مردي براي بزم و نه براي رزم
ميرجلالالدين كزازي *
خلاقيت؛ ويژگي بزرگ و شايسته مردي است كه از بزرگترين شاعران پارسيزبان ايران است. سعدي با همين خلاقيت، تبديل به يكي از چهرههاي درخشان، بيمانند و بزرگ فرهنگ، زبان و هنر ايران شده است. بزرگمردي كه از پايهگذاران اصلي فرهنگ اين سرزمين است و تصور غيبت او، تصوري اشتباه و نادرست است. در غيبت سعدي، فرهنگ ايراني به اين شكوه، شگرفي و درخشش نميرسيد. سعدي شاعري است براي همه جهان. درك عميق او از جهان پيرامون با همان خلاقيت شگرف، آنچنان درست به يكديگر گره خورده و درهم آميخته تا فرهنگ و هنر اين سرزمين، معمار بزرگ و كاربلدي داشته باشد؛ معماري كه تنها و تنها در يكي از پهنههاي زبان و ادب پارسي استاد نيست و به همان اندازه كه ميتواند در نثر شاهكار بيافريند، در نثر و غزل هم پهلواني است بيرقيب. شورانگيزترين و دلانگيزترين سرودههاي ادب و فرهنگ ايراني با نام سعدي، قرنها و قرنهاست كه خوانده ميشود و همچنان در ميان نسل جوان اين روزها كه شايد دورترين نسل از زبان او باشند، تحسين ميشود. فراجهاني زبان سعدي، در همين ستايش مردمان از روزهاي دور تا همين روزها، آشكار و تحسينبرانگيز است. نثر سعدي شيوهاي به سامان دارد. هركس داستاني كوتاه، حكايتي از گلستان را بخواند از خنيا و آهنگ نهفته در آنها به شور ميآيد و به شگفت ميرسد. او مرد بزم است؛ شاعري بزرگ كه جهان را خوشآهنگ و پرشور ميكند. مردي كه حتي وقتي ميخواهد شبيه فردوسي «رزمنامه» بنويسد، همانطور كه خود ميگويد: «مرد بزمم و سرجنگ با كسي ندارم»، از شاهكارهاي هميشگي دور ميشود. جهانبيني او آنقدر آگاهانه و داناست كه ميداند، وقتي تن به بزم و شور جهان سپرده، از رزم آنچنان كه بايد و شايد سهمي ندارد و صلح و آشتي، جان كلامش ميشود.