• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۳۰ فروردين
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4678 -
  • ۱۳۹۹ يکشنبه ۸ تير

نگاهي به فيلم «جان‌دار» به بهانه پخش در شبكه نمايش خانگي

تناقض‌هاي جانكاه

تينا جلالي

بعضي از فيلم‌ها از آنجايي لطمه مي‌بينند كه مسائل و مشكلات شخصيت‌هاي قصه و درد و رنجي كه كاراكترها به اقتضاي فضاي داستان تحمل مي‌كنند به مساله بازيگران تبديل نمي‌شود. به عبارتي در اين فيلم‌ها بازيگران با اندوه و اضطراب و تشويش شخصيت‌هاي داستان همراه نيستند و در نتيجه ما در مقام مخاطب با تماشاي فيلم از درك كاراكترها و نزديك شدن به آنها و جهان پيرامون‌شان عاجز مي‌مانيم. فيلم «جان‌دار» اولين ساخته‌ بلند حسين اميري‌دوماري و پدرام پوراميري دقيقا از همين ناحيه ضربه مي‌بيند. آنجا كه هنرپيشه‌هاي فيلم در قالب شخصيتي كه بايد باشند، قرار نمي‌گيرند و كنش‌ها و واكنش‌هايي كه از آنها توقع مي‌رود را بروز نمي‌دهند. بازيگران فيلم براي ارايه يك بازي يكدست تلاش زيادي مي‌كنند و اين در فصل‌هاي مختلف فيلم قابل رويت است اما آنچه كه نمود خارجي پيدا مي‌كند، تصنعي و نمايشي مي‌شود.

اين دوري بازيگران از نقش بيش از همه در بازي فاطمه معتمدآريا(ثريا) و باران كوثري(اسما) ديده مي‌شود.
خانواده آقا رحمان(مسعود كرامتي) در شب عروسي دختر خانواده(اسما) با عده‌اي لمپن كه از جانب خواستگار سابق و عاشق ناكام اسما گسيل شده بودند، روبه‌رو مي‌شوند؛ آنها كه اساسا نيت‌شان از ورود به عروسي، آشوب و به هم ريختن است به صورت مخفيانه و با خفت كردن راننده، سوار ماشين حامل غذا مي‌شوند و به داخل حياط خانه نفوذ مي‌كنند، نعيم(حامد بهداد) برادر بزرگ به همراه پدر و وحيد(علي شادمان) برادر كوچك‌تر با لحني آرام اما خشونت‌آميز از مسعود(عليرضا مهران) مي‌خواهند، خانه را ترك كند و حتي به زور متوسل مي‌شوند اما مسعود همان آشوبگر اصلي- با گريمي كه به خوبي او را در هيئت و هيبت يك بزهكار جاهل درآورده- زير بار نمي‌رود و ظرف شام عروسي را به وسط حياط پرت  و همين زمينه درگيري آنها را فراهم مي‌كند. همه با هم گلاويز مي‌شوند و كتك‌كاري مي‌كنند. درگيري و بزن ‌‌بزن ادامه پيدا مي‌كند و از حياط خانه به پياده‌رو خيابان كشيده مي‌شود؛ عجيب اينكه اين سكانس نسبتا 10 دقيقه‌اي كه در آن آدم‌ها با خشونتي مثال‌زدني به جان هم مي‌افتند و با چوب و چاقو به قصد كشت، همديگر را مي‌زنند بدون حضور حتي يك رهگذر سپري مي‌شود. آن هم دم در خانه‌اي كه در آن يك جشن عروسي برپاست.
آيا پرسش‌برانگيز نيست در خانه‌اي كه عروسي برپاست، آن هم خانه‌اي كه تا پيش از اين شلوغ و پر رفت و آمد بود به محض بروز درگيري كسي پيدا نمي‌شود، طرفين نزاع را از هم سوا كند؟ 
نكته ديگر اينكه كل داستان فيلم بر مبناي عشقي است كه ياسر به اسما دارد و مي‌خواهد او را از آن خود كند و تسويه‌حساب شب عروسي هم بر اين اساس بوده؛ اما چرا در طول فيلم ما هيچ نشانه و ردي از ميزان علاقه ياسر به اسما نمي‌بينيم؟ نقش اسما در اين عشق چيست؟ چرا هيچ توضيحي دراين مورد داده نمي‌شود.
نكاتي كه گفته شد به هيچ ‌وجه در حكم مردود شمردن همه جنبه‌هاي فيلم «جاندار» نيست. فيلم شروع خوب و جذابي دارد و كارگردان از همان ابتدا مخاطب را به ميانه قصه هل مي‌دهد و خرده پيرنگ‌ها تا حدودي در هم تنيده مي‌شود اما گير‌وگرفتاري كمي بعد از آن شروع مي‌شود و مخاطب را با تناقض‌هايي چشم‌پوشي‌ناپذير در منطق روايي فيلم روبه‌رو مي‌كند. 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون