• ۱۴۰۳ جمعه ۷ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4609 -
  • ۱۳۹۸ يکشنبه ۲۵ اسفند

احمد مسجد جامعي عضو شوراي شهر تهران:

هيچ چيز برجان انسان‌ها اولويت ندارد

حميدرضا خالدي

احمد مسجدجامعي با سابقه حضور در 3 دوره شوراي شهر تنها عضو اصلاح‌طلب شوراست كه موفق شد براي يك ‌بار و در اوج سيطره 11 ساله مهدي چمران به عنوان رياست شوراي شهر غلبه كند و به مدت يك سال رياست شورا را در دوره چهارم آن در دست بگيرد، آن هم در زماني كه اصلاح‌طلبان در اقليت تعداد اعضا بودند. او را اما بيشتر به خاطر وجهه فرهنگي و هنري‌اش و سابقه وزارتش در وزارت ارشاد مي‌شناسند كه حتي در شوراي شهر نيز رويكردي كاملا اجتماعي و فرهنگي داشته است؛ رويكردي كه طرح تهران‌گردي آن شايد شاخص‌ترين مصداق اين مساله باشد يا طرح موضوع اختصاص مراكزي براي برگزاري تجمعات و اعتراض‌ها. با اين وجود مسجدجامعي نقطه‌نظرات جالبي هم در مورد مسائل شهر و شهروندان دارد. در اين روزهاي پاياني سال و در فرصتي كه دست داد، گفت‌وگوي كوتاهي در مورد عملكرد مديريت شهري به خصوص ديدگاه‌هاي فرهنگي او درخصوص تهران داشتيم كه در ادامه مي‌خوانيد. گفت‌وگويي كه بخش اول آن ديروز در سالنامه روزنامه اعتماد منتشر شد و مابقي آن امروز منتشر مي‌شود.

