست‌وزيري مصدق از سوي ديگر پيوسته قرائت‌هاي جانبدارانه خود را از وقايع 28 مرداد ارايه داده و در اين راه تا جعل سند هم پيش رفته‌اند. بعد از انقلاب اسلامي، بازماندگان گروه‌هاي سياسي ضد مصدق با دست بازتر و برخورداري از امكانات بيشتر به نشر مواضع سياسي خود به اسم وقايع تاريخي ادامه دادند. كتاب چهره واقعي مصدق‌السلطنه نوشته مرحوم حسن آيت كه توسط انتشارات وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم در 1360 منتشر شد، نمونه‌اي از نشر مواضع سياسي به نام تاريخ‌نگاري است. سلطنت‌طلب‌ها در خارج از كشور نيز با هدف توجيه مواضع خود به شكلي گسترده به تحريف تاريخ معاصر دست زده‌اند تا از اين طريق چهره پهلوي دوم را در مصاف با جنبش ملي و مصدق تطهير كنند. كساني نيز چون اردشير زاهدي با ايجاد حلقه‌اي عمدتا هدف تطهير خود و پدر را از انگ عامل خارجي بودن پي‌ گرفته و بر ملي و مردمي جلوه دادن بركناري مصدق و اعاده شاه متمركز بوده‌اند. اين حلقه به ويژه با محوريت كتابي به قلم داريوش بشاش‌بايندر تلاش دارد تا روحانيت به ويژه آيت‌الله بروجردي را محور اصلي «قيام ملي
28 مرداد» معرفي كند. اين در حالي است كه روايات و اسناد متقن هميشه حاكي از مصر بودن آيت‌الله بروجردي بر عدم مداخله در سياست بوده است. برخي جريانات تندرو در امريكا نيز به اين كمپين پيوسته و كوشيده‌اند تا با «ملي و مردمي» قلمداد كردن سرنگوني دولت مصدق گريبان خود را از اتهام دخالت خشن در امور داخلي ايران رها سازند. ري تكيه يكي از چهره‌هاي اصلي در اين رابطه است كه تلاش خود را با انتشار مقاله‌اي در ژوييه 2014 تحت عنوان «در ايران واقعا چه اتفاقي افتاد» آغاز و با حضور فعال در شبكه‌هاي اجتماعي ادامه داد. مشكل اصلي اكنون اين است كه اين‌گونه «تاريخ‌نگاري‌ها» كه قبل از انقلاب پذيرشي در بين مردم و نخبگان نداشت در يكي، دو دهه اخير به خاطر نارضايتي‌هايي در اقشاري از مردم، زمينه‌هايي براي پذيرش يافته است. اسناد تاريخي اعم از اسناد و منابع داخلي و خارجي به وضوح روشن كرده كه انگليس در مرحله‌اي و نهايتا امريكا «طراح و سازمان‌دهنده» سقوط دولت دكتر مصدق بوده‌ و از حمايت عوامل داخلي نيز بهره برده‌اند. اسناد گوياي آن است كه انگليس از ابتدا قويا اعتقاد داشت كه نمي‌تواند با مصدق كنار بيايد و تنها راه حذف اوست. آن لمبتون از بدو شروع دولت مصدق به دولت انگليس توصيه كرد كه به مصدق امتياز ندهد، تفاهم با مصدق ممكن نيست و راهي جز حذف او وجود ندارد. وي به عنوان مقدمه اين اقدام «ماموريت زينر» ( Mission Zaehner) را جهت جذب و آموزش ايرانيان همسو براي كودتا پيشنهاد كرد كه به آن عمل شد. بعد از واقعه 30 تير 31 و پيروزي آيزنهاور تلاش سيستماتيك براي پراكندن افراد موثر از اطراف مصدق، جذب و تطميع عناصر ذي‌نفوذ شامل نمايندگان مجلس، روزنامه‌نگاران و سران اوباش و... با محوريت سفارت امريكا بعد از تعطيلي سفارت انگليس و به عنوان مقدمه لازم براي كودتا تشديد شد. گزارش داخلي سيا كه توسط دونالد ويلبر، عضو سيا و طراح كودتا در مارس 1954 نوشته شد و اول بار در سال 2000 توسط نيويورك‌تايمز منتشر شد حاوي شرحي مفصل از عمق دخالت سيا در كودتاست. عناوين تنها بخش كوچكي از عمليات سيا در اين رابطه بسيار گوياست: برنامه «جنگ رواني » در ايران و «جنگ اعصاب» عليه مصدق، تهيه شمار كثيري مقالات و كاريكاتور‌هاي ضد مصدقي توسط «گروه هنري» سيا جهت درج در رسانه‌هاي ايراني و غربي، سازماندهي «عمليات» براي وادار كردن شاه به امضاي فرمان عزل مصدق توسط سيا شامل اعزام اشرف پهلوي (از پاريس)، شوارتزكف، كرميت روزولت، برادران رشيديان و... براي ملاقات‌هاي مكرر با شاه و سازماندهي ارسال پيام‌هاي رمزي كه حاكي از موافقت سران امريكا و انگليس با كودتا باشد؛ دريافت مجوز هزينه تا يك ميليون دلار به اضافه روزانه يك ميليون ريال براي خريد نمايندگان مجلس در دوره قبل از تصويب نهايي «طرح عملياتي براي كودتا»، برخورداري زاهدي از موقعيتي ضعيف در بين نظاميان و ناچار شدن سيا به در دست گرفتن ابتكار عمل براي ارايه طرح نظامي و قرار دادن نيروي نظامي در اختيار او؛ اين ادعا كه نظراتي كه افسران ايراني براي كودتا مي‌دادند «به نحو رقت‌آوري احمقانه بود» و نهايتا الزام به وارد عمل كردن جورج كارول، مامور سيا و سرهنگ عباس فرزانگان وابسته نظامي ايران در واشنگتن بعد از اثبات ناتواني سپهبد زاهدي جهت كمك به ايجاد «شبكه نظامي»، تهيه «برنامه عملياتي» توسط سيا و ارايه آن به زاهدي و تيمش براي اظهارنظر، تلاش براي تفهيم به «ايرانيان غالبا غيرمنطقي» كه هر يك در وقت مقتضي چه بايد بكنند، اقدام سيا به تعيين نظاميان و تانك‌هايي كه بايد دخالت مي‌كردند و تهيه ليست محل‌هايي كه بايد تحت كنترل درمي‌آمدند و ليست كساني كه بايد دستگير مي‌شدند و... اين عناوين و شرح تفصيلي هر يك از آنها در گزارش داخلي سيا به وضوح گوياي نقش امريكا به عنوان طراح و سازمان دهنده كودتاست. اسنادي كه بعد از گزارش ويلبر به صورت قطره‌چكاني توسط امريكا از طبقه‌بندي خارج و منتشر شدند، جزييات بيشتري را در ارتباط با عناوين فوق ارايه مي‌كنند. در اولين سري از اسناد اوليه‌اي كه در 1989 منتشر شدند، سندي راجع به نحوه سرنگوني مصدق وجود ندارد. بعد از آن هر چند كه هنوز با وجود قانون اطلاعات آزاد در امريكا و الزام دولت به انتشار اسناد بعد از 30 سال هنوز بعد از 66 سال، بخش قابل توجهي از اسناد مربوط به كودتا منتشر نشده است. جالب اينكه برخي بندها و اسامي در آخرين سري از اسناد منتشر شده در 2017 همچنان سياه هستند. كساني كه از «قيام ملي و مردمي » صحبت مي‌كنند، مواردي را مانند حركت دسته‌جاتي از چند نقطه در جنوب تهران به سركردگي رمضان يخي، ناصر جگركي، باقر كچل، زينب لب شكري، طيب و... و حمله با ده‌ها تانك به راديو و خانه مصدق و درگيري طولاني با گارد نخست‌وزيري و... را ناديده مي‌گيرند. مطابق اسناد سيا كه در 2017 منتشر شد و منابع هم عصر، هر يك از اين چند ستون با «صدها نفر» شروع و با پيوستن شماري از مردم عادي به آنها شمارشان نهايتا به حداكثر حدود 4000 هزار نفر رسيد. آيا مي‌توان با 4000 هزار نفر يك رژيم را سرنگون كرد؟ علاوه بر اسناد سيا كه مويد نقش فواحش و لات‌هاست، تحقيقاتي نيز كه طي سال‌هاي اخير توسط دانشگاهياني چون مصطفي لعل‌شاطري، هادي وكيلي و نقره‌كار در اين مورد انتشار يافته، موضوع را كاملا روشن كرده است. اشاره به بخشي از يكي از اسناد سيا كه منعكس كننده بخشي از گزارش كيم روزولت، رييس منطقه‌اي سيا 10 روز بعد از كودتا به يك جلسه رسمي در كاخ سفيد است به اندازه كافي گوياست:«... حدود 10 دقيقه به 4 بعدازظهر به خانه‌اي كه [سپهبد] زاهدي در زيرزمين آن مخفي شده بود، رفتم و او را در حالي كه زيرپيراهن و شلوار خاكي رنگ به تن داشت و به همراه ...[نام سياه شده] كه يك گرمكن كهنه كثيف و يك شلوار پاره پوشيده بود و مشغول ناهار خوردن بودند، يافتم. يونيفورم زاهدي در همان‌ جا بود. گفتم آقايان وقتش رسيده. شما بايد به خيابان برويد و هدايت اوضاع را به دست‌ بگيريد. ما راديو را گرفته‌ايم. متاسفانه باتري راديويي كه به آنها داده بوديم، تمام شده بود. لذا آنها نمي‌دانستند كه ما راديو تهران را گرفته‌ايم...» (سند شماره 307، صفحه 727، مورخ 28 آگوست 1953) روزولت از لحظه‌اي در روز 28 مرداد سخن مي‌گويد كه پيش از آن راديو به تصرف نظاميان درآمده و خانه مصدق هدف گلوله تانك‌هاست. با اين حال «رهبران كودتا» در خانه‌اي كه سيا آنها را در آن مخفي كرده در چنان وضعي مشغول صرف ناهارند و از آنچه در شهر مي‌گذرد، بي‌اطلاع.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون