نشانههاي خروج مسكن از ركود
احمد تولا ٭
علايم رفع ركود مسكن مشخص شده و ميتوان اميدوار بود كه از ششماهه دوم سال جاري، روند خروج از ركود كليد بخورد. البته بايد مد نظر داشت كه اين اتفاق از پاييز نميافتد بلكه خروج قطعي از ركود، از سهماهه چهارم امسال آغاز و ابتداي سال 95 بهطور كامل انجام ميشود. مهمترين علايمي كه از آن ميتوان نام برد عبارتند از بهبود وضعيت اقتصادي كشور و مردم، كه در كنار نياز انباشته شده براي ساخت و ساز قرار ميگيرد و ميتواند با افزايش تقاضا روبهرو شود كه طبيعتا با افزايش تقاضا، اوضاع عرضه هم تغيير ميكند.
طرح جامع مسكن كه از طرف وزارت راه و شهرسازي ارايه شده، در مجموع طرح خوبي است و اين طرح هم ميتواند به رفع ركود از بازار مسكن ياري رساند. مهمترين بخش اين طرح دستهبندي سهگانه مردم است و بهدرستي وزارت راه و شهرسازي مدعي شده كه بخش عمده افرادي كه در كشور با بحران خانهدار شدن روبهرو هستند بخش مياني هستند. اين بخش شامل افرادي است كه ميتوانند پساندازي داشته باشند اما بدون كمك دولت توان خانهدار شدن را ندارند. هر چند در اين طرح آمده است تا سال 1405 وضعيت خانهدار شدن مردم از 12 سال به هشت سال كاهش خواهد يافت و اين رقم را با واقعبيني و دوري از شعارزدگي اعلام كردند، ولي در بخش ديگر اين طرح به شعارزدگي هم ميرسيم. شعارزدگي آنجايي است كه دولت مدعي ساخت بيش از يك ميليون واحد مسكوني در سال ميشود. اين شعار نخستين بار نيست كه داده ميشود و اتفاقا هيچگاه هم محقق نشده است. ميانگين ساخت مسكن در ايران، در بهترين حالت، سالانه 350 تا 400 هزار واحد مسكوني بوده است و اين رقم تنها در دوره وزارت آقاي عبدالعليزاده به 600 هزار واحد رسيد. حتي در دوره مسكن مهر هم تعداد واحدهاي ساخته شده اين طرح بيش از 250 تا 300 هزار واحد در سال نبوده است. كماكان هم نميتوان تصور كرد با توجه به ساختار كنوني ساخت و ساز مسكن در كشور دگرگوني خاصي رخ دهد. اگر وزارتخانه مزبور به واقع، به رسيدن به اين عدد اميدوار است بايد ابتدا تغييرات ساختاري را در بخش توليد مسكن انجام دهد.
يكي از مهمترين مشكلاتي كه عمده طرحهاي مسكن در كشور را طي سالهاي اخير با آن روبهرو كرده و مهمترين مشكل مسكن مهر هم بوده است، مكانيابي اشتباه است. اتفاقا به همين خاطر هم هست كه بسياري از واحدهاي مسكن مهر خالي ماندند، چرا كه 70 درصد واحدهاي ساخته شده مسكن مهر از نظر مكاني، در مكانهاي بد و تقريبا غيرقابل سكونت ساخته شده است. در نتيجه بايد مكانيابي بهتري را براي طرحهاي آينده انتخاب كرد. بهترين مكانيابي ممكن، استفاده از بافتهاي فرسوده است. در اين طرح ميتوان با يك تير دونشان را زد. اول آنكه لكههاي شهري را ترميم كرد و در وهله بعدي در مكاني كه عمدتا مركز شهرها هستند، واحدهايي ساخته ميشود كه متقاضي خواهد داشت. البته اين طرح نياز به همت ملي دارد و شهرداري، بخش خصوصي يا وزارت راه به تنهايي نميتوانند اين طرح را پيش ببرند.
علاوه بر اين بايد براي بخش مسكن در ايران ساختارهاي اجرايي قوي درست كرد و بهجاي تبديل واحدهاي مسكوني يك واحده به چهار واحد، رو به محلهسازي آورد كه اين كار هم مشخص است كه به صورت فردي امكانپذير نخواهد بود و نياز به همكاري بخشهاي مختلف است. البته اين طرحها ارايه شده اما تاكنون پاسخي دريافت نشده است. بايد يا به همت ملي روي آورد يا حداقل در سطح استانهايي كه آماده هستند، به همت استاني دست زد.
* عضو هياتمديره كانون انبوهسازان كشور