• 1404 دوشنبه 16 تير
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 3243 -
  • 1394 چهارشنبه 23 ارديبهشت

در حاشيه نمايشگاه كتاب

دوراهي كتابخواني و فضاي مجازي؛ راه ديگري بايد يافت

محمد ذاكري

ارديبهشت ماه هرسال افزون بر آنكه آب و هوا و شرايط اقليمي در ايران كاملا بهاري و لطيف و دلچسب است، حال وهواي حوزه فرهنگ كشور هم لطيف و بهاري است و دليل اصلي آن برگزاري نمايشگاه 10 روزه كتاب تهران است؛ ايامي كه نه تنها تهران بلكه كل كشور حال وهواي خريدومطالعه كتاب دارد و گروه‌هاي مختلف مردم خصوصا دانش‌آموزان، دانشجويان، معلمان، مدرسان، خانواده‌هاي‌شان از سراسر كشور (كه خود اينها بخش عمده‌اي از جمعيت كشور را تشكيل مي‌دهند) در تب و تاب سركشي و بازديد از نمايشگاه معظم كتاب تهران برمي‌آيند و نهادهاي‌هاي بسياري نيز براي برگزاري هرچه بهتر و خدمات‌دهي مطلوب‌‌تر به بازديدكنندگان بسيج مي‌شوند. جمعيت زيادي از اقصي نقاط كشور از نمايشگاه بازديد كرده و به تناسب مقدورات، نياز و البته سليقه‌شان كتبي را خريداري مي‌كنند، يك گردش مالي سنگين و چندصد ميلياردي را رقم مي‌زنند و پس از اتمام نمايشگاه بازهم اوضاع صنعت نشر و سرانه مطالعه و فعاليت كتابفروشي‌ها و حساب و كتاب نويسندگان و ناشران باز همان ‌آش است و همان كاسه. البته همه اينها در حالي است كه بسياري از ناشران با توجه به هزينه‌هاي بالاي نمايشگاه ميزان فروش خود را كافي نمي‌دانند و معتقدند حتي نمايشگاه كتاب تهران هم مرهمي بر آلام اقتصادي آنان نمي‌گذارد و بخش قابل توجهي از گردش مالي نمايشگاه و كل صنعت نشر را متعلق به كتاب‌هاي كمك درسي و كنكور مي‌دانند. طرح درددل‌هاي ناشران ومولفان مجالي جداگانه ومفصل مي‌طلبد اما موضوع اين يادداشت طرف تقاضاي بازار كتاب است.
البته بر همگان واضح و مبرهن و درخشان‌تر از خورشيد است كه اوضاع كتابخواني و مطالعه در جامعه ما چگونه است. گرايش به كتاب و كتابخواني در بين اقشار مختلف جامعه ما كاملا رو به افول است و اين پديده در اقشار تحصيلكرده و نخبه جامعه دردآورتر است. در روزهاي آغازين نمايشگاه در پايان يكي از كلاس‌ها از دانشجويان (مقطع كارشناسي ارشد) پرسيدم اگر بخواهيد در آستانه نمايشگاه كتاب يك كتاب خوب كه خودتان از خواندن آن لذت برده‌ايد به دوستان‌تان معرفي كنيد كدام كتاب را معرفي مي‌كنيد از كلاس حدودا 30 نفري، تنها سه نفر پاسخ دادند وبيش از نيمي از دانشجويان اعلام كردند كه در يك سال گذشته هيچ كتاب غيردرسي نخوانده‌اند. قطعا قصد ندارم اين نتيجه نااميدكننده را به همه جامعه دانشگاهي تعميم دهم اما روشن است كه با اين وضع انتظار گزافي است كه از خود بپرسم چرا افراد در فضاهايي مانند اتوبوس ومترو كه اوقات مرده روز محسوب مي‌شود و كارايي چنداني ندارد اين اوقات را با مطالعه كتاب يا روزنامه پربار نمي‌كنند.
واقعيت غيرقابل انكار اين روزها آن است كه گوشي‌هاي هوشمند و غيرهوشمند و تبلت و... تا حد زيادي جاي كتاب و روزنامه و ديگر مكتوبات از اين دست را گرفته‌اند و همدم و مونس اوقات تنهايي و فراغت و حتي مكمل جمع‌هاي خانوادگي و فاميلي و دوستانه بسياري از ما ايراني‌ها شده‌اند. گوشي‌ها و تبلت‌ها با ابزارها و امكانات فراواني كه در اختيار دارند و در اختيار كاربران خود نيز قرار مي‌دهند توانسته‌اند نه تنها جاي كتاب وروزنامه و مجله بلكه در مواردي حتي جاي اعضاي خانواده و فاميل و دوستان راهم بگيرند. انواع و اقسام بازي‌ها، وبگردي‌هاي هدفمند و بي‌هدف و گشت و گذار و حضور در شبكه‌هاي اجتماعي مهم‌ترين اين قابليت‌ها هستند. اگرچه برخي نيز از اين ابزارها براي مطالعه كتب الكترونيكي استفاده مي‌كنند كه بازهم جاي اميدواري است.
اما گشت و گذار و مشغوليت افراطي در اين شبكه‌ها آثاري فراتر از كتاب نخواندن و ركود صنعت نشر و پايين آمدن سرانه مطالعه و دوري از جامعه واقعي دارد. آنچه در اين فضا نگران‌كننده است تغييرات معني‌داري است كه در گروه‌هاي مرجع جامعه، الگوهاي ارتباطي و انتقال مطالب و منابع و مراجع و روش‌هاي يادگيري و جهت‌دهي به افكار عمومي صورت مي‌گيرد. در فضاي حقيقي و علمي شهروندان وخصوصا نخبگان فكري آرا و ديدگاه‌ها و نظرات خود را از طريق مقاله و يادداشت در روزنامه‌ها ومجلات علمي و عمومي (در حد خلاصه‌تر) يا نگارش كتاب (به شكل مفصل‌تر) ارايه مي‌كنند. مبناي استدلال‌ها و چارچوب‌هاي نظري ارايه مطالب مشخص است و هر فرد در قبال مطالب ومكتوبات و ديدگاه‌‌هاي خود مسوول است چرا كه عرصه نقد و نظر در اين خصوص گشوده است لذا افراد موظفند با دقت و حساسيت بيشتري بگويند و بنويسند چراكه مي‌دانند هرواژه از مطالب‌شان مي‌تواند مورد نقد قرار گيرد و براي‌شان هزينه ايجاد كند و لذا اثرگذاري و جريان‌سازي در جامعه با دقت بيشتر احساس مسووليت بالاتر و در فضايي علمي و فرهيخته صورت مي‌گيرد اما در فضاي مجازي كمتر كسي در قبال مطالب و نگاشته‌ها و نظرات خود مسووليت دارد. مطالب گوناگون در قالب داده‌هاي آماري، محاسبات رياضي ومالي، استدلال‌هاي ديني و فقهي و سياسي و اجتماعي و نقل قول‌هاي مختلف در اين فضا ارايه و منتشر مي‌شود بدون آنكه منبع اصلي و مبناي اين مطالب و آمارها و استدلال‌ها مشخص باشد و در باب آن بتوان كسي را نقد كرد يا از كسي توضيح خواست. روند درج مطالب غيرواقعي، شبهه‌آميز و جهت‌دهنده و بعضا گمراه‌كننده تا آنجا
پيش رفته كه سايت‌ها ومراجعي براي تحقيق درباره راستي و درستي اين مطالب ايجادشده و نسبت به تحقيق و بررسي و راستي‌آزمايي و رفع شبهات و ايرادات و تصحيح اين مطالب اقدام مي‌كنند. در حالي كه بسياري در دفاع از اين كاركرد شبكه‌هاي اجتماعي و رسانه‌هاي مجازي بر گردش آزاد و بدون فيلتر و سانسور اطلاعات تاكيد مي‌كنند و آن را جايگزين مناسبي براي محتواي كنترل شده و بعضا محدودشده روزنامه‌ها ومجلات و كتب مي‌دانند اما به نظر مي‌رسد اين ادعا بيشتر پوششي براي ترويج مطالب جهت‌دار و نادرست و غيرمستند فراهم مي‌كند. آسيب‌هاي چنين روندي كاملا روشن است و سطح سليقه و ادراك و استدلال جامعه ومخاطبان بي‌شمار اين شبكه‌ها را از مطالب صحيح ومستند و عميق به مطالب كم بنيه و ضعيف و سطحي سوق مي‌دهد؛ جامعه‌اي كه خصوصا جوانان آن به پذيرش مطالب ضعيف و بي‌اساس و سطحي گرايش يابند ديگر به دشواري مي‌توان به ادراك عميق و استدلال‌هاي منطقي و چراجويي و دشوارپذيري هدايت كرد و در اين مرحله است كه هر محتوايي را بدون نياز به هيچ گونه مبنا و استدلال صحيح ومحكم به ايشان قبولاند. مخاطره ديگر اين فضاها هزينه بالاي نقد و بحث در خصوص بعضي از اين محتواهاست. نقد برخي از اين محتواها با سخيف‌ترين ادبيات و شديدترين حملات و اتهامات بي‌اساس و نادرست مواجه مي‌شود و اين باعث مي‌شود كه اهالي نقدونظر ترجيح دهند بي‌تفاوت از كنار برخي مطالب واهي بگذرند و دم برنياورند.
ادامه اين روند حاصلي جز تنزل بيشتر سطح بينش و نگرش افراد جامعه خصوصا جوانان به پديده‌هاي پيراموني و قشري‌تر شدن جهان‌بيني ايشان نخواهد داشت. از سوي ديگر برخورد حذفي و انفعالي با شبكه‌هاي مجازي و رسانه‌هاي اجتماعي نه ميسر و نه منطقي و نتيجه بخش است. چه اينكه سال‌هاست در قبال هرتكنولوژي نوظهوري شاهد اين برخوردها بوده‌ايم و كمترين اثربخشي ملاحظه نشده است. به نظر مي‌رسد تنها راه پيش رو برخورد فعال و به كارگيري ظرفيت‌هاي ارتباطي اين شبكه‌هاست. لازم مي‌نمايد روشنفكران و اصحاب نقدونظر كميت و كيفيت حضور خود را در اين رسانه‌ها تقويت كرده و جريان‌سازي اجتماعي را از همين فضاها آغاز كنند. در موضوع كتاب و مطالعه نيز برگزاري پنجشنبه كتاب در ماه‌هاي پيشين و فراخوان همراهي و همدلي با كتابفروشي كهنسال طهوري در هفته‌هاي گذشته يا شكل دهي قرارهاي گروهي خريد و معاوضه كتاب كه خاستگاه آن در همين رسانه‌هاي مجازي است نمونه‌هاي خوبي از ظرفيت‌هاي جريان‌سازي و تحرك‌افزايي درعرصه كتاب است. فقط كافي است كمي متفاوت بينديشيم، اقتضائات زمانه خود را دريابيم و طرحي نو دراندازيم.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون