• ۱۴۰۳ جمعه ۳۱ فروردين
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4766 -
  • ۱۳۹۹ سه شنبه ۲۲ مهر

اعتراض هنرمندان به تعطيلي‌هاي اجباري و ناعادلانه بيشتر مي‌شود

در انتظار گودو؛ حكايت تئاتر و حمايت دولت

بابك احمدي

 

حدود سه سال پيش در منزل يكي از كارگردانان شناخته شده تئاتر با او گپ و گفتي دوستانه‌ داشتم. هنرمند بين‌المللي تئاتر ما كه همين روزها، پيش از شروع دوباره تعطيلي سالن‌ها (و فقط سالن‌هاي تئاتر و سينما!) نمايش «در انتظار گودو» را در حال اجرا داشت. درباره اميررضا كوهستاني حرف مي‌زنم. روزي كه زور وزارت ارشاد فقط به اصناف فرهنگي- هنري رسيد، بسيار غبطه خوردم كه چرا بلافاصله پس از شروع اجراها به تماشاي نمايش‌ تازه‌ او و گروه كارآزموده‌اش ننشستم، گويي كه پيرامون تجربه اخير گروه تئاتر مهر اظهارنظرهاي بسيار متناقضي نيز به گوش مي‌رسيد. عاملي كه البته قضيه تماشا را جذاب‌تر مي‌كرد. باري، در آن روزِ ويژه، از كوهستاني درباره سالن‌هاي خصوصي و اميد به ادامه فعاليت‌شان در آينده پرسيدم. پاسخ كوتاه بود: «پشتوانه حمايتي ندارند و به محض وقوع حادثه‌اي يكي يكي مي‌افتند.» گفته‌اي كه آويزه گوشم ماند و هر بار وقتي اتفاقي رخ مي‌داد به رفتار دولت دقت مي‌كردم. راست مي‌گفت؛ سالن‌ها يكي پس از ديگري افتادند. معدود سالن‌هايي هم كه به زحمت بار اجاره‌بها و تورم و گرفتاري و بدبختي سالن‌داري را به دوش كشيدند، تا حدي قافيه كار هنري و فرهنگي را به كسب درآمد باختند. 
اين روزها كه گروه نمايشي «در انتظار گودو» به نوعي پيش‌قراول شروع اعتراض به وضعيت ناعادلانه تعطيلي كرونايي شد، دوباره همان صحبت در گوشم صدا كرد. چه نسبت عجيبي برقرار است بين اين دو، وقتي مي‌بينيم گروه نمايش «در انتظار گودو» به وزارتخانه و دولت معترض مي‌شوند كه «چرا فقط كار هنري و تلاش‌هاي ما تعطيل‌بردار است ولي مسافرت‌ها برقرار، متروها شلوغ، گشت و گذار استاني مجلسي‌ها برپا، رستوران‌ها فعالند؟» انصاف داشته باشيد كه انسان حق دارد مشكوك شود وقتي اولين و تنها مراكزي كه با قدرت تعطيل مي‌شوند سالن‌هاي تئاتر و سينما باشند. حالا ادامه فعاليت سالن‌هاي خصوصي روي هواست، تمرين گروه‌هاي نمايشي نابود شده و چندين اجرا كه با صرف هزينه‌هاي هنگفت به صحنه آمده‌ بود به كل از دست رفته‌اند. ما همه در كنار هم شبيه «ولادمير»ها و «استراگون‌»هايي شده‌ايم چشم دوخته به افقي ناپيدا، بلكه شايد مديران فرهنگي حق و حقوقي زنده كنند؛ نمايشنامه‌ را كه خوانده‌ايد...
محمدرضا حسين‌زاده، مجري طرح نمايش «در انتظار گودو» نخستين فردي بود كه در صفحه شخصي‌اش متني گلايه‌آميز خطاب به رييس‌جمهور منتشر كرد. چيزي كه در اين يادداشت به وضوح موج مي‌‎زد، نارضايتي شديد گروه بود نسبت به وضعيت نابسامان پيش آمده، ‌آن ‌هم فقط براي گروه‌هاي نمايشي. «به اصرار دوستان هنرمند، نمايشي برپا كرديم تا هم ما و هم تماشاگر مشتاق تئاتر ساعاتي كوتاه فارغ شويم از اين روزهاي سخت و دل به هنر بدهيم. در فضاي باز برپايش كرديم تا هم ما و تماشاگران كمتر در خطر كرونا باشيم و هم راهي پيدا كنيم تا اين هنر را زنده نگه ‌داريم. هر چند مي‌دانستيم بودن يا نبودنش چندان مساله شما و مجموعه تحت مديريت شما نيست.»
اشاره اين فعال تئاتري به «مجموعه تحت امر» قطعا معطوف به وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي است كه وقتي ستاد ملي مبارزه با كرونا تشكيل مي‌شود، اولين چهره‌اي است كه با قدرت پاي تعطيلي فرهنگ و هنر مي‌ايستد، در حالي كه شاهد است تمام اركان كشور در خيابان فعالند. حسين‌زاده در ادامه مي‌نويسد «آيا تدبير شما اين است كه تئاتر و سينما - حتي با رعايت فاصله‌گذاري اجتماعي - تعطيل باشد و تمام رستوران‌ها و پارك‌ها بدون هيچ پروتكل و نظارتي همچنان برقرار؟ آيا قرار بود تئاتر و سينما تعطيل باشد و خيابان‌ها و جاده‌ها لبريز از خودرو و ترافيك؟ كدام را باور كنيم؟» او در نهايت گلايه‌هايش را با امضاي مسوول حق و حقوق جمعي از هنرمندان به پايان مي‌رساند. «يا همه را تعطيل كنيد يا خودتان بدون ترس از كرونا به خط مقدم مبارزه با كرونا بياييد و در همه جلسات، در همه گردهمايي‌ها، ‌در همه جا حاضر باشيد. ماسك هم بزنيد تا شايد باور كنيم ديوار تئاتر را كوتا‌ه‌تر از ديوار بقيه نمي‌بينيد و عدالت و سلامت را براي همه مي‌خواهيد.»
پيش از او اما مهين صدري، بازيگر نقش استراگون بود كه در اين باره گفت «فقط تئاتر تعطيل باشد، چرا كافه‌ها بازند يا استاديوم‌هاي ورزشي؟ چرا جاده‌ها چنين در شلوغي‌اند؟»
ليلي رشيدي، ديگر بازيگر اين نمايش اما در گفت‌وگويي با ايسنا نسبت به روحيه مديران فرهنگي كه هنرهاي نمايشي را همچون تفنن تلقي مي‌كنند، اعتراض كرد. « در اينكه شرايط خاص است و كرونا تمام مشاغل را تحت تاثير قرار داده، هيچ شكي نيست ولي در اين وضعيت، تعطيلي چند باره تئاتر و سينما جاي تاسف و تعجب دارد. بسياري از مشاغل نمي‌توانند خود را با وضعيت كرونايي تطبيق دهند ولي تئاتر اين مزيت را دارد كه مي‌تواند خود را با شرايط روز و وضعيت اجتماعي هماهنگ كند. تئاتر شغل ماست و بايد بتوانيم مانند ديگر مشاغل به فعاليت‌مان ادامه بدهيم و واقعا اين پرسش در ذهن همه هنرمندان تئاتر وجود دارد كه آيا تئاتر از مكاني مانند مترو خطرناك‌تر است؟ عوامل تئاتري بسيار پرشمار هستند. گرچه فقط بازيگران به واسطه حضور روي صحنه ديده مي‌شوند ولي پشت صحنه تئاتر هم، افراد زيادي مشغول به كار هستند و حالا شغل همه آنان به خطر افتاده و منبع درآمدشان رو به نابودي است. بي‌‌انصافي است كه تئاتر را جزو مشاغل آسيب‌ديده در دوران كرونايي به حساب نياوردند و نمي‌آورند. همان زمان كه وزير بهداشت نامي از ما نياورد، بايد مي‌فهميديم از نظر مسوولان، تئاتر و سينما تفنن است.»
عباس جمالي، نمايشنامه‌نويس، بازيگر و كارگردان تئاتر نيز در گفت‌وگو با «اعتماد» بر اين نكته انگشت تاكيد گذاشت كه شايد بحث مقايسه تئاتر با ديگر اصناف چندان صحيح نباشد ولي نكته مهم اين است «چرا دولت در اين شرايط وخيم پيش آمده اولين جايي كه تعطيل مي‌كند تئاتر و سينما است و چرا نسبت به حمايت از فعالان اين هنرها فقط شعار مي‌دهد و هيچ اتفاق ملموسي شاهد نيستيم؟»
شاهين چگيني، از فعالان صنفي مرتبط با تماشاخانه خصوصي درباره آنچه در اين دوران بر سالن‌هاي غيردولتي حاكم شده به نكاتي در اين رابطه اشاره كرد. «دولت مشخصا نشان داده هيچ كاري نمي‌كند؛ نه توان قرنطينه عمومي دارد، نه توان كنترل دارد و نه توان جبران خسارت. فقط به صورت نمايشي يك سري دستورات صادر مي‌كند و سراغ اماكني مي‌رود كه با كمترين خسارت، بيشترين بهره‌برداري نمايشي را ببرد. به همين علت هم راحت‌ترين نقطه سينما و تئاتر است درحالي كه شما مي‌بينيد كافه‌ها و رستوران‌ها همچنان مشغولند. در جمع مشورتي مساله ديگري هم مطرح شد مبني بر اينكه، مسوولان در بازديدهاي خصوصي از سالن‌هاي غيردولتي يك مبلغ اندكي پرداخته‌اند و معتقد بودند بايد آن را «كمك دولت به سالن‌ها» بناميم، در حالي كه اين رقم شوخي تلخي بيش نبود.» او درعين حال تاكيد مي‌كند مدت‌ها براي دريافت وام دوندگي كرده كه به سرانجام نرسيده و «مسوولان با چنين پرداخت‌هايي اين سيگنال را صادر مي‌كنند كه مشكل اين قشر با پرداخت اندك مبلغي برطرف مي‌شود».
زمان گردآوري اين گزارش اتفاق ديگري هم افتاد؛ مدير يكي از سالن‌هاي دولتي نسبت به ادامه تعطيلي سالن‌هاي نمايشي و عواقب آن هشدار داد. هشداري كه البته با توجه به جايگاه دولتي مدير مربوطه به نوعي دل شير! مي‌طلبيد و پريسا مقتدي، مدير سالن تئاتر سنگلج نشان داد احتمالا عواقب اخم مديران بالادستي را به جان مي‌خرد و سكوت نمي‌كند. او با تاكيد بر اينكه «تعطيلي تئاتر نه تنها نتيجه‌بخش نيست بلكه عوارض منفي بسياري دارد» گفته كه «اين تعطيلي تاثير نامطلوبي بر اقتصاد تئاتر مي‌گذارد. مساله‌اي كه همواره در حوزه فرهنگ فراموش شده، چرخه اقتصادي آن است. چرا كه در هنر هم كالاي هنري داريم كه توليدكننده و مصرف كننده‌اي دارد. هر چند چرخه اقتصادي هنري مانند تئاتر هميشه ضعيف بوده است. با اين همه عده‌اي در اين چرخه اقتصادي امرار معاش مي‌كنند و حالا زندگي آنان به راحتي تحت تاثير اين ماجرا قرار گرفته است.» 
مدير تماشاخانه قديمي «سنگلج» در حالي به درستي بحث معيشت هنرمندان و اقتصاد گروه‌هاي تئاتري را هدف گرفته كه «اعتماد» نيز چندي پيش در گزارشي نسبت به كاهش هولناك درآمد قشر وسيعي از هنرمندان ابراز نگراني كرد. «اين مشكلات، كانون خانواده را تضعيف مي‌كند. چرخه اقتصادي تئاتر پيش از كرونا هم ضعيف بود و اصولا تئاتر ما بدنه اقتصادي نحيفي داشت ولي حالا همان چرخه ضعيف هم تقريبا نابود شده است.» 
او در ادامه بار ديگر گلايه‌هاي ديگر هنرمندان تئاتر را اين ‌بار به زبان ديگري مطرح مي‌كند. «سوال من اين است مقابل كدام مركز خريد، كسي ايستاده و به مراجعه‌كنندگان تذكر مي‌دهد كه ظرفيت تكميل است و اجازه ورود ندارند و اين‌چنين است كه مراكز خريد از جمعيت لبريز مي‌شود ولي ما در تئاتر با فعاليت نصف ظرفيت اين محدوديت را قائل مي‌شويم و فاصله اجتماعي حتي بيش از آنچه تاكيد شده است، رعايت مي‌شود. در كدام مركز خريد كساني به صورت مداوم مراجعه‌كنندگان را كنترل مي‌كنند كه ماسك را به روي صورت‌مان حفظ كنيم و حال آنكه در تئاتر اين اتفاق رخ مي‌دهد. در كدام مركز خريد قبل و بعد از ورود مشتريان تمام فضاها ضدعفوني مي‌شوند ولي تئاتر جزء معدود مكان‌هايي است كه اين اتفاق به كرات در آن رخ مي‌دهد و هر روز پيش و پس از ورود تماشاگران اين اتفاق مي‌افتد. بنابراين آنچه تا به حال درباره راه‌هاي پيشگيري از كرونا از سوي ستاد مقابله با كرونا اعلام شده، به خوبي در سينما و تئاتر رعايت شده است.»
اقدام وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي مبني بر تن دادن به تعطيلي سالن‌هاي تئاتر و سينما در حالي صورت گرفته كه اين اماكن فرهنگي همواره با دقت پروتكل‌هاي بهداشتي صادره را رعايت كرده‌اند. در مورد نمايش «در انتظار گودو» كه ماجرا فاجعه‌بارتر است؛ تعطيل كردن اجراي گروه نمايش در فضاي باز! 
مقتدي بر اينكه تمام موارد بهداشتي در اين مجموعه رعايت مي‌شود، تاكيد داشته است. «ممكن است از سخنان من اين گونه برداشت شود كه حساسيت اين موضوع را در نظر نمي‌گيرم، حال آنكه در اين چند ماه حتي به ديدن پدرم كه در شهري ديگر زندگي مي‌كند، نرفته‌ام كه مبادا ويروس را براي او سوغات ببرم. ضمن اينكه به عنوان مدير مجموعه «سنگلج»، به هيچ ‌وجه درباره مسائل بهداشتي كوتاه نمي‌آيم و اگر گروهي و يا تماشاگر و همكاري در رعايت پروتكل‌هاي بهداشتي لازم اهمال كند، بدون هر گونه تعارفي، مانع اجراي كار و ورود و رفت و آمد در تماشاخانه خواهم شد.» ولي در عمل شاهد هستيم انواع رستوران‌ها، مترو، ادارات دولتي و غيره بدون چنين حساسيتي به كسب و كار مشغولند. 
كارگردان تئاتري كه اجراهايش همزمان با دستور وزارت ارشاد به محاق رفته در صفحه شخصي‌اش مي‌نويسد: «ما هنوز نمي‌دانيم به صحنه مي‌رويم يا نه، ما هنوز نمي‌دانيم تمرين كنيم يا نه! ما هنوز نمي‌دانيم اگر اجرا شروع شود، كسي براي ديدن ما مي‌آيد؟! ما هنوز نمي‌دانيم چه اتفاقي قرار است بيفتد! از ديروز گروه‌هاي نمايشي شروع به انتشار بيانيه كرده‌اند و چه و چه. من و ما هيچ بيانيه‌اي نداريم جز يك نمايش...» 
گروه ديگري كه قصد داشت نمايش موفق دانشجويي خود را براي دومين بار به صحنه ببرد، در واكنش به مخاطبان و بحث تعطيلي سالن‌ها پس از شروع پيش‌فروش بليت نوشته است «اين يك عذرخواهي است. به عنوان چند تن از اعضاي خانواده تئاتر لازم دانستيم از مخاطبان اين روزهاي تئاتر عذرخواهي كنيم. شما اعتماد كرديد و حاضر شديد پا به سالن‌هاي تئاتر بگذاريد. ما قول داديم هر آنچه از ما برمي‌آيد انجام دهيم تا امنيت سلامت تا حد ممكن برقرار شود. ظرفيت‌ها نصف شد، ماسك‌ها از صورت‌ها برداشته نشد و بر رعايت پروتكل‌ها نظارت شد. گفتيم هر آنچه از دست‌مان برمي‌آيد انجام دهيم تا نگذاريم اين محفل از دست برود. تا بتوانيم زماني كم را دور از اين همه اضطراب و اخبار بد در كنار هم پناه ببريم به جادوي تئاتر. اما گويا محافظ كم‌جان تئاتر ما تنها مكان‌هايي بوده‌اند كه زنده بودن‌شان تهديدي است براي زندگي‌ها. عذرخواهي ما را بپذيريد كه اين‌چنين منحني آمار ابتلا را شيب‌دار كرده‌ايم. تهران كه نه، تئاترها و سينماهاي تهران يك هفته ديگر هم تعطيل شدند. ما كه بود و نبودمان براي آقايان تفاوتي نداشت و عموم‌شان هرگز پا در هيچ سالن تئاتري هم نگذاشته بودند. اما گويا اگر بشود نباشيم برايشان بهتر است. ما هستيم. در خانه مانده‌ايم و منتظر روزهاي بهتريم. نگرانيم و مثل همه محتاجيم به شغل‌مان...»
اين روزها خبر ورشكستگي بعضي اصناف به گوش مي‌رسد؛ ظاهرا فعالان تئاتر هم بايد ولادمير و استراگون‌وار در توهم حمايت دولت، ورشكستگي تئاتر را به نظاره بنشينيم. فقط مي‌ماند يك پرسش از مسوولان؛ «آقايان به ادبيات و اظهارات هنرمندان تئاتر دقت كنيد، كدام قشر و كدام صنف اين طور محترمانه تمام اصول اعلام شده را رعايت كرده‌اند؟ پيام‌تان اين است كه افراد هر چه سر به ‌زيرتر، محترم‌تر و مسوولانه‌تر رفتار كنند، بايد بيش از ديگران شاهد نابودي حقوق‌‌شان باشند؟» 
 


     محمدرضا حسين‌زاده:  آيا تدبير شما اين است كه تئاتر و سينما - حتي با رعايت فاصله‌گذاري اجتماعي - تعطيل باشد و تمام رستوران‌ها و پارك‌ها بدون هيچ پروتكل و نظارتي همچنان برقرار؟ آيا قرار بود تئاتر و سينما تعطيل باشد و خيابان‌ها و جاده‌ها لبريز از خودرو و ترافيك؟ كدام را باور كنيم؟ 
     ليلي رشيدي: پشت صحنه تئاتر هم، افراد زيادي مشغول به كار هستند و حالا شغل همه آنان به خطر افتاده و منبع درآمدشان رو به نابودي است. بي‌‌انصافي است كه تئاتر را جزو مشاغل آسيب‌ديده در دوران كرونايي به حساب نياوردند و نمي‌آورند. همان زمان كه وزير بهداشت نامي از ما نياورد، بايد مي‌فهميديم از نظر مسوولان، تئاتر و سينما تفنن است.
     شاهين چگيني: دولت مشخصا نشان داده هيچ كاري نمي‌كند؛ نه توان قرنطينه عمومي دارد، نه توان كنترل دارد و نه توان جبران خسارت. فقط به صورت نمايشي يك سري دستورات صادر مي‌كند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون