من اگر نخواهم بزرگ شوم، چه كسي را بايد ببينم؟
پاييز نزديك است و اهالي توييتر فارسي هشتگ «بوي ماه مهر» را داغ كردند تا همزمان با شروع فصل مدرسهها، تغييرات آبوهوا و... درباره حس و حال خود بنويسند. در اين هشتگ هم نوشتههايي در ستايش پاييز ديده ميشود و هم توييتهايي درباره نوستالژيهاي نه چندان خوشايند شروع ماه مهر و باز شدن مدرسه و خاطرات دوران تحصيل. آنچه ميخوانيد منتخبي از اين توييتهاست.
«وجدانا كيا دوشنبه بايد برن مدرسه؟ بياين خودتون رو معرفي كنيد، ميخوام براتون همشاگردي سلام و بوي ماه مهر پخش كنم!»، «دارم براي اول مهر آماده ميشم؛ عاشق شعر باز آمد بوي ماه مهر بودم .... اما.... چند روزه از استرس شنيدنش خوابم آشفته شده»، «ميگن تو جهنم هر روز غروب جمعه 29 شهريوره هوا هم گرگ و ميش يه سكوت خفيفي هم كل جهنم رو فرا گرفته هعي هم آهنگ بوي ماه مهر پخش ميشه»، «دانشآموزگرامي شما ۹۵ درصد از حجم تعطيلات تابستانه خود را مصرف كردهايد. در تاريخ ۹۸/۶/۳۱ اين بسته شما به پايان ميرسد. و تمديد خودكار ندارد»، «از اينكه بوي ماه مهر اذيتت نميكنه چه حسي داري؟»، «يادش بخير، دبير عربي كه ميومد سر كلاس اول من رو اخراج ميكرد بعد درس ميداد»، «از لحظهاي كه شروع كردم به جلد گرفتن كتابهاي پسرم، بچه شدم و رفتم به دوراني كه كتابهاي خودم رو با كاغذ كادوهاي خوشرنگ جلد ميكردم. فقط نميدونم اين اشكي كه بعضي وقتها، گوشه چشمام جمع ميشه، چي ميگه؟»، «بوي پاييز را ميشود از شعر قيصر امين پور فهميد چه زيبا گفتن: باز آمد بوي مدرسه بوي بازيهاي راه مدرسه بوي ماه مهر، ماه مهربان بوي خورشيد پگاه مدرسه»، «بازم داره مياد بوي ماه مهر و كلاس درس و دفتر مشق و استرس درس. كاش بازم برگردم به اون روزاي پرمشغله اما بيدغدغه»، «من ديگه چيزي برا از دست دادن ندارم آهنگ بوي ماه مهر بوي ماه مدرسه رو گذاشتم آلارم گوشيم براي بيدارشدن»، «ولي چيزي كه بين نسل ما و امروز عوض نشده افتادن فشار بعد از شنيدن ترانه باز آمد بوي ماه مهر تلويزيون يه لحظه آهنگشو پخش كرد خواهرم رنگش پريد!»، «بوي ماه مهر ماه مهربون من رو ياد بوي نارنگياي ميندازه كه يواشكي سر كلاس ميخواستيم پوستش رو بكنيم زنگ تفريح با دوستامون بخوريم»، «امروز رفتم سر خيابون خريد كنم تو فروشگاه لوازمالتحرير بچهها رو ديدم كه داشتن با ذوق و شوق دفتر و مداداي خوشگل ميخريدن، يهو دلمگرفت. من اگه نخوام بزرگ بشم كي رو بايد ببينم»، «با رسيدن پاييز چند ساله يك شكرگزاري به كارهام اضافه شده شكر اينكه مدرسه و دانشگاه تموم شده و ديگه با بوي ماه مهر تنم نميلرزه»، «امروز جلوي يه لوازمالتحريري ميخ موندم و زل زدم به جامداديهاي رنگارنگ، مدادهاي پاك كندار رنگي پنگي. پاككنهاي عطري و با تمام وجود خدا رو شكر كردم كه قرار نيست شيش صبح پاشم»، «دو سه روزه بوي خوب ميده بوي نوستالژي بوي لوازم التحريرِ دمِ ماهِ مهر»، «آقاي قاضي اين بوي ماه مهر چيه كه با شنيدنش هنوز تنمون ميلرزه!»، «يعني حاضرم آمونياك خالص با اسيد تنفس كنم ولي بوي ماه مهر به مشامم نخوره»، «بعد ۲۳ سال ميتونم بگم بزرگترين افتخار زندگيم اينه كه از اول مهر مدرسه نميرم. بعد از اون موفقيت چشمگيري نداشتم»، «دلم ميخواد مداد رنگي ۱۲ رنگ بخرن واسم با يه دفتر نقاشي.... كودك درونم داره بوي ماه مهر و استشمام ميكنه »،«احساس ميكنم به جاي بچههام من هستم كه بوي ماه مهر رو احساس ميكنم ...كلي كار براي تحويل دارم»، «دلهرهآورترين بو در حال نزديكيست»، «هنوزم آخر شهريور استرس عجيبي ميگيرم، ديشب خواب ديدم كه كلاسبندي كردند و من توي كلاس مونا تمرچي همكلاسي دبستانم نيفتادم... بدجوري بوي ماه مهر ميآيد»، «تو مدرسه با ما چيكار كردن تو بچگي، همين كه يه باد پاييزي مياد و بوي ماه مهر به دماغمون ميخوره دلگير ميشي همين كه چند روز ديگه قرار نيست صبح ساعت هفت از خواب پاشم و برم مدرسه يعني خوشبختم!» و «يك فوبيايي هست به اسم فوبياي بوي ماه مهر. فرقي نميكنه چند سالت باشه. هميشه باهات هست...».