گروه اجتماعي
«از انديشمند فرهيخته جناب آقاي دكتر علي طيبنيا تقاضا كردم به عنوان رييس كميته اقتصاد آموزش و پرورش، مشاور بنده و همراه فرهنگيان باشند و اين كميته را با حضور اقتصاددانان جوان تشكيل دهند. مطمئنم اقتصاد آموزش و پرورش با حضور ايشان تحول واقعي را تجربه خواهد كرد.»
محسن حاجيميرزايي، وزير آموزش و پرورش همزمان با برگزاري مراسم معارفهاش اين توييت را منتشر كرد. اين توييت و حضور علي طيبنيا در اين مراسم سبب شد كه خبر تشكيل كميته اقتصادي در آموزش و پرورش به رياست وزير اسبق اقتصاد دولت روحاني تقريبا بر خبر توديع و معارفه روز گذشته در اين وزارتخانه بچربد. حتي صحبتهاي معاون اول رييسجمهور در اين مراسم هم تاكيد بر مسائل اقتصادي داشت.
«اولين متضرر رفتن آقاي حاجيميرزايي از سمت دبير هيات دولت بنده هستم. اگر نظم و استحكام در مصوبات دولت داريم، بخش زياد آن مرهون تلاشهاي ايشان است و از ظرفيت صاحبنظران استفاده شد.» اسحاق جهانگيري در مراسم معارفه حاجيميرزايي چندين بار از دبير سابق دولت به عنوان مدير توانمند ياد كرد و افزود كه او حمايت همهجانبه دولت را دارد: «دولت و بنده با تمام ظرفيت از ايشان حمايت ميكنيم. اميدوارم ايشان بتوانند برنامههاي خود در آموزش و پرورش را پيش ببرند.» هرچند بسياري از فعالان آموزش و پرورش معتقدند كه اين حوزه در اولويتهاي دولت هيچ جايي ندارد، اما معاون اول رييسجمهوري در سخنراني خود اشاره كرد كه وفور اسناد بالادستي در اين نهاد نشانه اين است كه «خوشبختانه به دليل جايگاه آموزش و پرورش در جمهوري اسلامي» است. جهانگيري البته پس از صحبت از اولويت داشتن آموزش و پرورش خيلي زود موضوع را به سمت مساله اقتصاد و تحريمها كشاند: «بعد از انتخابات سال ۹۲ به دنبال اين بوديم كه اولويتهاي مهمي كه پيش روي كشور است را شناسايي و براساس آن اولويتها مسائل كشور را حل و فصل كنيم. يكي از مهمترين موضوعات، بحثهاي بينالمللي بود كه اقدامات زيادي انجام گرفت، توافقاتي شد و با كشورهاي مهمي در دنيا گفتوگو انجام تا اينكه در امريكا رييسجمهور جديد انتخاب و در ارديبهشت ۹۷ از برجام خارج شد. اينكه امريكاييها با صراحت، قاطعيت و هيچ پردهپوشي ميگويند: «ما راهبرد فشار حداكثري را بر ايران به عنوان دستور كار اصلي قرار داديم»؛ هدفشان در اوايل فروپاشي جمهوري اسلامي و حتي فروپاشي ايران بود و اهداف حداقليشان كه هماكنون نيز مطرح ميكنند، فروپاشي اقتصاد ايران است.» او در بخشي از صحبتهاي خود به جنگ نابرابر اقتصادي موجود اشاره كرد، جنگي كه به گفته او قرار بود ايران را به ونزوئلايي ديگر تبديل كند.
او با اشاره به موضوع جنگ اقتصادي گفت: «اين موضوع جنگ امنيتي را به دنبال دارد، اما امريكاييها با اهدافي كه گذاشتند روز به روز مايوستر شدند و اكنون ميگويند كه ما فشار ميآوريم تا ايران پاي ميز مذاكره بيايد. امريكاييها روي منابع درآمدي ما فشار آوردند.
يكسوم بودجه كشور ما منابع درآمدي حاصل از نفت است و اگر كمتر نفت را بفروشيم با مشكل مواجه ميشويم اما در مقابل اين راهبرد فشار اقتصادي حداكثري كه امريكا به ما تحميل كرد، آنچه مقام معظم رهبري و دولت تاكيد داشتند، مقاومت فعال در برابر آن بوده و هست. در ماههاي اول شوك اقتصادي متلاطمي را در كشور شاهد بوديم اما امروز بعد از يك سال شاخصهاي اقتصادي ارتقا يافته است. آنها مكرر گفتند اقتصاد ايران مانند اقتصاد ونزوئلا ميشود اما مردم ايران بار ديگر توان خود را به نمايش گذاشتند.»
او به موضوع پروندههاي فساد اقتصادي هم اشاره كرد و گفت: «براي بحثهايي كه اين روزها راجع به شفافيت در اقتصاد مطرح ميشود، در يك فرصت نه چندان دور حتما صحبت خواهم كرد كه شفافيت چيست و چه بايد كرد؟ دولت و ديگران چه كارهايي بايد انجام دهند، مبارزه با فساد و مفسد چگونه است؟ خيلي از صداهايي كه بلند ميشود بيشتر براي راه گم كردن است و بايد دقت كنيم.» هر چند نيمي از صحبتهاي معاون اول رييسجمهوري به موضوعات اقتصادي گذشت اما در بخشي ديگر از صحبتها به موضوع آموزش و پرورش برگشت و گفت كه هزينههاي موجود در اين نهاد را بايد سرمايهگذاري در نظر گرفت و البته تاكيد كرد كه دولت در جريان فشارهايي كه بر معلمان ميآيد، قرار دارد: «امروزه تنگناهاي مادي و اعتباري را در اين نهاد شاهد هستيم. البته در۶ سال فعاليت آقاي روحاني كه چهار سال آن را در تحريم بوديم، دولت در تخصيص سهم به آموزش و پرورش تلاش زيادي كرد. البته شرايط سخت زندگي معلمان براي ما روشن است. اميدوارم با محدوديتهاي موجود و تلاش آقاي حاجيميرزايي سهم بيشتري از اعتبارات را به آموزش و پرورش اختصاص دهيم.»
جهانگيري به صورت خاص به موضوع كودكان و نوجوانان هم پرداخت، كساني كه بايد حقوقشان به رسميت شناخته شود: «رويكردهاي نظام و البته آموزش و پرورش كشور نسبت به پديدههاي جهان را بايد با حساسيت دنبال كنيم كه يكي از آنها به رسميت شناختن حقوق كودكي و نوجواني است، البته شايد اين موضوع دربرنامهها نيامده باشد، اما بايد در رويكردها ديده شود. كودك حق دارد بازي كند و نبايد تصور شود كار عجيبي است. آنها حق دارند ورزش كنند و از نشاط و شادي برخوردار باشند و حق دارند كه با مهر و محبت با آنها رفتار شود. وقتي حقوق كودكان و نوجوانان را به رسميت نميشناسيم، مجبوريم در مقابل حوادثي قرار بگيريم كه براي حل آن حوادث از حيثيت تمام نظام مايه بگذاريم كه چگونه آن مساله را حل كنيم. از هر رنجي كه هر دختر و پسر ايراني ميبرد بايد آزرده شويم و نبايد احساس آرامش كنيم و بايد تلاش كنيم زمينه رنج كودكان و نوجوانان خود را از بين ببريم.»
ماموريت آموزش و پرورش:
دور كردن انسانها از استيصال
«آموزش و پروش فروش يك كالا از يك توليدكننده به يك مصرفكننده نيست، دانشآموزان دريافتكننده نيستند آنها انتخابكننده هستند. آنها ذوق، شوق، نفرت و عشق دارند. آنها خستگي و نشاط دارند و نظام تعليم و تربيت بايد بتواند با توجه به اين نكات به نيازهاي آنها پاسخ دهد.» محسن حاجيميرزايي، وزير آموزش و پرورش در مراسم معارفهاش به دستاوردهاي اين وزارتخانه در چهار دهه اخير اشاره كرد و به آمارهاي مربوط به تاسيس مدارس و گسترش چتر آموزشي پرداخت.
