كتابخانه
از شيلي تا كانادا
عرفان حكمتي| هر بار كه عاشق ميشد – كه كم هم نبود- روياي ازدواج و ماندگار شدن در كانادا را در سرش ميپروراند. اما همين كه آتش عشقش سرد فرو مينشست، دلتنگ شيلي ميشد. وطنش آنجا بود. در جنوب جنوب آن كشور دراز و باريك كه هنوز او را به خود ميخواند. روزي كه برميگشت، مطمئن بود. خيلي از شيلياييهاي تبعيدي برگشته بودند و بدون جار و جنجال زندگي ميكردند و كسي هم كاري به كارشان نداشت. «در دل زمستان» داستان يك زندگي توام با شكست و هيجان است. از سويي عطش زندگي در كشوري پيشرفته مثل امريكا و از سوي ديگر دلي كه صاحبش را به سمت موطنش ميخواند.
توفان قصهها
آزيتا بهرامي| آگوتا كريستوف، نويسنده مجاريالاصل سوييسي است كه از بزرگترين نويسندگان معاصر سوييس به شمار ميرود. رمان «دفتر بزرگ» يكي از كارهاي مهم او به شمار ميرود كه تاكنون به ۴۰ زبان زنده دنيا ترجمه شده است. او در ۳۰ اكتبر ۱۹۳۵ به دنيا آمد. اين نويسنده مجارستاني در ۱۹۵۶ در پي انقلابهاي ضدكمونيستي در بيستويك سالگي با شوهر و فرزند چهارماههاش از كشورش گريخت و در نوشاتل سوييس ساكن شد. بعد از پنج سال تنهايي، افسردگي و كار سخت در يك كارخانه، محل كارش را ترك كرد، از همسرش جدا شد و به مطالعه زبان و ... روي آورد. ريتم و جنبه موسيقيايي اين شعرها وقتي ظاهر ميشود كه آنها را با صداي بلند ميخوانيم.
روايت و متن
بهرام آذرفام| طي چند دهه گذشته علاقه به روايتشناسي جهشي بزرگ يافته و اين موضوع چندوجهي در طيف گستردهاي از زمينههاي پژوهشي و حوزههاي تخصصي به دغدغه اصلي بدل شده است. با در نظر گرفتن اينكه چه اتفاقي با عواقب خاص براي افراد خاص رخ ميدهد، داستانها، در مواجهه با زمان، تحول و تغيير، به استراتژي اساسي انسان تبديل شدهاند. عناصر اصلي روايت چيست؟ روايت چه خصوصياتي دارد؟ پاسخ ساده اين است كه همه روايتها داستانگو هستند. داستان پيشرفت رويدادهايي است كه شخصيتها از سر ميگذرانند. از اينرو، روايت شكلي از ارتباط است كه پيشرفتي از رويدادها به دست ميدهد، رويدادهايي كه شخصيتها تجربه كردهاند. متن عامل تعيينكننده در مواجهه ما با روايت است و روايتشناسي ماجراي روبهرو شدن ما با متن و عوامل متن است. مانفرديان در كتاب «روايتشناسي» مباحث مهم اين حوزه را مطرح ميكند و به بررسي موجز اين مباحث ميپردازد.
ماجراي قاتلي سريالي
تيرداد آفريدگار| زن جواني در استراليا به قتل ميرسد و مشخص ميشود كه قاتلي سريالي او را كشته است. هري هوله، كارآگاه نروژي به استراليا فرستاده ميشود تا به روند تحقيقات كمك كند، او نبايد خيلي درگير پرونده شود؛ اما وقتي عمليات دستگيري قاتل سريالي آغاز ميشود؛ قاتل فقط با هري صحبت ميكند. رمان «خفاش» نخستين كتاب از مجموعه كتابهاي پليسي- جنايي يو نسبو است و معمايي كه در آن مطرح شده از ساختار خوبي برخوردار است و خواننده را در سراسر كتاب به هيجان ميآورد. علاوه بر آن محل وقوع حوادث در استرالياست و نويسنده توانسته ارتباط بين نژادهاي مختلف در استراليا را به خوبي توصيف كند كه به نوبه خود موضوعي منحصربهفرد است. شخصيت اصلياي كه يو نسبو در اولين سري داستانهاي هري هول توصيف كرده است كاستيهاي خودش را دارد، با اين حال براي خواننده واقعي و دوستداشتني است. همچنين نويسنده توانسته است ديگر شخصيتهاي كتاب را نيز بسيار واقعي و با چيرگي تمام به تصوير بكشد.