• ۱۴۰۳ يکشنبه ۱۶ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4519 -
  • ۱۳۹۸ دوشنبه ۴ آذر

ادامه از صفحه اول

چالش قابل حل با آژانس

پيش از آن در محل تاسيسات هسته‌اي قرار داشته‌اند. البته قطعا تا روشن شدن دقيق و فني اين مباحث، چنين گمانه‌زني‌هايي فقط بر اساس تصور و تحليل‌هاي ژورناليستي است حتي اين امكان وجود دارد كه اقدامات خرابكارانه و قرار دادن يك منشأ آلودگي در محل باعث كشف اين آثار شده ‌باشد. در بدترين حالت با توجه به احتمال كشف مقادير ناچيز تشعشع به نظر مي‌رسد منشأ اين آثار از وقوع يك خطاي ساده روي داده‌ باشد كه به راحتي قابل توضيح خواهد بود. چنين اختلاف‌نظرهايي در نحوه اجراي پادمان‌ها و مسائل مربوط به احتمال فعاليت‌هاي اعلام نشده، پيش از اين در موضوع پرونده‌اي كه با عنوان موداليته مطرح مي‌شد ميان ايران و آژانس پيش آمده ‌بود. در آن دوران آژانس بين‌المللي انرژي اتمي 6 سوال در مورد فعاليت‌هاي هسته‌اي ايران مطرح كرده‌ بود كه ايران بايد در مورد آنها پاسخ‌هاي فني و قانع‌كننده‌اي در چارچوب پادمان‌ها به آژانس مي‌داد. ايران در يك فرآيند چندين ساله به اين سوالات پاسخ داد. البته سوالات پيشين آژانس بسيار گسترده‌تر و جدي‌تر بودند. براي مثال وجود قطعاتي كه آلوده به اورانيوم با غناي بسيار بالا بودند جزو مسائلي بود كه مي‌توانست براي هر كشوري بسيار دردسرساز باشد هر چند منشأ خارجي اين تشعشعات و تعلق آن به پاكستان روشن شد و آژانس هم در اين مورد قانع شد. با توجه به گزارش اخير آژانس، تصور نمي‌شود كه تشعشعات كشف شده جديد چندان مهم و اساسي باشند. حتي آژانس در مسائل خود، كشف عدم توازن ميان اورانيوم غني ‌شده در ايران يا گم شدن اورانيوم را هم مطرح نكرده است بلكه فقط و فقط در مورد احتمال وجود تاسيسات اعلام نشده در محل كشف آثار اورانيوم از ايران سوال دارد وگرنه وجود اورانيوم غني ‌شده در ايران، مساله مشكل‌سازي نيست چراكه آژانس بين‌المللي انرژي اتمي در چارچوب ان‌پي‌تي، غني‌سازي اورانيوم را به عنوان حق طبيعي ايران به عنوان يك عضو پذيرفته است. اگر هر گونه تشعشع مربوط به اورانيوم غني ‌شده در تاسيسات هسته‌اي ايران وجود داشته‌ باشد نه ‌تنها آژانس در مورد آن سوالي ندارد بلكه به عنوان يك تاسيسات اعلام شده هسته‌اي، ايران به وجود مواد غني‌ شده در آن افتخار هم مي‌كند. يكي از موضوعات مهم ديگري كه در مورد اين مساله وجود دارد، عمر تشعشعات كشف شده است. اينكه آلودگي مذكور چه زماني ايجاد شده است، خودش يكي از سوالاتي است كه قطعا در مذاكرات فني ميان ايران و آژانس بررسي خواهد شد چراكه از سطح تشعشع مي‌توان به شكل تقريبي تخمين زد كه آلودگي مربوط به چه زماني است. به هر حال ايران مدت‌هاست كه به صورت اعلام شده و قانوني در حال غني‌سازي اورانيوم است، اينكه آلودگي اينچنيني منشايي در داخل ايران داشته ‌باشد يا خارج از ايران و اينكه از چه طريق به محل مذكور منتقل شده‌ باشد، سوالي است كه از تخمين عمر آثار كشف شده مي‌توان حدس زد. ويژگي عناصر راديواكتيو اين است كه تا مدت‌ها اثرات تشعشع خود را در محيط اطراف از جمله گياهان، خاك و ساختمان‌هاي اطراف بر جا مي‌گذارد و با بررسي آزمايشگاهي آثار تشعشع مي‌توان تخمين زد كه عمر و ميزان غناي منشأ عناصر چقدر است. اما اين سوالات بسيار فني و علمي هستند و در يك فرآيند دقيق و فني بايد بررسي شوند. مديركل آژانس در گزارش فصلي خود تلاش كرده كه تا سر حد امكان از گمانه‌زني و افشاي اطلاعات غيرمرتبط در مورد سوالات آژانس خودداري كند. در اين گزارش نه اشاره به محل كشف آثار اورانيوم طبيعي ادعايي شده است و نه ميزان غناي آن. مذاكرات چارچوب موداليه به دليل وسعت شبهه‌هاي موجود براي آژانس، چندين سال طول كشيد اما تصور من اين است كه مساله جاري بسيار حل است چراكه اين اشكال جديد به نظر محدود به يك مكان، يك سوال و ميزان احتمالا ناچيزي از تشعشعات بازمي‌گردد. اگر ميزان غنا و حجم اورانيوم مذكور بالا بود حتما يا در گزارش آژانس مورد اشاره قرار مي‌گرفت يا دست‌كم نمايندگان كشورهايي مانند ايالات متحده امريكا كه در جلسه شوراي حكام حضور داشتند و از آن با خبر بودند اين موضوع را به عنوان اهرم فشاري براي بدنام كردن ايران مورد استفاده قرار مي‌دادند. قطعا سفر هيات آژانس به تهران نشان مي‌دهد كه مساله به وجود آمده در چارچوب گفت‌وگوهاي فني و كارشناسانه قابل حل است. نبايد فراموش كرد كه در حال حاضر برخلاف دوران گفت‌وگو در چارچوب موداليته، نظارت‌ها و بازرسي‌هاي آژانس بر فعاليت‌هاي هسته‌اي ايران بسيار وسيع‌تر جامع‌تر است و بعيد است كه نكته‌اي وجود داشته‌ باشد كه از ديد بازرسان و كارشناسان آژانس پنهان مانده ‌باشد و باعث دردسر جدي براي برنامه هسته‌اي ايران شود.

