رمان و شهر
محمدجواد حقشناس
همانديشي در باب رمان و شهر را ميتوان باب مباركي دانست زيرا جامعهاي كه نگاه به آينده دارد و در جستوجوي تعالي و پيشرفت است و نميخواهد در موقعيت خود در جا بزند، قطعا نيازمند وجود افراد خاصي است كه بتوانند همچون حسگرهاي جامعه، نبض و ضربان حيات شهري را به دست بگيرند و ترجمان وضعيت پيچ و خمهاي شهر باشند، واقعيات جامعه را انتقال دهند و نوري بر حقايق زير پوست شهر بتابانند. با چنين انتظاري چه كساني ميتوانند چنين تلاش و كوشش بيدريغي را به جان بخرند و مهمترين مسائل جامعه را بدون تعارف و كمگويي به گوياترين تصوير ممكن ارايه دهند. عليالقاعده ميتوان گفت رمان و داستان نتيجه سالها تلاش نخبگان ادبي جامعهاي است و با رويكرد اجتماعي نگاشته ميشود و زواياي پنهان جامعه را نشان ميدهد و برشهايي از آن را بيرون كشيده و واكاوي ميكند. البته بايد اشاره كرد رمان مخاطبان متفاوتي دارد. رمانخوانها يا قشري هستند كه رمان را به منزله فرصتي براي مطالعه ميبينند يا قشري ديگر كه رمان را چون بستري مناسب براي بررسي وضعيت اجتماعي ميدانند. آنها رمان را ميخوانند تا در خلال آن واقعيات موجود در جامعه را جستوجو كنند؛ واقعياتي كه در كارهاي پژوهشي شايد به اين روشني ديده نشوند. البته ناگفته نماند پژوهشگران اجتماعي با تلاش بسيار گزارشهاي دقيق و خواندني از وضع جامعه به دست ميدهند كه آنها هم در نوع خود بسيار ارزشمند هستند اما قطعا كاري كه رمانها ميكنند جزييات ديگري دارند كه كار رمان را از كار پژوهشي متمايز ميكنند. روابط تو در توي ميان شخصيتها و قهرمانهايي كه نماينده قشر خاصي از جامعه هستند، ميتوانند تصويري بديع از زمين و زمانه را به دست دهند و اين كار، كاري است كه از پس رمان برميآيد و اين امكان براي روشهاي پيچيده پژوهشهاي اجتماعي فراهم نيست. فلذا پرداختن به شهر و رمان و خوانش شهر از دل رمان امر ارزشمندي است. اگر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي تلاش كند تا رويكردهاي سختگيرانه در اين سالها را تلطيف كند تا از اين طريق نويسندهها بتوانند ...
با آسودگي خيال به بيان واقعيات اجتماعي بپردازند، جامعه شناخت بهتري از خود خواهد داشت.
رمان پيچيدهترين جنبههاي روابط آدمي را عيان ميكند و شهر را آن طور كه هست به ما مينماياند و اين كار از عهده چيز ديگري جز رمان برنميآيد.