اسوه شفقت و مهر
محمد ذاكري
يكي از روشهاي آموزشي و تربيتي در فرهنگ قرآني، معرفي الگو و سرمشق براي هدايت مردم است كه در بيان نوراني قرآن كريم از ايشان به «اسوه» تعبير شده است. از جمله در آيه ۲۱ سوره مباركه احزاب، نبي مكرم اسلام را اسوهاي نيكو براي آدميان معرفي ميكند. مبتني بر اين تعبير قرآني، اميرالمومنين در خطبه ۱۶۰ كتاب شريف نهجالبلاغه ميفرمايد:«پيروي كردن از رفتار رسول خدا و الگوگيري از پيامبر براي شما كافي است. بنابراين از پيامبر پاك و پاكيزهات پيروي كن زيرا راه و رسمش سرمشقي است براي كسي كه بخواهد تأسي جويد و انتسابي است عالي براي كسي كه بخواهد، منتسب گردد و محبوبترين بندگان نزد خداوند كسي است كه از پيامبرش سرمشق گيرد و قدم در جاي قدم او گذارد.» از اين بيان نوراني و جامعالاطراف بودن وجود مقدس پيامبر رحمت(ص) چنين مستفاد است كه ايشان در هر زمينه و براي هر انساني كه «كادح الي ربه كدح فملاقيه» باشد، راهبر و سرمشق تام و تمامي است. آنچه كه اثر تربيتي و الگوگيري از منش و سيره حضرت را مطلوب و فراگير كرده است، فراتر از موهبت برگزيدگي الهي به عنوان نبي مرسل و پيامبر اولوالعزم، برخي ويژگيهاي شخصيتي و رفتاري ايشان است كه در روايات تاريخي و نقلي به تواتر به ما رسيده است و به باور حقير جاي آن در روش و منش بسياري از افرادي كه داعيهدار هدايت جامعه و نهادهاي اجتماعي هستند، خالي است. خداي رحمان در بيان شدت شفقت و مهرباني پيامبر اكرم (ص) بر تمام افراد بشر فرموده است: «گويي ميخواهي جان خود را از شدت اندوه از دست دهي به خاطر اينكه آنها ايمان نميآورند.» (شعراء/۳) و اين بيان نشان ميدهد كه پيامبر رحمت تا چه اندازه نسبت به مردمان محبت و دلسوزي داشت و چگونه براي نجات آنان تلاش و پافشاري ميكرد و در اين راه همه گونه سختي را به جان ميخريد و از ايمان نياوردن ايشان اندوهگين ميشد.
در آيه ۱۲۸ سوره مباركه توبه ميفرمايد:«هر آينه پيامبري از خود شما بر شما مبعوث شد هر آنچه شما را رنج ميدهد بر او گران ميآيد. سخت به شما دلبسته است و با مومنان رئوف و مهربان است.» چنين ميزاني از شفقت و دلسوزي و نيكخواهي براي خلق خدا اگرچه در ظاهر شگفت مينمايد ولي از آنجا كه پيامبر ولي خدا، انسان كامل و مظهر تام خليفهاللهي است، تجلي صفات مستخلف عنه در وجود مقدسش دور از نظر و باور نيست. افزون بر آن اين شدت از شفقت و محبت به بندگان خدا برآمده از عشقي بيپايان و وصفناپذير به خالق و ذات اقدس الهي هم هست. چه آنكه مهرباني و رحمت به خلق خدا از لوازم محبت به خدا و از نتايج آن است و هر چه محبت به حق بيشتر و شديدتر باشد، مهرباني و رحمت به خلق خدا بيشتر و شديدتر است.
زبان نرم و لين در گفتوگو و هدايت مردم نيز ويژگي ديگري است كه پيامبر اكرم، اسوهاي نيكو در آن است. بيان قدسي خطاب به حضرتش در قرآن چنين است:«فبما رحمه منالله لنت لهم» اينكه با مردم نرم خو و ليني به واسطه رحمت الهي است «ولو كنت فظا غليظ القلب لانفضوا من حولك» اگر تو شخصي بودي كه زبان گزندهاي داشتي و سخنان گزنده ميگفتي و سنگدل و غليظالقلب بودي، آن انسجام و وحدت اجتماعي از بين ميرفت و امت پراكنده ميشدند. اكنون اين ما و اين اسوه نيكوي پيش روي ما. بر ما سزد كه كلاه خود را قاضي كنيم و در همين دو ويژگي يعني شفقت و نرمگويي خود را با آن معيار آسماني بسنجيم. روشن است از من انسان عادي توقعي نميرود كه سلوك و رفتار و نگرشم همسنگ نبي مكرم باشد اما به راستي چقدر تلاش كردهام كه به ايشان تأسي كنم و در مسيرش قدم بردارم. در هر شأن و كسوت و جايگاه اجتماعي هستم از معلم و كاسب و پزشك و كارمند و مدير و واعظ و سياستمدار و مسوول كشوري و... چقدر نسبت به ديگر بندگان خدا كه به تعبير امام علي يا برادر و خواهر ايماني من هستند يا در آفرينش چون من و برخوردار از گوهر انساني چنين نگاه و احساسي دارم؟ در محبت و مهرورزي به بندگان خدا و سخن با زبان نرم و ملايم با ايشان چقدر پيامبر را الگوي خود قرار دادهام؟ اگر در پي رضاي خدا و نيكنامي توام با موفقيت در انتقال پيام و آرمان و انديشه مدنظرمان هستيم، لازم است بار ديگر چشم دل بر گوهري كه در برابر داريم، بيفكنيم. محمد(ص) اسوه نيكويي كه درود خدا بر او باد.