• ۱۴۰۳ جمعه ۲۸ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4808 -
  • ۱۳۹۹ يکشنبه ۱۶ آذر

نگاهي به «راهنماي مردن با گياهان دارويي» رمان عطيه عطارزاده

عطر و طعم جهان تاريكي

نوا ذاكري

 

«راهنماي مردن با گياهان دارويي» داستان بلندي است با روايتي متفاوت؛ دختري كه در پنج سالگي طي يك اتفاق نادر، نابينا شده و با مادرش در خانه‌اي حياط‌دار در منطقه دروازه دولت تهران زندگي مي‌كند؛ خانه‌اي كه در آن، مادر و دختر انواع و اقسام گياهان دارويي را توليد مي‌كنند و بوي گل‌ها و ريشه‌ها و برگ‌هاي اين گياهان، سراسر خانه را فرا گرفته است. داستان از زاويه ديد دختر، با نثري قديمي روايت مي‌شود و ما جهان داستان را از تاريكي چشمان او مي‌بينيم:  «هفده سال است كه نديده‌ام. آخرين تصويرم از جهان، بوته عاقِرقرحاي سفيدي است كه در پنج سالگي ديده‌ام، آن هم همين طور دارد كمرنگ و كمرنگ‌تر مي‌شود. نقطه‌اي درست وسط سرم تير مي‌كشد و رنگ سرخ. دسته‌اي عاقرقرحاي سفيد به طرزي باور نكردني توي چشم‌هايم فرو مي‌رود. اتفاق نادري است. دكترها مي‌گويند تقريبا بعيد است. بايد به چيزهاي بعيد عادت كنم.» كتاب با نقل قولي از ابن‌سينا درباره مرگ آغاز مي‌شود: «مرگ آن است كه نفس، اعضا و جوارح را رها كند و به حال خود بگذارد. همان‌طور كه يك صنعتگر هنگام استراحت ابزار خود را رها مي‌كند و اين حقيقت آن زمان براي شما روشن مي‌شود كه نفس و چگونگي وجودش را بشناسي...» اين نقل قول در ابتدا، يادآور مي‌شود كه با يك روايت معمول روبه‌رو نيستيم. در فصل‌هاي پاياني روند داستان، به اين نقل قول نزديك مي‌شود و عبارت پاياني كتاب نيز نقل قول ديگري از ابن‌سيناست: «اگر نه آن استي كه من بدين كه با تو سخن مي‌گويم، بدان پادشاه جهان تقرب همي كنم، به بيدار كردن تو، والا مرا خود بدو شغل‌هايي است كه به تو نپردازم و اگر خواهي كه با من بيايي، سپس من بيا.»  پس بد نيست با تمام كردن كتاب، نگاهي ديگر به ابتداي اثر بيندازيم. داستان از زيرزمين خانه شروع مي‌شود كه مادر و دختر در آن، مشغول ساخت گياهان دارويي هستند. علاوه بر متن اصلي، كتاب داراي حاشيه‌نويسي‌هايي است كه برخي گياهان دارويي و تاثير آنها را شرح مي‌دهد. اين حاشيه‌نويسي‌ها كه عموما اطلاعاتي خام از گياهان دارويي است، در بسياري از بخش‌ها، تاثير چنداني بر روند كلي داستان ندارند و حتي باعث پرت شدن ذهن مخاطب مي‌شوند اما اگر كل اثر را، متني در نظر بگيريم كه دختر-راوي داستان- مي‌خواهد درباره گياهان دارويي بنويسد-همان‌طور كه در بخش‌هايي و به خصوص در انتها، به موضوع نوشتن كتاب اشاره مي‌كند- تا حدي اين حاشيه‌نويسي‌ها كه گاه بي‌ربط هم به نظر مي‌رسند، پذيرفتني مي‌شوند.  راوي، اين دختر نابينا كه از كودكي همواره با گياهان دارويي سروكار داشته، جز مادرش و سيد-مردي كه براي خريد داروهاي گياهي به خانه آنها رفت و آمد مي‌كند- با كسي در ارتباط نيست و زندگي‌اش در عطرهاي گياهان و كتاب‌هايي خلاصه مي‌شود كه مادر برايش مي‌خواند؛ با اين همه، حادثه مرگ پدربزرگ، مادر و دختر را براي يك روز از خانه بيرون مي‌كشد و دختر براي اولين بار با جهان خارج و آدم‌هاي ديگر روبه‌رو مي‌شود. اين ديدار بسيار كوتاه است اما تاثير عميقي روي دختر و رابطه‌اش با مادر مي‌گذارد و شايد همين تاثير است كه در نهايت كار او را به جنون مي‌كشاند؛ اگرچه نشانه‌هاي اين جنون در فصل‌هاي ابتدايي اثر هم وجود دارد. نشانه‌ها مي‌تواند خواننده تيزبين را به اتفاقات آخر داستان آگاه كند. عبارت «كم‌اند كساني كه در اين جهان قلب داغي را در دست گرفته باشند؛ لذت غريبي دارد، من مي‌دانم.» كه در باب دوم مطرح مي‌شود تا حد زيادي نشان مي‌دهد كه در پايان قرار است چه اتفاقي بيفتد.  «راهنماي مردن با گياهان دارويي»، يك اثر تجربي در فضايي سورئال است. تخيل دختر با زندگي واقعي چنان عجين شده كه جدا كردن آنها از يكديگر امكان‌پذير نيست. فضاي خيالي و آدم‌هاي خيالي كه دختر با آنها در ارتباط است، روي زندگي واقعي او تاثير مستقيم مي‌گذارند. اين آدم‌هاي خيالي كه يكي از آنها ابن‌سينا و ديگري جد مادري‌اش است، در نيمه دوم كتاب و بعد از بيمار شدن مادر، بيشتر وارد قصه مي‌شوند و در بخش‌هايي، آنها هستند كه به وسيله دختر، دست به كارهايي عجيب مي‌زنند.  فضايي كه عطيه عطارزاده در انتهاي كتاب و با حاد شدن بيماري مادر به تصوير كشيده، ما را به ياد صحنه‌هاي پاياني كتاب «زندگي در پيش‌رو»، نوشته «رومن گاري» مي‌اندازد؛ اگرچه تاثير پذيرفتن نويسنده از كتاب «كوري» هم كاملا مشهود است. با شروع بيماري مادر و به هم ريختن نظم زندگي، كم‌كم همه ‌چيز رو به ويراني مي‌رود؛ اختيار خانه، پرستاري از مادر كه با بيماري سل دست و پنجه نرم مي‌كند و ساخت گياهان دارويي را دختر به دست مي‌گيرد. تنهايي و سكوت حاكم بر خانه و حضور مداوم آدم‌هاي خيالي، فضاي داستان را دستخوش تغييراتي گسترده مي‌كند. اثر در يك سكون شروع مي‌شود و ادامه پيدا مي‌كند. ما شاهد زندگي يكنواخت اين مادر و دختر عجيب هستيم، اما نيمه پاياني كتاب با تغييرات گسترده‌اي همراه است كه يك‌باره صورت مي‌گيرد؛ به نظر مي‌رسد نويسنده در اين نيمه كمي عجله به خرج داده، چراكه خواننده براي درك و دريافت اتفاقات، نياز به زمان بيشتري دارد. نقطه قوت رمان، لحن شاعرانه و نگاه دختر نابينا به جهان اطرافش است؛ او كه قوه بينايي خود را از دست داده، از طريق حواس ديگر خود مانند بويايي، چشايي و لامسه زندگي مي‌كند و عطر و طعم همه ‌چيز را با جزييات شرح مي‌دهد و حس بويايي مخاطب را درگير مي‌كند، همانند اين عبارت در فصل پاياني كتاب: 
«بوي مرده عجيب است. به ‌شدت تهوع‌آور است و من تا به حال تجربه‌اش نكرده‌ام. حتي ريشه‌هاي درختان هم كه مي‌پوسند بوي بهتري مي‌دهند. بوي مرده تلخ است و لزج و سرشار از دانه‌هاي خيس ماسه و چيزهاي پوسيده‌ايي كه جايي نمي‌شود پيداشان كرد.» اما نقطه ضعف اثر، بمباران اطلاعات كم اهميت مانند گياهان دارويي و سخن گفتن از نويسندگاني مانند «ماركز» و «بورخس» و نپرداختن به اطلاعات ارزشمندي مانند غيبت پدر است. اطلاعات دختر از پدرش، به واسطه تعريف‌هاي جسته گريخته مادر است. بعد از نابينا شدن دختر در پنج سالگي مادر دست او را گرفته و از خوي به تهران آمده و براي هميشه ماندگار شده. تكليف پدر در داستان مشخص نيست. آخرين صحنه از پدر كه در ذهن مادر و دختر مانده، صحنه‌اي است كه او سوار بر اسب با دختري به اسم مه‌لقا كه موهايي بلند و سياه داشته مي‌تازيده اما ماجرا همين جا رها مي‌شود و سرانجام هم دختر در انتظار پدري است كه كسي از سرنوشتش خبر ندارد.
در پايان، دختر روي صندلي در حالي كه زالوها مشغول خوردن خونش هستند، منتظر پدر است و به نوشتن كتابي درباره گياهان دارويي فكر مي‌كند. اگرچه عجله نويسنده در پايان كتاب كاملا مشهود است، اما صحنه آخر، تاثيرگذار و تكان‌دهنده است.
«راهنماي مردن با گياهان دارويي»، اولين اثر داستاني عطيه عطار‌زاده است كه از سوي نشر چشمه در سال 96 منتشر شده و اكنون به چاپ بيستم رسيده است. پيش‌تر از اين نويسنده دو مجموعه شعر «زخمي كه از زمين به ارث مي‌بريد» و «اسب را در نيمه ديگرت برمان» منتشر شده بود. او مستندساز، شاعر و نقاش است و همه اين هنرها را در اولين اثر داستاني‌اش، كم و بيش به كار گرفته. طوري كه بعضي از بخش‌هاي كتاب، همانند تصاويري از فيلم، خواننده را با خود همراه مي‌كند. 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون