• ۱۴۰۳ شنبه ۱ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4466 -
  • ۱۳۹۸ چهارشنبه ۲۷ شهريور

ادامه از صفحه اول

مرحله جديد تقابل

امريكا را با دشواري‌هاي جدي مواجه كند. حملات مشكوكي كه در خرداد گذشته عليه تعدادي نفتكش در تنگه هرمز رخ داد و نهايتا سقوط پهپاد امريكايي، مي‌توانستند زودتر بحران را در مسير مشابهي قرار دهند، اما محدود بودن دامنه آن وقايع در عمل مانع از تغيير جدي زمين بازي شد. حمله به آرامكو، يعني حمله به يك دارايي با ارزش عربستان در عمق قلمروش و حمله به نقطه‌اي در قلمرو نفوذ امريكا، تحولي نيست كه بتواند تاثير جدي بر روند بحران نداشته باشد.

2- در نتيجه اين تحول و با اطلاع از آثار آن، ترامپ كه قطعا تا اين مقطع مخالف جنگ بوده، به نحوي بي‌سابقه صحبت از جنگ كرده و در عين حال، نوسان و تزلزل زيادي در مواضعش داشته است. در چنين شرايطي مهم است كه ما دچار اشتباه محاسبه نشويم. اگر در شرايط عادي به دليل قول‌هاي انتخاباتي ترامپ و خستگي افكار عمومي در امريكا از جنگ، اجتناب از جنگ مي‌توانسته براي او امتيازي در انتخابات پيش رو باشد. تصور ترامپ تاكنون اين بوده كه تحريم‌ها عليه ايران دارد كار مي‌كند و تنها بايد صبور باشد، درحالي كه از اين پس ممكن است رقباي انتخاباتي او را به خاطر ضعف و ناتواني مقابل ايران مورد انتقاد قرار دهند و افكار عمومي نيز دستخوش تحول شود.

3- اين تصور كه ترامپ در حال سبك و سنگين كردن انجام اقدام نظامي در دفاع از عربستان است، تصور درستي نيست. اولويت اول يك ابرقدرت حفظ موقعيت و هژموني خود در مناطق مهم ژئوپليتيك است. يكي از پيش‌فرض‌هاي مسلم در رقابت‌هاي ژئوپليتيك بين ابرقدرت‌ها هميشه اين بوده كه اگر تفوق يك ابرقدرت در يك منطقه مهم، به‌ويژه يكي از سه منطقه مهم ژئوپليتيك (خاورميانه به شمول خليج‌فارس، اروپاي غربي و خاور دور) تهديد شود، موقعيت آن ابرقدرت در ديگر نقاط و در قبال ابرقدرت‌هاي رقيب نيز به مخاطره خواهد افتاد. اين مهم ممكن است در چشم ترامپ چندان برجسته نباشد، اما مشاوران او حتما به آن توجه دارند. به اين دليل، موكول كردن نوع واكنش امريكا به نظر و برداشت كشوري ديگر تاكنون ‌سابقه نداشته است. چنين امري در اين مقطع در حكم اختيار دادن به عربستان در ارتباط با تصميمات امريكا در حوزه سياست خارجي و نظامي خواهد بود و بعيد است ترامپ در اين رابطه جدي باشد.

4- تغيير زمين بازي تنها تحت شرايطي مي‌تواند داراي فوايدي باشد: نخست اينكه ظرفيت ترامپ براي هضم و قورت دادن وقايعي از نوع حمله حوثي‌ها به آرامكو را بايد به صورت واقعي سنجيد. دوم اينكه بايد توجه داشت كه اين تغيير زمين بازي به‌طور خودكار موجب تحولي عمده در مقوله تحريم‌ها نخواهد شد. به عبارت ديگر، اين تغيير زمين بازي تنها در صورتي كه بتواند به لغو تحريم‌ها كمك كند، ارزشمند است و لازمه اين مهم نيز وجود طرحي براي هدايت آگاهانه امور در چنين جهتي است. سوم اينكه حمله‌اي كه توسط حوثي‌ها عليه آرامكو انجام شده، تنها در عرصه‌هاي ديپلماتيك قابل نقد كردن است. لذا، به موازات صحنه جديدي كه در منطقه در حال شكل گرفتن است، ضرورت دارد كه از هم‌اكنون علائمي دال بر آمادگي ايران براي درگير شدن در تلاش‌هاي ديپلماتيك به جانب اروپا و منطقه فرستاده شود. چنين علائمي در عين حال مي‌توانند موجب تخفيف احساس تهديد در واشنگتن و منطقه نيز بشوند و حداقل در كوتاه‌مدت اميد به ديپلماسي در واشنگتن را زنده نگه دارد، به‌علاوه، تغيير زمين بازي تنها در صورتي كه به شكلي محتاطانه صورت گيرد و فراتر از آستانه تحمل ترامپ و سياست داخلي امريكا نرود، مي‌تواند بدون اينكه به جنگ بينجامد، داراي فوايدي باشد.

 

برسد به دست آقاي حسين منزوي

و يادم هست كه تا رفتم و برگردم، چند بار زنگ زديد كه بگوييد ايران و روسيه چه بر سر هم آورده‌اند. و چقدر خوشحال بودم و هستم كه آن تولد، كنار شما گذشت. اما چقدر با خودم كلنجار دارم كه چرا هيچ‌وقت روز تولد شما را كنارتان نبودم؛ هميشه به تبريك تلفني برگزار شد و كادويي كوچك كه جرات نداشتم بگويم براي تولدتان است. و هميشه «قلم» را بيشتر از همه‌چيز دوست داشتيد؛ خصوصا اگر رنگي متفاوت داشت. و براي همين، آن روان‌نويس‌هاي شانزده‌رنگ «استابيلو» (به گمانم) آنقدر خوشحال‌تان كرد؛ با آنكه ارزش توماني چنداني نداشت و با آنكه نگفتم كادوي تولدتان است! و امروز مي‌شود تولد 73سالگي‌تان و باز هم كنارتان نيستم و به شما تبريك مي‌گويم؛ امروزي كه شما از هميشه به من و ما نزديك‌تريد؛ توي چشم‌هاي برّاق و صداهاي ذوق‌دار خيلي از بچه‌هايي كه وقتي شما مي‌رفتيد، هنوز نيامده بودند. باور كنيد كه اين نسل، شما را خيلي بهتر و بيشتر از هم‌روزگاران‌تان و چه‌بسا خود ما مي‌شناسد. حالا ديگر بوق‌هايي كه عصباني‌شان مي‌كرديد، يا از ترس و حسابگري، طرفدارتان شده‌اند، يا خاموش شده‌اند يا گوش كسي به آنها بدهكار نيست؛ حالا ديگر خيلي خوب مي‌شود فهميد كه شما نيما را چه خوب فهميده بوديد كه «آن كه غربال به دست دارد، از عقب كاروان مي‌آيد»؛ حالا ديگر پسرك من هم مي‌خواند: «... اگه تاريكم، اگه روشنم، اگه پاييزم، اگه بهارم/ تو رو دوس دارم...» تا دوست‌داشتن كه شما بيش از هر چيز ديگري دوستش مي‌داشتيد، فراگيرتر باشد. اما ۷۳سال كه چيزي نيست؛ فرداهايي در راه است، مهرهايي در راه است؛ مهرهايي كه دوست‌داشتن، مشق كودكان ما باشد؛ تا ياد بگيرند بخوانند: «من/ تو را/ براي شعر/ برنمي‌گزينم/ شعر، مرا/ براي تو/ برگزيده است/ در هشياري/ به سراغت/ نمي‌آيم/ هر بار/ از سوزش انگشتانم/ درمي‌‌يابم باز/ نام تو را مي‌نوشته‌ام» و هر بار در سوزش سرانگشتان عاشق‌شان نام شما را به ياد بياورند. آقاي منزوي عزيز! شما شاعر كم‌نظيري هستيد، شما ترانه‌سراي بزرگي هستيد، شما پژوهنده ادبي نازك‌بيني هستيد، شما روي بام غزل ايستاده‌ايد، اما هيچ‌كدام از اينها شما نيستند و اين تازه‌نفس‌ها حتي، همين را در نام شما خوانده‌اند؛ همين را كه در هيچ نام ديگري نيافته‌اند؛ همين را كه شما عشق را در حوالي فاجعه فرياد كرديد تا چراغ مهر خاموش نشود. مهرتان خوش، عزت‌تان افزون. و راستي مگر قرار نبوده نام كوچك شما «مهرداد» باشد؟ حالا مهر، آغاز و پايان نام بزرگ شماست.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون