تلاش دانشجويان براي اصلاح تصميمات پراكنده دانشگاهها در شرايط بحران
سردرگمي؛ از كارشناسي تا دكترا
گروه اجتماعي
يك سوي سكه ابتلا و مرگ است، همان سوي سكه است كه باعث شده شيوع كرونا در تمام كشورهاي درگير تبديل شود به زنگ خطري كه به يكباره به صدا درآمد و به نگراني بسيار سبب تعطيلي يك به يك مراكز گردهمايي عمومي شد. در اين ميان مراكز آموزشي از قبيل مدرسهها و دانشگاهها از اولين مراكزي بودند كه كركرهشان را پايين كشيدند كه مبادا كلاسهاي درس و محيطهاي هميشه شلوغ و پر رفتوآمدشان تبديل به كانون شيوع شود. روي ديگر سكه دوران شيوع اين است كه در اين مدت چه بر سر اين مراكزي آمد كه به ناچار ارتباط فيزيكي خود را با مخاطبان حوزه آموزش قطع كردند. در اين ميان حرف از كم و كاستيها و شيوههاي خلاقانه آموزش و پرورش بسيار گفته شده اما دانشگاهها و دانشجويان هم اثر دور ماندن از رويه معمول خود را به شدت حس كردند. رويهاي كه با همه كاستيهايي كه دارد حالا به معرض آزموني تازه گذاشته شده و سوالات و ابهامات بسياري را تجربه كرده است. نفس آموزش آنلاين خود سبب يك گونه از نارضايتي شده و نحوه بازگشت به دانشگاه و حضور براي امتحانات مختلف از جمله آزمونهاي جامع دوره دكترا دغدغههاي ديگري را به همراه آورده است. اين گزارش نگاهي است به خواستهها و مطالبات دانشجويان كه تلاش دارند در اين آزمون و خطاي آموزش از راه دور و زمزمه حضور براي امتحانات، از دغدغهها و راهكارهايشان بگويند.
«از ابتداي برگزاري كلاسهاي آنلاين براي دانشجويان زمزمههاي تحريم اين نوع شيوه آموزشي به دليل مشكلات پر تعداد از سراسر كشور شنيده ميشد. افت شديد كيفيت آموزشي به دليل عدم ارتباط مستقيم دانشجو با استاد و سردرگمي اين قشر در رابطه با نحوه ارزشيابي ميانترم و پاياني و نگراني دانشجويان از حجم درسي و نامطلوب بودن سامانههاي آموزش آنلاين از جمله معضلات اين شيوه جديد آموزشي است. همچنين عدم آگاهي و نبود آموزش مناسب براي عدهاي از اساتيد در ارتباط با برگزاري كلاسهاي آنلاين بر افت كيفيت آموزش مجازي افزوده است كه مجموعه تمام اين كاستيها و بيتفاوتي مسوولان دانشگاهها و مسوولان وزارتخانه، دانشجويان و شوراهاي صنفي بعضي از دانشگاهها را مجبور كرده، بهطور خودجوش بيانيه تحريم آموزش مجازي بنويسند و شروع به جمعآوري امضاي الكترونيك براي تحريم كلاسهاي مجازي تا اطلاع ثانويه جهت رفع معضلات اين نوع شيوه آموزش كنند.» اين بخشي از متني است كه توسط فعالان دانشجويي دانشگاه صنعتي اميركبير تنظيم شده و به دست «اعتماد» رسيده است. هنوز فروردين به آخر نرسيده بود كه جمعي از شوراهاي صنفي دانشجويان خبر از جمعآوري امضا براي تحريم آموزش مجازي دادند و آن را « آموزش بيكيفيت و نابرابر مجازي» خواندند. آنچه در متن تنظيم شده در دانشگاه اميركبير هم به آن اشاره شده و مشكلات ديگري از جمله دسترسي به اينترنت، هزينه اينترنت و البته موضوع دانشجويان شهريهپرداز را هم به آن افزودهاند. هادي بزرگمهر، دبير انجمن اسلامي دانشجويان ترقيخواه دانشگاه اميركبير به «اعتماد» ميگويد كه جلسات هفتگي آنلاين با معاونت دانشجويي دانشگاه دارند كه محلي شده است براي انتقال دادن مشكلات دانشجويان و همين سبب شده تا حالا فهرستي از مشكلاتي كه توسط دانشجويان مختلف به آنها انتقال داده شده داشته باشند. اما مهمترين اين مشكلات چيست؟ بزرگمهر ميگويد: «مهمترين مشكل بلاتكليفي دانشجويان است و خود دانشگاه. هيچكس نميداند برنامه آموزشي قرار است چطور ادامه پيدا كند؛ دانشگاه ميگويد وزارت علوم بايد بگويد و حرف ما اين است كه بسياري از اين مسائلي كه وجود دارند را خود هيات امناي دانشگاه ميتوانند پيگيري كنند. مهمترين اين مسائل اين است كه نمرات ترم به صورت قبولي و ردي باشد نه نمره عددي، دانشگاه ميگويد وزارتخانه بايد در اين مورد تصميم بگيرد. البته ميدانم آقاي آهنچيان وزارت علوم در مصاحبهاي از امكان آن نوع نمرهدهي صحبت كرده بود، اما هنوز هيچ دستورالعملي براي اجراي آن به دانشگاهها نرسيده.» اشاره او به صحبتهاي محمدرضا آهنچيان، مديركل دفتر برنامهريزي آموزش عالي وزارت علوم است كه اول ارديبهشت ماه گفت: « لازم است با تشخيص شوراي آموزشي دانشگاه و با پيروي از برنامه معيني، بخش يا تمام ارزشيابي آموختههاي دانشجويان را به شيوه مستمر در طول نيمسال و با بهرهگيري حداكثري از امكانات فضاي مجازي برگزار كنند. با اين روش كه استاد از فروردين ماه هفته به هفته ارزشيابي را انجام ميدهد و در نهايت در نيمه خرداد ميتواند ارزشيابي دانشجو را جمع كرده و يك نمره براي دانشجو در نظر بگيرد و در واقع يك امتحان پاياني وجود ندارد.» او البته گفته بود كه اين روش درباره همه دروس نبوده، بلكه در برخي درسها به تشخيص استاد صورت ميگيرد. اين نوع نمرهدهي باعث ميشود كه به قول بزرگمهر بار رواني كمتري روي دوش دانشجويان باشد. «يك موضوع ديگر اين بود كه وزارت علوم گفت كه حذف ترم بدون احتساب سنوات امكانپذير است، اما يكسري تبصرهها خورد كه حالا دانشگاه ميگويد تنها دانشجوياني كه خودشان يا اعضاي درجه يك خانوادهشان مبتلا شدند، ميتوانند حذف ترم كنند.» حالا سوال اين است كه اگر كسي خودش يا نزديكانش درگير بيماري نبوده چرا بايد از اين امكان استفاده كند؟ مگر نه اينكه در اين مدت در صورت سلامت ميتوانسته است كلاسها را به صورت مجازي دنبال كند. اين دانشجوي دانشگاه اميركبير ميگويد: «چون آموزش مجازي به شدت بيكيفيت بوده است، خيلي از استادان در مقطع كارشناسي يك فايل پيدياف آماده كرده بودند و روخواني ميكردند. اين آموزش درستي نيست و كيفيتش به شدت پايين است و در عوض حجمشان را به شدت بيشتر كردهاند چون ديگر مثل كلاس نيست حين درس دادن روي تخته نكاتي را بنويسند يا مثالي بياورند، همه چيز را در همان فايل گذاشتهاند و ورق ميزنند و تند به پيش ميروند. براي همين خيليها متقاضي هستند كه با اين شرايط و با توجه به اينكه واحدهاي عملي هم نامشخص ماندهاند، حتي اگر مبتلا هم نبودهاند بتوانند حذف ترم كنند.» يك خواسته ديگر هم حذف واحد به جاي حذف ترم است. تا همين حالا هم تكليف نامشخص واحدهاي عملي سبب شده تا دانشجويان حدس بزنند كه عاقبت بايد دست به حذف اين واحدها بزنند اما از آنجايي كه طبق قانون، حذف واحد تنها تا جايي مجاز است كه تعداد واحدهاي هر دانشجو در هر ترم به زير 12 واحد نرسد، با حذف واحدهاي عملي ديگر اختيار چنداني در دست دانشجويان نميماند تا دست به حذف كلاسهايي بزنند كه از آموزش مجازي آنها راضي نبودهاند. اين موضوع چرا اهميت پيدا ميكند؟ چون دانشجوياني هستند كه با همين تعداد ترمهاي مجازي كه در پيش دارند، ميتوانند همچنان خدمت سربازي را به تعويق بيندازند و در حال حاضر رايزني براي مجاز بودن ترمها با زير 12 واحد درس هم برايشان غنيمت است تا بتوانند بدون دغدغه دوران تحصيل را به پايان برسانند.
همه اينها به كنار، موضوع دانشجويان شهريهپرداز هم يكي از مسائلي است كه در ميان مطالبات دانشجويان ديده ميشود؛ دانشجويان شبانه و پرديسهاي بينالملل شهريه كامل را ابتداي ترم پرداخت كرده بودند و حالا معترضاند كه با اين آموزش مجازي و با اين كيفيت دستكم بخشي از شهريه بايد به آنها بازگردانده شود. او ميگويد هيات رييسه دانشگاه اميركبير با اين خواسته موافقت نكرده است، چون معتقد است مخارج دانشگاه در اين مدت افزوده شده و علاوه بر حقوق استادان و پرسنل، بايد خرجي هم بابت ارتقاي سيستمهاي آنلاين خود ميپرداختند. دانشجويان ميگويند كه با حذف مخارجي مانند هزينه غذا و كاهش شديد استفاده از انرژي در ساختمانهاي دانشگاه نميتوانند چنين توجيهي را بپذيرند.
اين اعتراضات و اين دغدغهها همه بر حالت موقت تنظيم شدهاند. مشكلاتي هستند كه گويا قرار است ترم نصفه و نيمهاي كه گذشت را تحت تاثير قرار دهند و بايد برايشان راهكاري يافت تا نوبت به پاييز برسد. اما مشكل جايي شروع ميشود كه به ياد آوريم هيچ نقطه پاياني براي دوره شيوع در نظر گرفته نشده است، نه تنها با آغاز فصل گرم هم بيماري همچنان حضور دارد، بلكه هشدارهاي وزارت بهداشت و البته سيستمهاي درماني ساير كشورها حاكي از اين است كه اين روندي كه كم و بيش كند شده با شروع نيمه دوم سال قرار است باز تبديل شود به موجي بزرگ از كرونا، موجي كه با آنفلوآنزا هم همراه ميشود و حتما باز هم محيطهاي آموزشي را تبديل ميكند به مراكزي پرخطر. بزرگمهر ميگويد كه دانشجويان اين مساله را درك ميكنند و براي همين هم به دنبال چارهاي بلندمدتتر هستند و باز برميگردد به همان دغدغه اول؛ اينكه تكليف روشن شود: «حرف ما اين است كه وزارت علوم بايد چند سناريو داشته باشد. بگويند اگر تا پايان خرداد ماه دانشگاهها باز شدند، ميتوانيد همه كلاسها را مجازي تمام كنيد و امتحانات را حضوري بدهيد، اگر تا پايان تير مقدور نشد، برنامه ديگري بدهد. بايد براي هر احتمالي كه وجود دارد برنامهاي داشته باشند تا تكليف دروس تئوري و عملي و پاياننامهها روشن شود.»
اين خواسته، خواسته روشني است. وزارت علوم و دانشگاهها چه سناريوهايي براي ادامه كار آموزش دارند؟ در وضعيتي كه همه دنيا همچنان درگير احتمالات و بيثباتيهاي ناشي از شيوع كروناست، براي ادامه كار در هر بخشي بايد بخشي از اين بيثباتيها دستكم به مدد برنامهريزي و آمادگي براي وضعيتهاي احتمالي برچيده شوند. با اين حال دانشجويان معترض به وضعيت آموزش مجازي ميگويند كه ميان بيتصميميها دانشگاهها و وزارت علوم همچنان سرگردان ماندهاند.
دغدغههاي جامع
«جناب آقاي دكتر طهرانچي: آسيبهاي وارده به مردم عزيز كشورمان و از آن مهمتر بخشي از كادر درمان و خط مقدم جبهه سلامت بدانجا رسيد كه رهبر فرزانه انقلاب براي كاستن از تالم و اندوه خانوادههاي آنها و ابراز همدردي با جامعه و مردم، درگذشتگان جامعه پزشكي كشور را با مقام شهادت معرفي كردند و اين در حالي است كه تعداد قابل توجهي از دانشجويان دكترا (حاضران در اين كمپين 1100نفري) عضوي از كادر درمان، جامعه پرستاران، روانشناسان، مشاوران، پرسنل بانك، بهزيستي و از مشاغل بسيار پرخطرهستند (آمار دقيق عبارت است از 635نفر يا 69درصد) و موضوع دردناك اينكه تعداد زيادي از دانشجويان و همسرانشان بر اثر ابتلا به بيماري كرونا و مبارزه شديد با آن حتي به مرز شهادت هم رسيدند و با تحمل رنج و غم اين بيماري ناشناخته و دردناك به نوعي از جانبازان و جانفشانان كشور محسوب ميشوند (63 نفر) و در مواردي تعدادي از دانشجويان داراي بيماريهاي خاص هستند و دورههاي شيمي درماني را طي ميكنند.» اين بخشي از نامهاي است كه هزار و 100 نفر از دانشجويان مقطع دكتراي دانشگاههاي آزاد سراسر كشور با نام «كمپين كشوري آزمون جامع 99» آن را امضا كردهاند. نامه بلندبالايي كه دغدغهها و مشكلاتي كه در ماههاي گذشته و جاري بر سر راه اين دانشجويان بوده را بيان كرده و به مسوولان دانشگاه آزاد خاطرنشان ميكند كه بايد فكري به حال آزمون جامع دكترا كرد.
محمد اماميكورنده، دانشجوي مقطع دكتراي رشته مديريت و رسانه دانشگاه آزاد اسلامي است و سخنگوي دانشجويان دكتراي دانشگاه آزاد به «اعتماد» ميگويد: كمپيني كه با 40 نفر شروع شد ظرف يك هفته به هزار و صد نفر رسيد: «در اين كمپين سوالاتي مطرح شده كه با دغدغههاي ما مرتبط است. مثلا از همه اعضا پرسيديم كه تعداد افراد فوت شده نزديك و درجه يك شما چقدر بوده است؟ تعداد افراد درگير با كرونا در فاميل و نزديكانتان چند نفر بوده؟ آيا خودتان به كرونا مبتلا شدهايد؟ از هزار و 100 نفر تا همين الان به اين نتيجه رسيديم كه 70 نفر دچار كرونا شدهاند. اين آمار دردناكي است. شرايط ما شرايط بحراني است كه هر روز دارد دشوارتر ميشود. بسياري از شهرستانها همچنان وضعيت قرمز دارند و لذا در اين شرايط بحران، منِ دانشجو آيا بايد بنشينم و حرص بخورم يا به عنوان دانشجوي مقطع دكترا تلاش كنم؟ من ميتوانم براي حفظ جان و سلامت دستكم هزار و 100 نفر از دانشجويان مانند خودم فكري بكنم و ايده بدهم. اين اصل داستان است.» خواسته مشخص آنها در اين كمپين اين است كه آزمون جامع حذف شود: «با توجه به بحران پيش آمده 16 مورد از چالشها را مورد بررسي قرار دادهايم و به دنبال آن درخواست كردهايم با توجه به اخباري كه از دانشگاههاي ديگر داريم، آزمون جامع حذف شود. دانشگاهي مثل اميركبير به خاطر عبور از بحران كرونا آزمون جامع را حذف كرده است. گفتهاند ميانگين دروس را اعمال يا پروژهاي جايگزين آن ميكنيم. چون نمره آزمون جامع در معدل كل دانشجو تاثيري ندارد و به يك واحد پيشنياز ميماند. به نوعي تكرار مكررات هم هست كه البته طي يك مرحله بسيار پراسترس و در طول دو روز بسيار وحشتناك گرفته ميشود. حالا در شرايط كرونا چطور يك دانشجو را ميخواهيد 48 ساعت به خاطر آزمون به جاي ديگري بكشانيد؟ مساله اينكه همه 270 نفري كه در چهار رشته دانشگاه آزاد سمنان درس ميخوانند، همه تهراني هستند و همه بايد با قطار و اتوبوس يا چند نفر در يك اتومبيل خودشان را به دانشگاه برسانند.»
تاريخ اعلام شده به آنها براي آزمون جامع، 28 تير ماه تا 10 مرداد است. آزموني كه اگر طبق روال عادي قرار بود، پيش برود در همين ماه ارديبهشت بايد برگزار ميشد. حالا آنها معتقدند كه وقتي اين آزمون به خاطر خطرات ناشي از كرونا در ارديبهشت ماه لغو شده حالا هم بايد اين خطرات همچنان مورد توجه قرار بگيرند: «حدود 95 درصد اين دانشجويان در اين شرايط از كار بيكار شدهاند، هزينههاي سرسامآور ترمهاي تحصيلي دانشگاه آزاد را ميتوان به راحتي پرداخت كرد؟ نه! در اين داستان كرونا بنده دانه به دانه دغدغهها را بررسي كردم، با همه اين افراد صحبت كردم. خانوادهها به شدت تحت تاثير فوت عزيزانشان و دچار سوگ ابراز نشدهاي هستند كه سبب پريشاني آنها شده. يك نفر به من ميگفت من الان اصلا نميفهمم كتاب يعني چه!» اين دغدغههاي روحي و رواني و فيزيكي و معيشتي دست به دست هم دادهاند تا دانشجويان بگويند كه ديگر اصلا به موضوع هزينه ترمها فكر نكنند و تنها در پي اين هستند كه براي عبور از بحران فكري بكنند تا به خاطر آزمون جامع، بالاي دو هزار نفر دانشجو مجبور نشوند از شهرهاي مختلف راهي جايي ديگر شوند تا در اين مسير سلامت خود يا ديگران را به خطر اندازند. «2 هزار و 500 دانشجوي دكترا بايد براي اين آزمون جابهجا شوند، كساني كه ممكن است درگير بيماري شوند يا خود ناقل باشند و سلامت استادان و كارمندان دانشگاه را به خطر بيندازند. حالا اگر در مورد اين قضيه كاري نكنيم، ميتوانيم بگوييم به مسووليت اجتماعيمان عمل كردهايم؟» امامي ميگويد آن زمان كه هنوز 40 نفر بودند كسي گوشش به آنها بدهكار نبوده اما از وقتي اين كمپين به بالاي هزار نفر رسيده است و شرايط و دلايل براي مسوولان توضيح داده شده، موضوع قرار است بررسي شود.
امامي با كمك اعداد و آمار تلاش ميكند تا تصوير دقيقتري از ميزان درگيري دانشجويان دكترا با آلام جسمي و روحي ارايه دهد: «70 نفر از اين دانشجويان يا خودشان يا همسرانشان به كرونا مبتلا شده بودند كه همه از نظر روحي داغان هستند و هنوز به زندگي طبيعي برنگشتهاند. 921 نفر از عزيزان نزديكشان و 3 هزار و 820 نفر هم از اعضاي فاميل و بستگانشان را از دست دادهاند و اين يعني جدا از آثار روحي و مشكلات معيشتي، ممكن است بخش قابل توجهي از اين افراد ناقل يا در معرض ابتلا باشند.»
نقشه پراكنده واحدهاي مختلف دانشگاه آزاد در سراسر كشور سبب شده تا هر يك از دانشجويان دكترا خودشان را از گوشه نقشه به گوشهاي ديگر برسانند تا بتوانند در آزمون جامع شركت كنند. هرچند اميد ميرود تا نيمه تابستان، روند كاهشي بيماري قابل توجهتر از حال حاضر باشد، اما هجمه دوباره ويروس به استاني مانند خوزستان نشان داده است كه چندان نميتوان به پيشبينيپذير بودن آن دل خوش كرد. دانشگاه آزاد هم مانند ساير دانشگاههاي كشور درگير اين برنامهريزي روي حدس و احتمال شده است در حالي كه دانشجويان در هر دانشگاهي كه هستند، ميگويند بايد براي بيثباتترين شرايط هم برنامه و نقشه راه مطمئني وجود داشته باشد.
در نامه دانشجويان به رييس دانشگاه آزاد: 70 نفر از اين دانشجويان يا خودشان يا همسرانشان به كرونا مبتلا شده بودند كه همه از نظر روحي داغان هستند و هنوز به زندگي طبيعي برنگشتهاند. 921 نفر از عزيزان نزديكشان و 3 هزار و 820 نفر هم از اعضاي فاميل و بستگانشان را از دست دادهاند و اين يعني جدا از آثار روحي و مشكلات معيشتي، ممكن است بخش قابل توجهي از اين افراد ناقل يا در معرض ابتلا باشند
مهمترين مشكل بلاتكليفي دانشجويان است و خود دانشگاه. هيچكس نميداند برنامه آموزشي قرار است چطور ادامه پيدا كند؛ دانشگاه ميگويد وزارت علوم بايد بگويد و حرف ما اين است كه بسياري از اين مسائلي كه وجود دارند را خود هيات امناي دانشگاه ميتوانند پيگيري كنند. مهمترين اين مسائل اين است كه نمرات ترم به صورت قبولي و ردي باشد نه نمره عددي، دانشگاه ميگويد وزارتخانه بايد در اين مورد تصميم بگيرد
آموزش مجازي به شدت بيكيفيت بوده است، خيلي از استادان در مقطع كارشناسي يك فايل پيدياف آماده كرده بودند و روخواني ميكردند