اتحاد و همدلي؛ رمز پيروزي
معصومه ابتكار
دهه فجر همواره يادآور روزهاي پيروزي انقلاب و شايد فرصت مناسبي براي بازخواني دلايل اين پيروزي بزرگ است. به باور بسياري از ناظران رمز پيروزي انقلاب اسلامي در سال 57 حضور، اتحاد و همدلي مردم بود. مردم پيش و پس از انقلاب نيز تاكيد داشتند كه اتكال به خدا و وحدت كلمه «رمز پيروزي» در انقلاب است؛ دو گزارهاي كه شايد امروز بيش از هر زمان ديگري به آن احتياج داريم و ...
در شرايط كنوني، همچنان ميتواند رمز پيروزي به حسابآيد. بنابراين باتوجه به شرايط و تهديدهاي امروز هر نهادي كه بخواهد با هر اقدامي وحدت ملي و مشاركت مردمي را بهخصوص در روزهاي پيشرو كمرنگ كرده يا تحت تاثير قرار دهد، مسير اشتباهي را طي ميكند. بايد بپذيريم كه مردم ايران متكثر هستند و هركس بخواهد القا كند همه مردم يا اكثريت تنها به يك طيف، گروه و جريان خاص نزديك هستند، دچار خطاي محاسباتي شده است.
امروز كشور درمعرض تهديدها و آسيبهاي مختلفي قرار دارد. بنابراين قطعا در چنين شرايطي به وحدت، حضور و مشاركت حداكثري نيازمنديم. اين درحالي است كه جرياني مشخصا از چندينماه پيش تاكيد داشت كه اصراري به مشاركت حداكثري نيست و حتي پالسهايي در مورد مجلس يكدست ارسال ميكرد. با اين حال نبايد فراموش كرد كه حاكميت يكدست هيچ مزيتي ندارد. در هيچكجاي دنيا بهدنبال يكدست كردن قدرت نيستند؛ چراكه ميدانند يكدست شدن حاكميت مساوي است با افول قدرت. اگر نهاد قدرت يكدست شود و سلايق و علايق مختلف و متنوع نتوانند نمايندگاني در قدرت داشتهباشند، آن نظام در برخورد با مسائل و مشكلات از قوت لازم برخوردار نخواهد بود و قطعا پشتوانه مردمي آن نيز كاهش پيدا خواهد كرد. بنابراين به هيچ عنوان محل ترديد نيست كه مجلس ايدهآل، مجلسي است كه طيفهاي گوناگون فكري و سياسي در آن حضوري پويا داشتهباشند و اين رويكردها و سليقهها، ساختگي يا قابل ساختن نيست. چراكه در چنين مجالسي چهرههاي سرشناس و موتورهاي پيشبرندهاي حضور دارند كه از نگاه مردم پنهان نيستند. بنابراين حضور آنهاست كه ميتواند هم اعتماد عمومي را بالا ببرد، هم مشاركت را افزايش دهد و هم صداي سليقههاي گوناگون از آن شنيده شود. واقعيت آن است كه در مجلس فعلي و انتخابات پيشين مجلس هم با وجود محدوديتهايي كه در انتخاب شهروندان وجود داشت اما به هر حال چند نماينده نيز حضور داشتند كه صداي بخشي از مردم بودند، انتقاد ميكردند و به مردم اطمينان ميدادند كه صداهاي متنوع و گوناگون و اظهارنظرهاي انتقادي نيز از مجلس شنيده ميشود. در حال حاظر نگراني دولت، جريان اصلاحات و اعتدال نيز حذف اين صداها و سلايق متنوع است. اگرچه جريان اصلاحات از نظر مفهومي قابل حذف شدن نيست اما به هر حال از اين حيث نگراني جدي وجود دارد. در چنين شرايطي است كه بايد تصميم اخير شوراي عالي سياستگذاري اصلاحطلبان را مورد ارزيابي قرار دهيم، تصميمي كه مبتني است بر واقعيتهاي سياست كشور. مساله اين است كه وقتي يك جريان سياسي، نمايندهاي ندارد كه حركت ايجاد كند و نام و چهرهاش براي مردم تداعيكننده تفكر اصلاحات باشد، طبيعي است به اين نتيجه برسد كه از انتشار ليست انتخاباتي خودداري كرده و به اصطلاح با تكيه بر فهرست انتخاباتي به اين رقابت ورود نكند. تاكيد بر اين مساله نيز حائز اهميت است كه مساله مشاركت همواره دغدغه جريان اصلاحات بوده است. ازطرفي احزاب ميتوانند از افرادي كه تمايل دارند، حمايت كنند اما ليستي تحتعنوان ليست اصلاحطلبان با حمايتي جمعي وجود نخواهد داشت. اين در حالي است كه اصلاحطلبان همچون هميشه معتقدند راهي جز صندوق راي وجود ندارد و واقعيت اين است كه اتفاقا اين اصلاحطلبان هستند كه همواره بر صندوق راي و انتخابات آزاد تاكيد داشته و دارند.