فصل خواستگاري با دستهگل آلاله و چيزكيك
چند روز مانده به شروع فصل پاييز و اهالي توييتر فارسي از همين حالا هشتگ «پاييز» را داغ كرده و درباره اين فصل، عاشقانههايش، خاطرههاي روزهاي مدرسه و گاهي هم البته ناخوشي از سرما و كم رقم شدن آفتاب مينويسند. آنچه ميخوانيد منتخبي از نوشتههاي اهالي توييتر فارسي درباره پاييز و در هشتگ «پاييز» است.
«هوا كه سرد بشه، آلاله ميآد. پاييز فصلِ خواستگاري با يك دستهگلِ آلاله و يك جعبه چيزكيك»، «خب، كمكم داريم به فصل پاييز و گذاشتن استوريهاي با متن پاييز اومده پي نامردي نزديك ميشيم»، «پاييز ديگه واقعا پشت پنجره است»، «پاييزِ زيبا بيا كه فقط تو حالِ مرا خوب ميشناسي»، «دل بستهام به پاييز شايد سر مهر بيايد»، «پاييز بهاري است كه عاشق شده است»، «توي حوض آبي حافظيه، پاييز اومده و لباسش رو پهن كرده»، «باز شروع شد، همون چهارتا جمله تكراري. حالا ميخوايد پيش پيش قضاوت نكنيد، شايد اين پاييز كسي برگشت»، «دوقدم مانده تا به دل اونهايي كه باهاش خاطره دارند برسد. حواستان باشد، آرام قدم برداريد و دل برگها را نشكنيد، خشخش برگها صداي گريه آنهاست!»، «چرا پاييز هيچكس برنميگرده؟»، «فك كنم چون تولدم افتاده پاييز هيشكي حاضر نيست پاييز عاشقانهاي با من رقم بزنه! بابا كادو نميخوام براي تولد بيا پاييز زيبايي رقم بزنيم»، «چي از اومدن پاييز بدتر؟»، «به روزهاي ساعت قديم ساعت جديد نزديك ميشويم»، «مگه قرار نيست چهار روز ديگه پاييز بشه؟ پس چيه اين همه نور و روز و گرما؟»، «چقدر هوس پاييز كردهام، چقدر دلم خيابانهاي نارنجي ميخواهد، پس كي اين شهريور بيقواره تمام ميشود!؟ من دلم يك فصل دلبرانه ميخواهد. دردِ عشق، در خيابانهاي پاييز، كشيدن دارد»، «آخه فصلي كه ظهر به بعدش شب ميشه و كل ترهبارش هم شلغم و ليمو شيرينه شد فصل؟»، «واقعا حيف هلو و شليل نيست كه شلغم و كدو جاشون رو بگيرن»، «با تو چقدر وصل به پاييز قشنگ است اي سبزترين ساعت شهريوري من»، «تا ليمو تازه هست، ليمو عسل درست كنين برا پاييز و زمستون با چايي ميل ميكنين عاليه»، «شهريور چه عاشقانه روزهايش را ورق ميزند تا برسد به پاييز مجالي نيست بايد رنگها را مهمان برگها كرد»، «پاييز ميآيد و باز شهريور ميماند و عاشقانههايش پيشاپيش پاييزتون زيبا»، «فكر بوي خاك بارونزده و خشخش برگهاي پرسه شبانه روحم رو نوازش ميده»، «ديگه كمكم پاييز هم داره مياد و به قول جمشيد؛ مهر، آبان، واي از آذر»، «از چند روز ديگه صبحها تو هوا بوي روزاي اول كولر مياد»، «قبول دارين محصل كه بوديم آخراي شهريور دلهره خاصي داشتيم؟! بعضيا خوشحال و بعضيا ناراحت. الانم كه بزرگ شديم بازم آخراي شهريور بيتابيم. بيتاب آمدن پاييز»، «پاييز فقط با يار قشنگه. واسه ما جز سرماخوردگي چيزي نداره. البته نارنگي باعث جذابيتش ميشه»، «چند قدم مانده...تا پاييز فصل برگريزان و شروع مدارس»، «تير left... مرداد left... شهريور online... مهر is typing»، «يا بايد يه نفر رو داشته باشي كه غروب پاييز تو شهر باهاش بچرخي، يا بايد قبل غروب آفتاب بخوابي و بعدش بيدار شي. در هر صورت اگه عصر باشه و بيدار تو خونه باشي، پاييز ميآد دستهاش رو دور گردنت فشار ميده و تو تنهايي خفهات ميكنه»، «گــوش كـن ...صداي نفسهاي پاييز را ميشنوي؟ و اين زيباترين فصل خدا ميآيد.غم و اندوهت را به برگ درختان آويزان كن... چند روز ديگر ميريزند» و «دارد پاييز ميرسد؛ انار نيستم كه برسم به دستهاي تو برگم؛ پُر از اضطرابِ افتادن».