سهشنبه جو بايدن
حيدرعلي مسعودي
انتخابات مقدماتي براي تعيين نامزد نهايي دموكراتها در انتخابات رياستجمهوري نوامبر 2020 وارد مرحله تعيينكنندهاي شده است. اكنون با اعلام نتايج انتخابات سهشنبه بزرگ، شكلبندي رقابت بين جو بايدن، معاون اوباما و برني سندرز، سناتور ايالت ورمانت مشخصتر از قبل شده است. بايدن در 10 ايالت و سندرز در 4 ايالت به پيروزي رسيدهاند و مجموع آراي ايالتي خود را به ترتيب به 453 و 382 رساندهاند. اگرچه دو نامزد ديگر يعني اليزابت وارن، سناتور ايالت ماساچوست و بلومبرگ، شهردار سابق نيويورك در اين رقابت حضور داشتند ولي پيشبيني ميشد كه هر يك از آنها پس از سهشنبه بزرگ از صحنه رقابت كنار روند كه اين اتفاق در نهايت براي مايكل بلومبرگ رخ داد؛ چراكه عملكرد قابل قبولي نداشتهاند. مثلا وارن حتي در ايالت خودش هم نتوانست، موفقيت قابل توجهي به دست آورد و بلومبرگ به رغم هزينه نيم ميليارد دلاري در كاليفرنيا موفقيتي نداشت. در ادامه ابتدا به چرايي موفقيت بايدن و دوم، چشمانداز رقابت بايدن و سندرز خواهم پرداخت. موفقيت بايدن در سهشنبه بزرگ را ميتوان در قالب چند عامل بررسي كرد: عامل اول كنار رفتن پيت بوتجج و كلوبچار به نفع بايدن پس از پيروزي او در ايالت كاروليناي جنوبي بود. اين مساله انرژي مضاعفي را به كارزار انتخاباتي بايدن بخشيد و نشان داد كه بايدن ميتواند با شعار بازيابي سرشت امريكا و با اتكا به ميراث دولت اوباما، رايدهندگان سنتي حزب دموكرات را به سمت خود متمايل كند. در واقع بايدن توانست خود را نماد بازگشت به ارزشهاي مدني اصيل امريكا و منادي سياستورزي معقول در فضاي مسموم و دو قطبي مخرب جامعه امريكا نشان دهد. عامل دوم اين بود كه بايدن با ارتباطات گسترده با طرفداران حزب دموكرات در ايالتهاي جنوبي از جمله تگزاس، اوكلاهاما و آركانزاس توانست، اقبال طيف وسيعي از جامعه سياهپوستان امريكا را به خود جلب كند...
به خصوص اينكه سابقه اقدامات مثبت او به عنوان رييس كميته حقوقي سنا در اواخر دهه 1980 و اوايل دهه 1990 از جمله در تصويب قانون حقوق مدني براي استيفاي حقوق آفريقاييتبارهاي امريكا يك مزيت بزرگ تلقي ميشود.
عامل سوم مساله نظام درماني امريكا بود. بايدن با شعار احيا و تداوم نظام درماني اوباما يا اوباماكر توانست اين اطمينان خاطر را نزد بسياري از رأيدهندگان نگران ايجاد كند كه نظام درماني امريكا دستخوش تغييرات راديكال آنگونه كه سندرز وعده ميدهد نخواهد شد؛ به خصوص كه اتحاديههاي كار امريكا چندان تمايلي به اين دگرگونيهاي راديكال ندارند.
در مجموع، بايدن با استفاده از تجربه سياسي چند دههاي خود توانست، كارزار انتخاباتي خود را به گونهاي مديريت كند كه درست قبل از بزنگاه سهشنبه بزرگ، فضا را به نفع شعارهاي مركزگرايانه خود تغيير داد و در 10 ايالت به پيروزي رسيد. اما رقابت دو نامزد پيشرو يعني بايدن و سندرز براي كسب 1991 رأي ايالتي از ميان 3979 رأي همچنان سخت و نفسگير ادامه خواهد يافت كه در ادامه به برخي جنبههاي احتمالي آن اشاره خواهم كرد.
اول اينكه نقطه ضعف كارزار انتخاباتي بايدن، عدم توجه به مطالبات جامعه اسپانياييتبارها و همين طور اقشار جوان جامعه امريكاست. اكثريت رأيدهندگان اسپانياييتبار به سندرز رأي دادهاند و بايدن براي پيروزي بر سندرز بايد به خواستههاي آنها توجه بيشتري نشان دهد. در رابطه با جوانان به خصوص رأياوليها نيز اين احتمال وجود دارد كه بايدن شعارهاي پيشروانهتري را در دستوركار خود قرار دهد. در مقابل، سندرز نيز تلاش خواهد كرد، خواستههاي جامعه سياهپوستان امريكا و نيز نقاط ضعف بايدن از جمله موافقت او با حمله امريكا به عراق در سال 2003 و لابي به نفع شركتهاي مالي از جمله صاحبان كارتهاي اعتباري را برجسته كرده و از اين طريق، جايگاه خود را در مقابل بايدن ارتقا بخشد.
دوم اينكه در ماه مارس در 11 ايالت ديگر از جمله دو ايالت مهم فلوريدا و ميشيگان انتخابات مقدماتي برگزار خواهد شد. اين انتحابات هم ميتواند، سنگ محك جديدي براي رقابت بايدن و سندرز باشد. اما پيشاپيش بايد توجه داشت كه وعدههاي انتخاباتي سندرز مبني بر ممنوعيت فروش خودروهاي با سوخت فسيلي براي كارگران كارخانههاي خودروسازي در ايالت ميشيگان مانند شركت فورد چندان خوشايند نخواهد بود و اين مساله ميتواند بر نتيجه انتخابات ايالت ميشيگان با 125 رأي ايالتي تاثير جدي بگذارد.
در مجموع، انتخابات مقدماتي حزب دموكرات و پيروزي بايدن در سهشنبه بزرگ، آوردگاه دو تفكر اصلي در كارزار انتخاباتي حزب دموكرات بود و آينده اين رقابت هم وابسته به پيروزي يكي از اين دو تفكر موجود است: تفكر غيرحزبي كه بهترين راه شكست ترامپ را نامزدي سندرز ميداند چراكه سندرز از پشتوانه جنبش اجتماعي قوي در ميان بخشهاي خاكستري امريكا برخوردار است و در مقابل، تفكر حزبي اين ايده را دنبال ميكند كه نامزدي بايدن ميتواند همبستگي حزبي بيشتري را در ميان دموكراتهاي سنتي ايجاد كرده و در كنار آن، حمايت بخشهاي غيرسياسي و گريزان از فضاي مسموم دو قطبي را پشت سر بايدن بسيج كند. بايد تا جولاي 2020 صبر كرد تا يكي از اين دو تفكر بر ديگري چيره شود.