حداقل بهره‌مندي از اينترنت

دسترسي روزنامه‌ها و رسانه‌ها به اينترنت را نمي‌توان يك رويكرد در برنامه‌هاي دولت دانست، بلكه براي دولت هم بديهي بود كه نمي‌توان اين ابزار كار را از رسانه‌ها گرفت و نمي‌توان اينترنت را به‌ روي روزنامه‌نگاران بست. از طرفي در شرايط اضطرار نمي‌توان با قطع اينترنت اين حداقل ابزار كار را از اهل رسانه گرفت، با اينكه شايد در روزهاي اخير رسانه‌هاي ما در پوشش ميداني وقايع ضعيف عمل كردند، اما همين حضور حداقلي آنها هم واجب و ضروري است و نمي‌توان آن را حذف كرد يا ناديده گرفت. معتقدم همانقدر كه قطع اينترنت مي‌تواند در گردش آزاد اطلاعات تاثيرگذار باشد، آزادي بيان مي‌تواند تاثيرات به مراتب بيشتري داشته باشد، حتي اگر دسترسي به اينترنت محدود باشد. به بركت آزادي بيان مي‌توان مطالبات مردم را شنيد و به آنها ترتيب اثر داد اما اينترنت نامحدود بدون آزادي‌ بيان صداهاي بسياري را ناشنيده خواهد گذاشت. علاوه بر اين، رسانه‌ها مي‌توانستند استراتژي اطلاع‌رساني اقناعي را پيش بگيرند نه اينكه اطلاع‌رساني كنند. دولت مي‌توانست با سرلوحه ‌قرار دادن اطلاع‌رساني اقناعي و شفافيت موانع و مشكلات خود را با مردم مطرح كند، از بدعهدي‌هاي امريكا در پايبندي به تعهداتش در برجام بگويد و مسائل اقتصادي را با مردم در ميان بگذارد و مردم و بخش خصوصي را به مشاركت بطلبد، اين كاري بود كه مي‌توانست به رسانه‌ها واگذار شود و رسانه‌ها مردم را اقناع كنند. با اين حال امكان استفاده رسانه‌ها از اينترنت حداقل تصميمي بود كه مي‌شد در قبال رسانه‌ها گرفت، تصميمي كه براي دولت هم بديهي بود و نمي‌توان آن را تجديدنظر در رويه يا برنامه‌اي از پيش‌تعيين‌شده دانست.

استاد دانشگاه و روزنامه‌نگار

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون