ويروسي كه تبعيض ميآورد
محمد ميلاني
هميشه وقتي اصحاب فرهنگ و قائلان به اوليت اين برگ مهم از تاريخ تمدن بشري اصرار و پافشاري عجيب و عميقي نسبت به اين مهم در قبال ساير عناصر نشان ميدهند، اين اقتصاد و سياست است كه همچون طفلي به دور از آداب وارد معركه ميشود و با توسل به ماهيت الخناسي خود همه معادلهها را تغيير داده و بناي آن دارد كه اصالت زيرساختي و بنيادين فرهنگي را از آن خود كند، مانند همين حالا! اتفاقهاي چند روز گذشته كه به نفع سرمايهداري و كاپيتاليسم كج و معوج امريكايي تمام شد. گفتههايم را به هيچ عنوان با عقايد تند و شديد ماركسيستها همسو نداديد، اما در سوي ديگر به رويداد ابتلاي رييسجمهور بالذات كاسب ايالاتمتحده امريكا گوشه چشمي نيز داشته باشيد. اتفاقي كه همه معادلههاي اين چند ماه اخير را در يك طرف و در سوي ديگر ابتلاي پريزيدنت ترامپ به بيماري كوويد19 را با برافراشتن پرچم سرمايهداري و تفاوت فاحش غني و ضعيف را در سوي ديگري قرار داد. اتفاقي كه بدون شك در آينده به عنوان يك مثال از براي فروپاشي اصول و امر اخلاقي هم طرح ميشود و هم نشان از عدم آشتي امر سياسي مبتني بر آموزههاي پوپوليستي ماكياولي محور و امراخلاقي از حيث كانتي خواهد بود. اين بازي پريزيدنت ترامپ كه اتفاقا بناي اين يادداشت را نيز به همين خاطر متفاوت از سلسله يادداشتهاي كرونايي گذاشت؛ مرادش همان است كه بار ديگر به خودمان گوشزد كنيم كه تلاش براي رسيدن به اعتلا و سرافرازي فرهنگ و نيز اصل مساوات و برابري كه شارع مقدس ما مسلمانان و نيز ساير اديان آسماني نه تنها بر اصالت آن قائل هستند، از قضا تحقق اين اصول شريف را وظيفه حياتي و آسماني پيروان خود ميدانند و بشر شايد ديرسالي است كه مشغول تجربه كردن بيراهههايي است كه برايش كعبه آمالي را نشان نخواهد داد.
اما وجههاي ديگر از اين سرشت نابهنجاري كه همهچيز را يكسويه كرده؛ ازجمله اين اقتصاد يكسونگر و مبتني بر اصل فقير و غني كه نه تنها در همه مناسبتهاي اين جهاني ما اثر داشته و دارد بلكه در چنين بزنگاههايي است كه چهره كريه و دردمند فقر عمومي و فكري تعميم يافته در جامعه را نشان ما ميدهد.
لحظهاي را تصور كنيد كه فقيرترين انسانهايي كه روي كرهزمين دردمندانه زندگي ميكنند؛ از «پيادهروهايي كه خانههايشان است» يعني مردماني كه در شهر بنارس زندگي ميكنند تا دورافتادهترين روستاها در منطقه وردك افعانستان، يا راه دوري اگر نخواهيم برويم، از همين كوچه پسكوچههاي محلههاي جنوب شهر تهران كه نه رنگ مواد ضدعفونيكننده ديدهاند و نه توان بستري شدن حتي در منزل نداشته را ندارند، به طرز متعجبانهاي پيگير بيماري پريزيدنت ايالاتمتحده امريكا هستند؛ آدمي ميماند غنايي كه مبتني بر امر اقتصادي و سرمايه است تا چه حد ميتواند معادلات اخلاقي و اعتبارسنجي نوع بشر بر سر همه شعارهايي كه ميگفت و ميگويد را دچار بحران كند. جالب آنكه اتفاق موردنظر ناگهان عرصه معاملات و معادلات والاستريت و نيز تالارهاي خريد و فروش سهامها و نيز توجه اغلب كشورهاي اروپايي را آنچنان معطوف به خود ميكند كه تحت هيچ عنواني مغزهاي برجسته اقتصادي نيز براي چند روزي به خودشان حتي اجازه تحليل شرايط را نميدهند. اما فارغ از همه اين موارد روي كلامم هنوز به سمت فقرايي است كه هم دنياي امروز با حضور آنها حياتش را به پيش ميبرد و هم فقر آنها منجر به بروز عرصههاي عجيب و دردآور در جهان امروز ما به كرات و دفعات ميشود. اين خط اختلاف كه از بيماري يك ثروتمند ميتواند بزرگترين و پراهميتترين داستان زمانه خودش را بسازد و در جريان نقل مدام از اين زبان به زبان ديگر تغييرات باب تبع شخص راوي را نيز به اصالت رويداد ببخشد نه تنها نشان از آن دارد كه يك بيماري سرايتپذير به حد اعلا اين هوشمندي را دارد كه ميان فقير و ثروتمند اختلاف بگذارد و اين اختلاف را به طرز دردآوري نيز اشاعه دهد. بر اين اساس كرونا ويروس فارغ از همه اين موارد پاشنه آشيل بسيار شكنندهاي از براي همه تعهدها و تعهدپذيريهايي است كه ميتوانستند در صورت وجود و تحققشان روح اخلاقمداري را در جهان كرونا زده اين روزها زنده نگه دارند. دقت داشته باشيد كه اصل رقتبرانگيز اين رويداد اين است كه سلامت بودن و سلامت ماندن بيماري كه رييسجمهور ايالاتمتحده است آنچنان اهميت داشته و دارد كه صداي سرفههاي هيچ بيمار ديگري در سراسر ايالاتمتحده نبايد شنيده شود. از سوي ديگر در ديگر نقاط جهان نيز پزشكاني هستند كه منتظرند تا اين اتفاق مهم پزشكي كه وراي ايالاتمتحده مرزهاي پزشكي مرزها را درنورديده است، بتواند عرض اندامي كند كه جهان امروز روي آرامش را ببينيد. آرامش و آسايشي كه اگر از اين طريق محقق شود، ابزارهاي رسانهاي پريزيدنت ترامپ او را ناجي نسل بشر خواهند دانست. بشري كه اگر در آينده سلامتي خودش را باز يابد به دليل همان اصل نانوشتهاي كه غيرمستقيم جهان رسانهاي پريزيدنت ترامپ بناي به تصوير كشيدن تحققش را دارد، در تلقينش اين فرد را ناجي خواهد ديد. اينچنين است كه بناي بيماري بزرگي كه روزي از سوي كارشكني انسانهايي در آن سوي كرهزمين آغاز شد در روزهاي آتي ميرود تا با فداكار جلوه دادن مردي ديگر در سوي ديگري از اين كره خاكي پايان يابد. آيا براي اينچنين به رذالت كشاندن شعور انساني، اصول اخلاقي آقاي پريزيدنت را مواخذه خواهند كرد. (ادامه داد)