شوراي مركزي جبهه پايداري به ديدار آيتالله مصباحيزدي رفت
پافشاري آيتالله به نظريه انتخاباتي « اصلح نامقبول»
وحدتي كه سبب تضعيف حق شود، هيچ ارزشي ندارد
گروه احزاب| آيتالله مصباحيزدي هيچ تغييري نكرده؛ نه خودش، نه حرفهايش و نه مواضعش. از منظر آيتالله مصباح، در بر همان پاشنه سابق ميچرخد. همكيشان سياسي او از حزب موتلفه تا جامعه روحانيت مبارز هر چقدر هم تلاش كردند تا آيتالله قم نشين كمي از مواضعش پا پس بكشد گويا فايدهاي نداشته چرا كه پدر معنوي جبهه پايداري پس از اين همه رفت و آمدي كه اصولگرايان براي رسيدن به وحدت با او داشتند بازهم همان حرفهاي هميشگي اش درباره وحدت اصولگرايان را زده است. تنها تفاوتش اين است كه اين حرفهاي هميشگي را نه در ديدار با سران حزب موتلفه و روحانيون سرشناس جامعه روحانيت مبارز كه در جمع مريدانش گفته است. مريداني كه براي كسب تكليف و دريافت نسخه انتخاباتي از مراد و محبوبشان راهي بلوار امين قم و ساختمان عريض و طويل موسسه آموزشي و پژوهشي قم شدند. شايد لازم نباشد تا كسي در اين جمع مرادي و مريدي بوده باشد تا بتواند گزارشي از اين ديدار بنويسد. كافي است همان عكسها و تصاوير سابق منتشر شده از ديدار آيتالله مصباحيزدي با اعضاي جبهه پايداري را دوباره ديد و فهميد كه شاگردان سياسي آيتالله، شانهبهشانه هم نشستند تا خطابه و وعظ استادشان را بشنوند و راهحل معماي وحدت با ديگر اصولگرايان را با سرانگشت اشاره او بيابند. براي فهميدن اين مهم هم خيلي معطل نماندند چرا كه پس از سلام و عليك، آيتالله مصباح تكليف را نه تنها براي شاگردانش در جبهه پايداري كه براي ديگر اصولگرايان مشخص كرد، جايي كه گفت: «وحدت در جايي مطلوب است كه وسيلهاي براي ترويج حق و پيشبرد آن شود اما اگر وحدتي سبب تضعيف حق شود، ديگر هيچ ارزشي ندارد.»
همين يك جمله تكليف وحدت اصولگرايان را مشخص خواهد كرد. حالا ديگر اصولگرايان ميدانند كه آيتالله مصباح اهل عقبنشيني و مسامحه بر سر اصول خود نيست. اين يك جمله تاكيد دوباره آيتالله بر انتخاب «اصلح نامقبول» در برابر «صالح مقبول» است. يعني همان دو نگرش متفاوتي كه اتحاد اصولگرايان را به انشقاق و هم گراييشان را به واگرايي بدل ساخته است. البته هر چند آيتالله مصباح رفت و آمد افراد با ديگر سلايق را مطلوب دانسته اما شاه بيت حرفش جايي است كه گفته: «هر چند نفس ديد و بازديد مورد تاكيد و مطلوب است و در بسياري از موارد سبب رفع سوءتفاهمها ميشود، اما نبايد به صرف ديد و بازديد اكتفا كرد. چرا كه طبق روايات اهل بيت(ع) اين ديدارها بايد هدفدار و در جهت احياي امر ائمه(ع) باشد. يعني بايد در اين ديدارها به دنبال هدف معين و تشخيص وظايف اجتماعي باشيم كه نتيجه آن احياي امر اهل بيت(ع) است.» اين همه حرفهاي آيتالله مصباح نبود. او هدف از تاسيس جبهه پايداري و علل موجده اين تشكل سياسي را دوباره براي آنان بازگو كرد تا كه شايد يادشان نرود چرا و چگونه دور هم جمع شدهاند: «اساس تشكيل جبهه پايداري جمع شدن گروهي بر اساس رضاي خدا براي شناخت وظايف شرعي و عمل به آن بود. اين هدف، هدف مقدسي است و توفيق عمل به آن نيز نعمت بزرگي است كه به راحتي به دست نميآيد؛ البته امور، هر اندازه نفيستر باشند، دشمنان بيشتر و بزرگتري هم دارند؛ به عنوان نمونه نفيسترين دين، دين اسلام و مذهب اهل بيت(ع) است و دشمنان آنها نيز بزرگتر و سرسختترند.» همين بود كه آيتالله مصباح بلافاصله به اعضاي جبهه پايداري توصيه كرد كه سعه صدرشان را بالاببرند و اشتباهات ديگران را تحمل كنند كه اگر چنين كنند در برابر توطئهها واكسينه خواهند بود. آيتالله مصباحيزدي توصيه ديگري هم به پايداريها داشت؛ اينكه به دنبال برخورد حذفي نباشند و به راحتي نسبت به ديگران اظهار نفرت نكنند. براي اين توصيهاش هم مثالي داشت: «وقتي اهل بيت(ع) براي مراوده با اهل سنت اين اندازه تاكيد ميفرمايند، در تعامل با مومنان حتما اين مساله مطلوبتر است.»آيتالله مصباح اين مقدمهها را بيان كرد تا به اصل ماجرا برسد؛ «وحدت اصولگرايان» همين بود كه با كنايه از نتيجه نشست و برخاستهاي خود با ديگر اصولگرايان پرده برداشت. او با بيان اينكه هر كجا انسان احتمال ميدهد كه ارتباط داشتن با ديگر گروهها ميتواند بيشتر سبب تحقق هدف الهي و تقويت نظام اسلامي شود، بايد اقدام كند، اظهار داشت: همفكري با گروههاي ديگر و بيان نظرات، كار بسيار مباركي است؛ همفكري با كساني كه در اصول با ما مشتركند، مفيد است و شكي نيست كه چنين همفكري و همسويي به نفع نظام اسلامي است و البته اگر لازم باشد بايد هزينه آن را هم پرداخت. آيتالله مصباحيزدي با اشاره به تلاشهاي صورت گرفته در راستاي وحدت اصولگرايان خاطرنشان كرد: چه بسا، در اين راستا فردي در همفكري با گروههاي ديگر به اين نتيجه برسد كه در برخي امور اشتباه كرده است؛ در اين صورت بايد آنچنان تسليم حق باشد كه اشتباه خود را پذيرفته و نه تنها لج بازي نكند، بلكه خدا را شكر كند كه در اثر اين ارتباط، اشتباهش را فهميده است؛ چرا كه تعصب بيجا و لجبازي از جمله دامهاي شيطان است. و اگر مطمئن شديم كه انتخاب ما درست بوده و ديگران اشتباه ميكنند، بايد آن را با روشي معقول به ديگران انتقال داد، نه به صورت تحكمآميز. منظور آيتالله مصباح شايد محمدرضا باهنر باشد كه اخيرا نظريه انتخاباتي آيتالله مصباح و ارجح بودن اصلح نامقبول در برابر صالح مقبول را زير سوال برده و گفته بود: «در انتخابات بايد مصالح و واقعيتها را در نظر داشت و بر اين اساس راهبرد انتخاباتي جبهه پيروان، انتخاب صالح مقبول در برابر اصلح نامقبول خواهد بود. آيتالله مصباح در ادامه تعريضي هم به مخالفان و منتقدان خود داشت. جايي كه به بهانه اهميت ميزان خلوص كارها براي خدا اظهار داشت: «اگر انگيزه خالص وجود نداشته باشد، كار بركتي نخواهد داشت و چه بسا سبب رسوايي آدمي در همين دنيا شود. چه بسيار بودند افرادي كه از آغاز نهضت اسلامي به همراه امام خميني(ره) بودند، اما نيت خالصي نداشتند و بعد از تحمل سختيها و مشكلات، كارشان به جايي رسيد كه كاملا عوض شده و منحرف شدند. لذا اهميتندادن به انگيزه انجام كار، يكي از آفتهاي بزرگ است.»
با توجه به اين اظهارات آيتالله مصباحيزدي به نظر ميرسد همه تلاشي كه چهرههايي مانند سيد رضا تقوي و سران حزب موتلفه براي وحدت با جبهه پايداري داشتهاند بيثمر بوده است. بيتالغزل حرفها و توصيههاي آيتالله مصباح در ديدار با شاگردانش در جبهه پايداري همان راهي است كه اين گروه سياسي در انتخابات رياستجمهوري رفت؛ «رفتار مستقل در انتخابات مجلس دهم.» با اين تفاسير اصولگرايان اگر بخواهند راه چارهاي براي باز كردن گرههاي كور افتاده بر كلاف در هم تنيده وحدت اصولگرايي بيابند ديگر نبايد چشم اميدي به عقبنشيني آيتالله مصباح از مواضع سابقش و كوتاه آمدن جبهه پايداري از رفتارهاي سياسياش داشته باشند چرا كه نه آيتالله مصباح اهل عقبنشيني است و نه جبهه پايداري. حرفهاي اخير مصباح چيزي نبود جز، «نقش بر آب شدن نقشه وحدت اصولگرايان.»
مصباحيمقدم: يك ادعاست كه بگويند آيتالله مصباح ضلع سوم جامعتين است
غلامرضا مصباحي، سخنگوي جامعه روحانيت مبارز تاكيد دارد جامعتين يعني جامعه روحانيت مبارز و جامعه مدرسين و اينكه آيتالله مصباح را يك ضلع ديگر جامعتين بدانيم يك ادعاست نه بيشتر. غلامرضا مصباحي معتقد است، جامعه روحانيت همچون گذشته نقش محوري در بين اصولگرايان دارد با اين تفاوت كه قبلا تعيينكننده سياستهاي حركتي اين جريان بود ولي با انشعابات صورت گرفته و تحولات سياسي كه در سالهاي اخير رخ داده است احزاب سياسي به جامعتين به عنوان تاييدكننده خود نگاه ميكنند. او درباره موضع جامعه روحانيت مبارز درباره آيتالله مصباحيزدي به نامه نيوز گفته است: من موضع جامعه روحانيت مبارز را به صورت قاطع ميگويم گرچه از موضع جامعه مدرسين حوزه علميه قم هم بيخبر نيستم، ولي ما بنايمان اين است كه در قالب دو جامعه مسائل را پيش ببريم و ضلع سومي را قبول نداريم. آيتالله مصباح نيز عضو جامعه مدرسين حوزه علميه قم هستند و از اين جهت ما نگراني نداريم، البته معتقديم به عنوان يك شخصيت اثرگذار بايد سعي و تلاش كنيم تا جايي كه ممكن است نظرات و ديدگاهها و آرمانهاي وي را در جريان فعايتهاي سياسي حفظ كنيم و داشته باشيم ولي در يك حركت جمعي ذيل جامعتين تعريف شوند نه اينكه بخواهيم اضلاع متعددي را برايش به وجود بياوريم. مصباحي مقدم تاكيد كرده كه جامعتين نقش هدايتكننده فعاليتهاي سياسي اصولگرايان را تنها به عهده خواهد داشت و ضلع سومي با عنوان آيتالله مصباحيزدي تنها يك ادعاست.