   شما هفته گذشته تذكري را به شهرداري در مورد نحوه عملكرد شهرداري در مواجهه با كرونا در تهران داديد كه نشان مي‌داد از عملكرد شهرداري چندان رضايتي نداريد.
چرا فكر مي‌كنيد با يك تذكر به دنبال زير سوال بردن كل عملكرد شهرداري هستم. من كلا نسبت به حق حيات و سلامت شهروندان حساسيت زيادي دارم. اگر به خاطر داشته باشيد زماني كه رييس شورا هم بودم و اتفاقي براي شهروندي در تهران رخ مي‌داد، دستور جلسه را براي رسيدگي به آن موضوع عوض مي‌كردم چون اگر ما توجهي به كرامت انساني و حق شهروندان نداشته باشيم بقيه فعاليت‌هايي كه مي‌كنيم، بيهوده است. حتي زماني كه رييس شورا نبودم به هر طريقي كه ممكن بود، بررسي حادثه پلاسكو را در دستور كار شورا مي‌گنجانديم! اين صحبت‌هاي هفته گذشته من هم در ادامه همين ديدگاه بود. مي‌خواستم بگويم در جايي كه انسان‌ها دارند جان و سلامت خود را از دست مي‌دهند هيچ اولويت ديگري معنايي ندارد. براي همين شهرداري بايد در صحن مرتبا گزارش عملكرد خود را در اين زمينه ارايه دهد. البته منظورم اين نبود كه شهرداري هيچ كاري نمي‌كند ولي به عنوان مهم‌ترين سازمان خدماتي پايتخت مي‌تواند، منسجم‌تر و قوي‌تر وارد گود شود و اگر مشكلي دارد با شورا در ميان بگذارد و حالا چه اشكالي دارد چند پروژه عمراني هم عقب بماند؟ هيچ كاري مهم‌تر از سلامت مردم نيست. اين حداقل حق شهروندان است. به همين دليل معتقدم بايد در بودجه سال آينده نگاه ويژه‌اي به موضوع سلامت شهروندان بشود. چون اگر سلامت شهر تامين نباشد، اقتصاد شهر و به دنبال آن اقتصاد شهرداري نيز مختل خواهد شد.
  موضوع بعدي تغييرات شهرداران است. در طول عمر شوراي پنجم، تهران 3 شهردار و يك سرپرست را به خود ديد. عملكرد اين شهرداران را چطور ارزيابي مي‌كنيد؟
هر كدام از اين شهرداران ويژگي‌ها و شاخصه خودشان را داشتند مثلا نجفي بيشتر اهل برنامه‌ريزي و مبارزه با فساد بود. افشاني مديري كف خياباني و حاضر در صحنه بود. حناچي هم يك مدير دانشگاهي و معمار و شهرساز است كه نسبت به شهرداران گذشته، سابقه و شناخت بيشتري از شهر دارد.
  يعني شما عملكرد هر 3 نفر را قابل قبول مي‌دانيد؟
به ‌طور كلي اگر بخواهيم واقع‌بين باشيم، اين همه تغيير مديريت به نفع شهر نبود. چون هر كدام از اين مديران كه شهردار مي‌شدند، برخي از مديران زيردستي خودشان را تغيير مي‌دادند و اين اصلا به نفع ثبات شهر نبود ولي در مجموع هر كدام تلاش خودشان را در بازه كوتاهي كه در مسند كار بوده‌اند، كرده‌اند.
  در طول چند دهه گذشته شهرداري همواره يك نهاد سياسي بوده است. آيا در اين دوره هم همين طور است و هنوز فشارها و اعمال نظرهاي خارجي بر آن تاثيرگذار است؟
اين موضوع تا حدودي به پايتخت بودن تهران برمي‌گردد و اينكه شرايطش با ساير شهرها متفاوت است. هيچ شهرداري در كشور مانند شهردار تهران دستش باز و بسته نيست براي همين شهرداري جاي مهم و حساسي بوده و هست. كمااينكه از دل آن يك رييس‌جمهور درآمده و احتمالا يك رييس مجلس هم در راه است. اين نشان مي‌دهد كه اين پست وسوسه‌انگيز است و معلوم است كه به اين پست خيلي‌ها چشم طمع دارند. براي همين به تاريخ تهران كه نگاه مي‌كنيد، شهرداران پايتخت يا به پست‌هاي مديريتي بالاتري رسيده‌اند يا روانه زندان شده‌اند.
  مسجدجامعي را بيشتر با وجهه فرهنگي‌اش مي‌شناسند. به عنوان فردي فرهنگي وضعيت فعاليت‌هاي شهرداري در اين حوزه را چگونه ارزيابي مي‌كنيد؟
 فعاليت‌هاي فرهنگي دستگاه‌هاي دولتي و عمومي بسته به ماموريت‌هاي سازمان در 3 حوزه بخشي، ميان‌بخشي و فرابخشي انجام مي‌شود، حوزه‌هاي بخشي با شهر و مديريت شهري چندان ارتباط مستقيمي ندارد اما مديريت شهري مي‌تواند از آنها حمايت كند، اين حمايت‌ها با هدف گسترش و ارتقاي كيفيت زندگي است كه فضاي زندگي شهري را در ازدحام آهن و آجر و ماشين قابل تحمل مي‌كند. اين كارها با كمك به سازمان‌هاي مردم نهاد در حوزه‌هاي فرهنگي و هنري و پشتيباني از برگزاري جشنواره‌هاي ملي مانند جشنواره فيلم فجر يا سرمايه‌گذاري در توليدات فرهنگي و هنري است. اين كمك‌ها از سال اول شوراي سوم در رديف بودجه جايي يافت. يك سري فعاليت‌ها نيز هست كه فرابخشي است و ما مي‌توانيم در آنها دخيل باشيم. مثل تعريف و ايجاد سينماها و سالن‌ها و پهنه‌هاي فرهنگي در شهر مانند پهنه طبيعت‌گردي در شمال تهران، پهنه مذهبي، گردشگري در شهر ري يا پهنه فرهنگي و هنري لاله‌زار يا رودكي در مركز تهران يا پهنه موزه‌ها كه در دوره گذشته ساماندهي شد يا پهنه گردشگري غرب تهران با اولويت حفظ فضاهاي مشجر و باغات كن يا سرخه‌حصار در پهنه شرق كه هر كدام مي‌تواند، فضايي شاد و نشاط‌آور پيرامون خود ايجاد كند و فاصله شمال و جنوب را كاهش دهد و به همبستگي اجتماعي بيفزايد. البته فعاليت‌هاي ديگري هم مانند آموزش و ارتقاي فرهنگ زندگي شهري، تلاش در گسترش ورزش همگاني و سلامت شهروندان، توسعه فضاهاي عمومي و فرهنگي و اجتماعي داشته‌ايم كه بعضي از اين فعاليت‌ها را نيز در قالب محله‌اي ديده‌ايم. مي‌خواهم بگويم در آن بخشي كه به مديريت شهري مربوط مي‌شود، كم نگذاشته‌ايم، نمونه ديگر حفظ ميراث تاريخي و فرهنگي شهر است مثل موضوع ساختمان قديم روزنامه اطلاعات كه با حمايت همكاران و توضيحاتي كه دادم، جلوي فروش آن را گرفتيم يا برگزاري روز يا هفته تهران كه توجه مديران و شهروندان به سرمايه‌هاي تاريخي و فرهنگي تهران را به دنبال داشت. از جمله اين سرمايه‌ها مي‌توان به خريد خانه‌هاي مشاهير و تبديل آنها به خانه موزه‌ها اشاره كرد كه متاسفانه در بهره‌برداري به قاعده از آنها ناتوان بوده‌ايم. اين اقدامات مي‌توانند، زمينه‌ساز شناخت بهتر هويت پايتخت ايران باشند. منتها فعاليت‌هاي ديگري هم هست كه آنها نيز جزو وظايف شهرداري است. مثل رفت و روب و جمع‌آوري زباله‌ها يا پيگيري تردد شهروندان در سطح شهر و حمل و نقل عمومي و... ما موظفيم كه در آن مقوله هم به آموزش همگاني توجه كنيم مانند كاري كه امسال در جشنواره فيلم فجر درباره پسماند و تفكيك زباله انجام شد.
  حالا كه صحبت از فرهنگ شد، فكر مي‌كنم بد نباشد كه نگاهي هم داشته باشيم به وضعيت موسسه همشهري. موسسه‌اي كه در دوره جديد با چالش‌هاي زيادي روبه‌رو بود. فكر مي‌كنيد همشهري توانسته در اين دوره از پس وظيفه خود در اطلاع‌رساني به شهروندان در حوزه شهري برآيد؟
همان‌ طور كه مي‌دانيد، موسسه همشهري از مجموعه‌هاي مهم مطبوعاتي كشور است كه با بودجه شهرداري و با پول مردم اين شهر راه‌اندازي شد. روزنامه‌اي است كه نسلي از خبرنگاران و نويسندگان مطبوعاتي كشور را پرورش داد. اما همان ‌طور كه در صحن شورا هم تذكر دادم اين روزنامه بايد به شهر و نيازهاي آن نزديك‌تر شود. يعني ماهيت اين روزنامه با روزنامه‌هايي مثل «ايران» يا «اعتماد» فرق مي‌كند. چون بايد اين روزنامه بيش از بقيه، شهر و مسائل و مشكلات شهروندان را بازگو كند و به آموزش شهروندان بپردازد و پل ارتباطي باشد بين نظريه‌پردازان و كارشناسان و مديران شهري و شهروندان همچنين ميان شهروندان و شهروندان. به همين خاطر معتقدم يكي از خطاهايي كه در آن موسسه صورت گرفت، تعطيلي همشهري محله بود. به نظرم بايد همشهري به سمتي برود كه آيينه تمام‌نماي شهر باشد. شهر كوچه به كوچه است، شهر محله به محله است. براي همين معتقدم كه اگر قرار به كوچك‌سازي همشهري بود اتفاقا تنها بخشي كه نبايد تعطيل مي‌شد همين همشهري محله بود!
   علاوه بر اين به نظر مي‌رسد چند سالي است كه همشهري فقط به تريبون مديران شهرداري و تهيه گزارش‌ها و مصاحبه‌هاي «مثبت» و تبليغاتي اختصاص پيدا كرده و براي همين مخاطبان خود را از دست داده است.
بله. شايد. اين هم نكته‌اي است كه بايد مورد بررسي قرار بگيرد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون