• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۱۳ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4783 -
  • ۱۳۹۹ شنبه ۱۷ آبان

نتايج انتخابات 2020 چه چيزي از آينده امريكا به ما مي‌گويد؟

ترامپيسم هنوز طرفداران زيادي دارد

مترجم: هديه عابدي

 

 

بالاخره پس از چند ماه فعاليت پرتب‌وتاب انتخاباتي، نزديك به 14 ميليارد دلار هزينه تبليغات، همه‌گيري كرونا و اعتراضات گسترده عليه نژادپرستي، مردم امريكا به زودي رييس‌جمهور جديد خود را خواهند شناخت. از راي‌ها اين طور برمي‌آيد كه كنگره بين دموكرات‌ها و جمهوري‌خواهان تقسيم مي‌شود، هر چند نتيجه نهايي احتمالا در دور دوم  انتخابات در ماه ژانويه مشخص خواهد شد.
راي‌دهندگان امريكايي امسال تاريخ‌ساز شدند و بيشترين مشاركت در انتخابات از سال 1900 را به نام خود ثبت كردند. آنها همچنين بدون كوچك‌ترين خشونتي در تعيين سرنوشت سياسي كشورشان مشاركت داشتند. در روزهاي آتي شمارش آرا بايد به پايان برسد و اختلافات ميان جو بايدن و دونالد ترامپ از طريق قضايي حل‌و‌فصل شود تا امريكا رييس‌جمهور آينده خود را بشناسد. بزرگ‌ترين خطري كه اين روند را تهديد مي‌كند، ترامپ است كه از همان شب انتخابات به دروغ ادعاي پيروزي كرد و اكنون نيز هوادارانش را عليه دموكرات‌ها تحريك مي‌كند. او كه قسم خورده است از قانون اساسي ايالات متحده محافظت كند، اكنون ادعا مي‌كند دموكرات‌ها پيروزي‌اش را از او ربوده‌اند. چنين اقداماتي بار ديگر به مردم  امريكا يادآوري  مي‌كند كه چرا همه  از  راي‌دهندگان مي‌خواستند ترامپ را  از قدرت خلع  كنند.
با پيروزي بايدن، مردم امريكا قدم بزرگي در اين مسير برمي‌دارند. در 40 سال اخير تنها يك بار رييس‌جمهور امريكا نتوانسته است در دور دوم پيروز شود. ترامپ به احتمال زياد  در آراي مردمي، 52 به 47 شكست مي‌خورد، اما آراي الكترال بيشتر به سمت راي‌دهندگان روستايي تمايل دارد و همين مساله ترامپ را از يك شكست مفتضحانه  نجات  مي‌دهد. 
در صورت ورود بايدن به كاخ سفيد، حال و هواي سياست امريكا تغيير مي‌كند. ديگر خبري از توييت‌هاي فريادگونه ترامپ (با حروف بزرگ) و تفرقه‌افكني مداوم در ميان احزاب نخواهد بود. رييس‌جمهور امريكا ديگر مدام دروغ نمي‌گويد، از نهادهاي دولتي براي انتقام‌گيري و از جايگاهش براي منافع شخصي استفاده نمي‌كند. بايدن مرد نجيبي است و قول داده پس از پايان انتخابات، مردم امريكا را دوباره متحد كند. پيروزي او در حوزه‌هاي مختلف، از آب و هوا گرفته تا مهاجران، سياست امريكا را تغيير  مي‌دهد.
با اين حال، رقابت بسيار نزديك و غافلگيركننده دو نامزد نشان مي‌دهد  عوام‌فريبي همچنان در  امريكا  زنده مي‌ماند. با  اين انتخابات مشخص شد پيروزي حيرت‌انگيز ترامپ در سال 2016 يك استثنا نبوده، بلكه آغاز يك تغيير عميق ايدئولوژيك در حزبش را نشان داده است. 
ترامپ بر خلاف انتظارات و با وجود بحران كرونا، توانست در حضور چشمگير مردم پاي صندوق‌هاي راي، چندين ميليون راي بيشتر از سال 2016 كسب كند. جمهوري‌خواهان نه تنها گرفتار «موج آبي» نشدند، بلكه توانستند به تعداد كرسي‌هاي خود در مجلس نمايندگان بيفزايند و احتمالا كنترل سنا را نيز حفظ كنند. حزب جمهوري‌خواه قرار نيست ميدان را خالي كند، بلكه در سال 2024 ممكن است ترامپ يا يكي از اعضاي خانواده‌اش بار ديگر نامزد رياست‌جمهوري شود.
جهان كه با شور و اشتياق فراوان نظاره‌گر انتخابات 2020 امريكا بود، با مشاهده آراي مردمي بسيار زياد ترامپ دو نتيجه مي‌گيرند؛ نتيجه اول را ملي‌گرايان عوام‌فريبي مي‌گيرند كه ترامپ را منبع الهام خود مي‌دانند و اكنون به اين نتيجه مي‌رسند كه برند سياسي آنها در خارج از امريكا نيز مي‌تواند آينده روشن‌تري داشته باشد. شكست مفتضحانه ترامپ مي‌توانست براي سياستمداراني چون بولسونارو در برزيل و مارين لوپن در فرانسه دردسرهايي را به وجود بياورد. اما در عوض اكنون نايجل فاراژ، رهبر سابق حزب برگزيت، خود را براي بازگشت به عرصه سياسي انگليس آماده مي‌كند. اينكه نيمي از مردم امريكا به حمايت خود از ترامپ ادامه داده‌اند نشان مي‌دهد آنها همچنان با مهاجرت، نخبگان شهري و جهاني‌سازي مخالفند. اينها مفاهيمي بودند كه پس از بحران مالي سال 2008 و 2009 طرفداران بسيار زيادي پيدا كرده بود.
نتيجه دوم اين است كه جهان بايد در اتكا به امريكا محتاطانه عمل كند. ترامپ در سياست خارجي دردسرهاي بسياري را به وجود آورد، چراكه از اتحاد و چندجانبه‌گرايي تنفر داشت و تنها به فكر منافع تجاري بود. در مقابل بايدن از زمان عضويت در سنا تاكنون نشان داده كه به ارزش‌هاي سنتي ديپلماسي امريكا عميقا اعتقاد دارد. او بي‌ترديد تلاش مي‌كند روابط نزديك امريكا با متحدانش را احيا كرده و مديريت جهاني امريكا را مثلا با ماندن در سازمان بهداشت جهاني و الحاق مجدد به توافق آب و هوايي پاريس تقويت كند. اما پس از نتايجي كه در انتخابات شاهد بوديم، همه مي‌دانيم كه اين سياست‌ها ممكن است سال 2024 دوباره به حالت اول بازگردند.
در داخل امريكا وضعيت پيچيده‌تر است، اما براي هر دو حزب و نحوه حكمراني‌شان بر امريكا آموزنده خواهد بود. دموكرات‌ها بايد بيش از همه از اين انتخابات درس بگيرند. اينكه دموكرات‌ها نتوانستند اكثريت مجلس سنا را به دست آورند، نشان مي‌دهد بايدن براي تصويب قوانين يا انتصاب قضات مورد نظر خود با مشكلات زيادي مواجه خواهد شد. كنگره ممكن است جلوي تصويب لايحه اصلاح زيرساخت‌ها، اصلاح نظام سلامت و قوانين زيست‌محيطي  را  بگيرد.
اين شكست بيشتر ناشي از ناتواني دموكرات‌ها در جذب راي‌دهندگان سفيدپوستي است كه بيشتر در مناطق روستايي زندگي مي‌كنند و تحصيلات دانشگاهي ندارند. تعداد آراي دموكرات‌ها در ميان مردان جوان آفريقايي‌تبار و راي‌دهندگان هيسپان در فلوريدا و تگزاس نيز كمتر از انتظار بود. فرضيه دموكرات‌ها اين بود كه با كمرنگ شدن اكثريت سفيد در امريكا و افزايش تعداد حومه‌نشينان، پيروزي آنها در انتخابات قطعي است، اما شكست‌هايي كه در اين انتخابات متحمل شدند، اين فرضيه را باطل مي‌كند.
ترامپ توانست در تعداد آراي مردمي، نفر دوم تاريخ امريكا نام بگيرد و ركورد اوباما در سال 2008 را نيز پشت سر بگذارد. ادبيات عوام‌فريبانه ترامپ - نفرت‌پراكني عليه نخبگان و خارجي‌ها و تلاش براي ايجاد تفرقه نژادي - آن‌طور كه دموكرات‌ها انتظار داشتند آراي او را پايين نياورد. حمايت بسيار زياد كوبايي‌تبارها در فلوريدا و مكزيكي‌تبارها در جنوب تگزاس به ترامپ كمك كرد حاشيه پيروزي‌اش در ايالت اول را دوبرابر كند و اميدهاي دموكرات‌ها براي پيروزي در ايالت دوم را نيز از بين ببرد. نظرسنجي‌هايي كه پس از اخذ راي انجام شد، نشان مي‌دهد او توانسته از هر گروهي جز سفيدپوستان، نسبت به سال 2016 راي بيشتري بگيرد. اگر اين درست باشد، دموكرات‌ها صرفا با افزايش مشاركت مردم در انتخابات توانسته‌اند پيروز شوند، نه با منصرف كردن طرفداران ترامپ از راي دادن به او.
اين تازه در شرايطي است كه رييس‌جمهور در بدترين روزهاي خود براي پيروزي مجدد تلاش مي‌كرد. در بحبوحه يك همه‌گيري مرگبار، او كارشناسان سلامت عمومي را بي‌مصرف خطاب كرد و مخالفانش را به خاطر پيروي از دستورالعمل‌هاي بهداشتي به سخره گرفت. او از اين تئوري توطئه كه دموكرات‌ها مشتي پدوفيل شيطان‌صفت هستند، حمايت كرد. او خانم كامالا هريس، معاون اول سياهپوست بايدن را يك «هيولا» ناميد. به راحتي مي‌توانيم بفهميم كه چرا مخالفان ترامپ انتظار داشتند ترامپ با اختلاف بسيار بيشتري شكست بخورد. اما اكنون مشخص مي‌شود اميد آنها به اعلام برائت مردم از ترامپ، صرفا با اتكا به نظرسنجي‌هاي به‌دردنخور و غرور بي‌جا، كاملا واهي و غيرواقع‌بينانه بوده است.
موفقيت ترامپ در گسترش پايگاه راي خود، ضعف‌هاي دموكرات‌ها و ديگر مخالفان ترامپيسم را به آنها يادآوري مي‌كند. دموكرت‌ها اكنون مي‌دانند كه بايد به هيسپان‌ها پيام اقتصادي قوي‌تري ارسال مي‌كردند و در ميان آنها تبليغات  بيشتري  انجام  مي‌دادند.
امريكايي‌هاي كوبايي‌تبار دشمن سوسياليسم هستند و اين برچسبي است كه چپ‌هاي دموكرات با افتخار آن را مي‌پذيرند. امريكايي‌هاي مكزيكي‌تبار كمتر از آنچه دموكرات‌ها تصور مي‌كنند به ادبيات ضدمهاجران ترامپ اهميت مي‌دهند. هيسپان‌ها نيز آن طور كه دموكرات‌ها فكر مي‌كنند، خود را اقليتي مظلوم و ستمديده نمي‌دانند. دموكرات‌ها نمي‌توانند جايگزين قابل اعتمادي براي عوام‌فريبان راست‌گرا محسوب شوند، مگر اينكه خطاهاي خود را اصلاح كرده و راي‌دهندگان بيشتري را جذب خود كنند. البته عوام‌فريبان معاصري چون دودا در لهستان يا ويكتور اوربان در مجارستان درست مثل روساي جمهور امريكا در دور دوم مي‌توانند راي مردمي را به خود اختصاص داده و بار ديگر انتخاب شوند. اگر اين نكته را در نظر بگيريم، همين كه ترامپ از كاخ سفيد خارج شود، دستاورد بزرگي محسوب مي‌شود و پيام ستاد انتخاباتي بايدن نيز تماما مبتني بر اهميت بسزاي همين موضوع بود. شايد نتايج انتخابات، اعلام برائت كامل از سياست‌هاي ترامپ نباشد، اما حداقل مخالفت با آن را نشان مي‌دهد. 
جمهوري‌خواهان نيز بايد از اين انتخابات درس بگيرند. ترامپيسم محدوديت‌هاي خودش را دارد. اگر آنها براي بي‌اعتبار كردن بايدن بخواهند همه لايحه‌ها و قوانين پيشنهادي دولت را رد كنند، امريكا بار ديگر در چرخه‌اي قرار مي‌گيرد كه در آن منطق برد- باخت حزبي نمي‌گذارد مشكلات كشور حل و فصل شود. اين نوع رفتار، كاملا كوته‌بينانه است.
درست است كه ترامپ جناح سياسي راست را متحول كرده است، اما شايد تاثير او بر سياست جمهوري‌خواهان كمتر از چيزي باشد كه در انتخابات 2020 مشاهده كرديم. در فضاي به ‌شدت دوقطبي جامعه امريكا، نمي‌توان اين نتايج را لزوما به معناي تاييد سياست‌هاي او تلقي كرد. ميزان پايين محبوبيت او نشان مي‌دهد كساني كه به او راي دادند، جمهوري‌خواهاني بودند كه ممكن است از او خوش‌شان نيايد، اما گزينه ديگري براي راي دادن نداشتند. اكنون با بيرون رفتن او از سياست امريكا، بسياري از جمهوري‌خواهان با رهبر جديدي بيعت مي‌كنند و از او تاثير مي‌پذيرند. اين انتخابات بار ديگر نشان داد كه ملت امريكا دچار تفرقه است. بسياري از سياستمداران امريكايي به اين تفرقه دامن مي‌زنند و هيچ يك به اندازه ترامپ باعث ايجاد چند دستگي ميان مردم نشده است. اميدواريم شكست او در انتخابات، به اين گروه از سياستمداران بياموزد كه تفرقه‌افكني هميشه جواب نمي‌دهد.
منبع: اكونوميست

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون