به احترام سينما
اميرحسين علمالهدي
نبايد اين روزهاي سينماي ايران «تلخ» شود! ميدانم كه ايران طي چند ماه گذشته «تلخي»هاي زيادي را پشت سر گذاشته و هنوز هم بهت و تلخكامي در مغز و وجود تكتك مردم سرزمينم باقي مانده است اما نبايد اين روزهاي سينماي ايران را «تلخ» كنيم! عدهاي از همكاران شريفم بنا به اين تلخكاميها جشن سينماي ايران را تحريم كردند كه از حق طبيعيشان براي عدم شركت در اين جشن استفاده كردهاند كه «حرجي» بر آنها نيست و عدهاي ديگر از همكاران نجيبم نيز با فراغ بال در اين جشن حضور دارند كه بر آنان نيز «ايرادي» وارد نيست! بپذيريم كه هردوگروه جزو خانواده سينما هستند، نبايد هيچكدام را از دست بدهيم كه سينماي ايران هرچه دارد از تكتك اعضاي هر دو گروه است.
اگر معتقد به جامعه چندصدايي هستيم كه بايد باشيم، در اين دههاي كه به خاطر اين چندصدايي «فجر» ناميده شده، بايد از هردو گروه مراقبت كنيم كه مبادا بينشان شكافي ايجاد شود، چون هردو براساس اشتراكشان بر اعتقاد به اعتلاي سينما، «فرزندان» اين سينما هستند!
حاكمان هم بايد به ضرورت احترام به همين جامعه چندصدايي با فرزنداني كه بنا به هر دليلي نام اعتراص خود را طبق شرايط رواني «تلخ» اين روزها «تحريم» گذاشتند، پدرانه رفتار كنند و با مهرباني براي روح و روان آنها مرهمي بسازند و زخمهايشان را مداوايي كنند چه اين جشن سينماي ايران را با همه معايب محاسنش و آسيبها و قوتهايش بپسنديم، يا نپسنديم نگذاريم تلخيهاي جانگداز ماههاي اخير گريبانگير اين هنر و سرگرمي جمعي ايرانيان شود هرچند نميتوانيم تلخي گزنده اتفاقات را از سينما دور كنيم ولي يادمان باشد «جشن فيلم فجر» جشن سينماگراني است كه دغدغه اين سرزمين را دارند و هر كدامشان «چه موافق و چه منتقد و حتي مخالف» نيز بر اين نكته اشتراك دارند كه «سينماي ايران» ميتوانست در هياهوي انقلاب بهمنماه ۱۳۵۷ براي هميشه خاموش شود و امام خميني(ره) اگر آن نطق آتشين بهشت زهرا را در دفاع از «سينما» نميكرد، الان نه سينمايي بود و نه سينماگري و با تمام ناملايماتي كه بر همه ما طي ماههاي اخير رفته است براي اعتلاي سينماي ايران و فرهنگ و هنر ايران با هر سليقهاي كه داريم، بكوشيم آنچه ميماند «تصوير» است از اين دوران و هيچ تصويري ماندگارتر از «سينما» نيست.