تركيه در قرهباغ به دنبال چيست؟
تداوم جاهطلبي
و سرپوشي بر تحقيرهاي گذشته
محمد متين| به دنبال پذيرش قطعنامه 598 شوراي امنيت سازمان ملل و پايان جنگ 8 ساله رژيم صدام عليه كشورمان، صدام خود را شكست خورده ميدانست، چراكه نتوانسته بود در حمله به ايران به اهداف توسعه و جاهطلبانه خود دست پيدا كند. او براي جبران تحقير و سرپوشگذاري روي شكست خفتبار خود در مقابل فرزندان رشيد ايران، در سال 1369 تجاوز ديگري را رقم زد و با تجاوز به خاك كويت، آن را به اشغال كامل خود در آورد. اين در حالي بود كه كويت در كنار ساير كشورهاي مرتجع عرب منطقه، در طول جنگ تحميلي 8 ساله عليه ايران، بهطور تمام قد از رژيم صدام حمايت كرده بود. صدام به واسطه روحيه جاهطلبانه خود در دامي دچار شد كه امريكا براي آن پهن كرده بود تا ماشين جنگي آن را از بين ببرد. در هر حال برخلاف حمله به خاك ايران كه با حمايت كامل امريكا، شوروي و اروپا صورت گرفته و تداوم يافت، اشغال خاك كويت براي آنها غيرقابل تحمل بود و نتيجه آن شد كه همه ميدانيم و نهايتا صدام سرنگون و اعدام شد.
باتوجه به تحولات اخير پيرامون همسايه غربي كشورمان و دخالت مستقيم آن در درگيريهاي اخير قرهباغ، به نظر ميرسد كه تاريخ در حال تكرار است. دخالت مستقيم در درگيري قرهباغ و شعلهور كردن جنگ ميان جمهوري آذربايجان و ارمنستان در حالي شكل ميگيرد كه كشور مورد نظر براي احياي امپراتوري مضمحل شده، با ناكاميهايي زيادي در برخي كشورها و مناطق جغرافيايي، مواجه شده است. با آغاز حوادث مربوط به بهار عربي همسايه غربي ايران بهرغم انعقاد قراردادهاي دهها ميليارد دلاري و داشتن روابط گسترده و دوستانه با سوريه، بهواسطه تشكيل، اعزام و حمايت گروههاي تروريستي درصدد سرنگونسازي دولت قانوني اين كشور برآمد. آنچه در صحنه عمل رخ داد، تحولي برخلاف اهداف جاهطلبانه و توسعهطلبانه رهبران همسايه غربي ايران بود. در حالي كه ضربات زيادي به زيرساختها و اقتصاد سوريه وارد شد، ولي كشورهاي حامي گروههاي تروريستي نتوانستند به هدف اصلي خود يعني سرنگونسازي بشار اسد و تضعيف جبهه مقاومت به نفع رژيم صهيونيستي، دست يابند. البته اين پايان ماجرا نبود و همسايه غربي ايران بدون توجه به حاكميت ملي سوريه، در حمايت از گروههاي تروريستي، در تجاوزي آشكار نيروهاي نظامي خود را وارد خاك سوريه كرده و برخلاف تمامي قواعد و مقررات حقوق بينالملل، بخشي از خاك آن كشور را اشغال كرد. البته ناكامي همسايه غربي محدود به سوريه نبوده و پيش يا پس از آن نيز ناكاميهايي را داشته است. افزايش تنش با قبرس به دنبال ناكامي در كسب مشروعيت بينالمللي براي بخش تركنشين قبرس، حمله به شمال عراق و تلاش براي ضميمه كردن مناطق نفت خيز كركوك به خاك خود، تحركات در كشورهاي ليبي و مصر و اقدامات بينتيجهاي كه اخيرا در شرق مديترانه و درياي اژه كرد، از جمله اين موارد هستند. تمامي اين ناكاميها قابل مقايسه با ناكاميهاي جاهطلبانه صدام قبل از تجاوز به كويت است. شايد سادهترين و نزديكترين راه براي سرپوش گذاشتن روي ناكاميهاي متعدد فوقالذكر، شعلهور كردن درگيريهاي نظامي اخير ميان جمهوري آذربايجان و ارمنستان با انتقال 9 هزار نيروي تكفيري و تروريست از سوريه و ليبي به منطقه مناقشه قرهباغ توسط همسايه غربي كشورمان باشد. ترديدي بر نقش اصلي همسايه غربي كشورمان در درگيريهاي جديد قرهباغ نيست و رهبران اين كشور مواضعي تندتر از مقامات آذربايجان داشتهاند كه 20درصد خاكشان در اشغال ارامنه قرار دارد. هر چند اين موضعگيريها خوشايند مردم و مقامات جمهوري آذربايجان است، ولي آنچه مسلم است اهداف ديگري در پشت چنين حمايتهايي نهفته است و غير از سرپوشگذاري به تحقيرهاي متعدد، در افق تحولات اخير نوعي توسعه و سلطهطلبي در منطقه را هم ميتوان ديد. سلف آتش بيار كنوني معركه قرهباغ، هميشه به دنبال ضميمه قفقاز به امپراتوري وقت بوده و بارها اين منطقه را اشغال كرده است. به نظر نميرسد كه اهداف قديمي تغييري كرده باشد و قطعا آنچه در گذشته دنبال ميشد، الان هم از سوي جانشينان امپراتورهاي سابق پيگيري ميشود. آنها نشان دادهاند كه براي رسيدن به اهداف خود به هيچ اصلي پايبند نبوده و به راحتي تغيير موضع ميدهند. آنها در حالي مدعي مخالفت با اشغالگري رژيم صهيونيستي هستند كه روابط گسترده اقتصادي و تجاري با آن رژيم دارند. چنين روابطي با ارمنستان هم برقرار است، در حالي كه به ظاهر با اين كشور دشمن هستند. قطعا جمهوري اسلامي ايران نظارت كاملي بر تحولات منطقه دارد و ميداند كه انتقال گروههاي تروريستي، امنيت كشورهاي منطقه را با خطر جدي مواجه خواهد كرد. اولين خطر و تهديد حضور اين افراد و گروههاي تروريستي ميتواند متوجه دولت جمهوري آذربايجان شود و حداقل به عنوان اهرم فشاري در دست انتقالدهندگان اين نيرو به منطقه براي كسب امتيازهاي استعماري و نهايتا خلع يد از حاكميت جمهوري آذربايجان باشد. جمهوري آذربايجان بايد مراقب باشد كه با خارج شدن از چاله به چاهي عميق نيفتد، چراكه حضور نيروهاي كشور به ظاهر حامي آذربايجان در مناطق مختلف منطقه، نتيجهاي جز آشوب و هرج و مرج نداشته است. به نظر ميرسد با حضور گسترده نيروهاي تروريستي تحت امر همسايه غربي كشورمان همراه با نيروهاي نظامي آن كشور در آذربايجان، اين كشور نياز چنداني به پايگاه نظامي در آذربايجان نخواهد داشت، زيرا تمامي سرزمين جمهوري آذربايجان به محل حضور تبديل شده و در امورات نظامي و امنيتي آذربايجان اگر نه در حد كامل، اما به درجات بسيار بالايي اثرگذار خواهد بود.
كارشناس روابط بينالملل