وزارتخانه آموزش و پرورش به نظر او در اين چهل سال از جمله موفقترين دستگاههاي كشور بوده است: «در سالهاي بعد از انقلاب نقطه عطف افزايش جمعيت را آموزش و پرورش پشت سر گذاشت، در اين راه دشواريهاي زيادي را تحمل كرد اما از آن سربلند خارج شد. انفجار جمعيت مقاطع مختلف تحصيلي را در معرض هجوم دانشآموزان زيادي قرار داد و در روزهاي سخت مدارس چند نوبته و كلاسهاي پرجمعيت آموزش و پرورش سرافراز بيرون آمد. اگر همه دستگاههاي اجرايي مانند آموزش و پرورش قدرت پاسخگويي و حل مشكل انفجار جمعيتي در آن سالها را داشتند شايد امروز كشور ما از مشكلات كمتري برخوردار بود.» او يكي از خطرهايي كه تمام دستگاههاي دولتي بزرگ را تهديد ميكند، فاصله گرفتن از ماموريتهاي اصلي خود دانست و گفت: «مهمترين سوالي كه هر مجموعه بايد به آن پاسخ دهد، اين است كه براي تحقق چه ماموريتي شكل گرفته و آمده است چه مشكلي را حل كند. ماموريت آموزش و پرورش دور كردن انسانها از استيصال، درماندگي و انفعال است. براي اينكه در برابر هجوم تغييرات گسترده بايستيم و بتوانيم بر توان خود تكيه كنيم، فطرت پاك و الهي دانشآموزان بايد به نحو مناسبي رشد پيدا كند و ارزشهاي والا به نسلهاي آينده منتقل شود.»
مراسم معرفي محسن حاجيميرزايي، همزمان تبديل به مراسم خداحافظي رسمي با سيد محمد بطحايي، وزير سابق آموزش و پرورش و البته سيد جواد حسيني، سرپرست اين وزارتخانه شد. بطحايي كه خرداد ماه سال جاري با استعفاي ناگهانياش پرونده انتخاب گزينه تازه براي وزارت را براي دولت باز كرد در اين جلسه فرصتي يافت تا از دستاوردهاي دوران وزارتش دفاع كند: «شروع كار من با حوادث تلخي چون حادثه تصادف اتوبوس اردو در بندرعباس آغاز شد و در ادامه حادثه تلخ زير آوار ماندن دانشآموز دختر در روستاي سنندج و آتشسوزي در مهدكودكي در زاهدان پيش آمد، با اين حال در ۲۲ ماه كه افتخار خدمت داشتم با تلاش همكارانم در اقصي نقاط كشور دستاوردهاي كمنظيري محقق شد و توانستيم يك قدم بيشتر در مسير ارتقا و تعالي آموزش و پرورش حركت كنيم.»
او كه در زمان وزارتش بارها در مورد آزمونها و كنكور هشدار داده بود در مراسم رسمي توديعش گفت: «در ۲۲ ماه يك گام جدي براي زدودن كنكور به عنوان آسيب و افت بزرگ نظام تعليم و تربيت برداشته شد و تلاش كرديم تا سايه كنكور و كتابهاي به اصطلاح كمك درسي كه سيطره شوم خود را بر تعليم و تربيت انداخته است، كمرنگتر شود. اگر امروز صحبت از مافياي كنكور و نگاه نقادانه به آزمونها و كتابهاي كمك درسي ميشود، حاصل تلاش همكارانم در اين ۲۲ ماه است. مدرسه محلي براي آماده كردن بچهها براي شركت در كنكور نيست. اميدوارم مدرسه در آينده به محلي براي يادگيري مهارتهاي زندگي دانشآموزان تبديل شود.»
وزارت آموزش و پرورش در سه ماه گذشته و در ماههاي آمادگي براي بازگشايي مدارس در مهر ماه دستخوش تغييرات فراوان شد تا سرانجام محسن ميرزايي از سوي دولت به عنوان وزير جديد انتخاب شد و بر صندلي وزارت نشست. حالا اولين انتخاب او در سمت جديد از قضا انتخاب مهمي بوده است كه به منظور سامان دادن وضعيت اقتصادي اين وزارتخانه صورت گرفته. علي طيبنيا، اولين وزير اقتصاد دولت يازدهم حسن روحاني حالا در سمت جديد وارد وزارت آموزش و پرورش شده است تا شايد سياستهاي جديد دولت دوازدهم را در راستاي ساماندهي وضعيت اقتصادي آموزش و پرورش رهبري كند.