• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۱۳ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4830 -
  • ۱۳۹۹ پنج شنبه ۱۱ دي

چرا گاهي نمي‌توان زندگي مشترك را ادامه داد؟

ثبت ۲۰۰۰ طلاق با مدت ازدواج زير يك‌سال در بهار ۹۹

بر اساس آمار منتشر شده از سوي مركز آمار ايران، در حالي در سه ماهه بهار سال جاري 2هزار و 198 طلاق به ثبت رسيده كه طول مدت ازدواج اين طلاق‌ها كمتر از يك‌سال بوده است. اين در حالي است كه براي ازدواج‌هاي يك تا پنج ساله نيز 9هزار و 982 طلاق در همين بازه زماني به ثبت رسيده است. به گزارش ايسنا، اگرچه آمار طلاق‌هاي ثبت شده در بهار سال ۹۹ براي ازدواج‌هاي كمتر از يك‌سال  ۶۷۵ مورد و براي ازدواج‌هاي يك تا پنج سال  ۱۶۱۴ مورد نسبت به بهار سال گذشته كاهش داشته، اما سوال اينجاست كه چرا برخي زوج‌هاي جوان نمي‌توانند زندگي مشترك را تحمل كنند و به طلاق روي مي‌آورند؟  دكتر آزيتا كشاورز، هيات علمي دانشگاه و مدير تيم تخصصي خيانت و طلاق انجمن ازدواج و خانواده در گفت‌وگو با ايسنا اظهار كرد: مي‌توان گفت طلاق هنگامي رخ مي‌دهد كه شرايط يك رابطه بحراني مي‌شود، به گونه‌اي كه اين شرايط در فعاليت اجتماعي آنها نيز تاثير مخرب مي‌گذارد. در چنين شرايطي افراد قادر به تحمل استرس‌هاي ايجاد شده نيستند، رابطه مخرب و غيرقابل هدايت مي‌شود به گونه‌اي كه با توهين و شكستن حريم يكديگر، تحقير و تهديد، چشم‌انداز اميدواركننده‌اي در رابطه ديده نمي‌شود. اين «خانواده درمانگر» تصريح كرد: هيچ مشاوري حق ندارد به زوجين بگويد كه آنها به درد هم نمي‌خورند و بايد طلاق بگيرند، اما در چنين شرايط بحراني افراد نياز دارند با كمك مشاوران دورنمايي از زندگي خود را ببينند و تصميم بالغانه‌اي براي ادامه آن بگيرند. كشاورز در ادامه به بيان عوامل موثر در طلاق زوجين پرداخت و گفت: از جمله اين عوامل، ازدواج افراد زير ۱۸ سال است كه گاهي به دليل ازدواج زود هنگام به طلاق مي‌انجامد. حتي بعضي اوقات ازدواج مجدد افراد پس از طلاق نيز به طلاق مجدد ختم مي‌شود، چراكه آنها ياد نگرفته‌اند چگونه با سوگ پس از جدايي، خشم، مواجهه با زخم‌هاي قديمي از ازدواج گذشته، كنار بيايند از اين‌رو شكست‌هاي بهبود نيافته ازدواج قبلي را در رابطه بعدي تكرار مي‌كنند. در چنين شرايطي دريافت مشاوره پس از جدايي و پيش از ازدواج مجدد به شدت توصيه مي‌شود. به گفته اين روانشناس، اختلاف در الگوهاي باوري زوجين، اختلاف در سليقه و ارزش‌ها، بيكاري، سطح توان اقتصادي زوجين و ناتواني در تحقق خواسته‌ها، اختلاف در سطح تحصيلات، طلاق والدين مطابق با پژوهش‌ها، فرزنداني كه والدين آنها طلاق گرفته‌اند، مستعد اين هستند كه در رابطه خودشان نيز با طلاق مواجه شوند، چراكه مهارت حل مساله را نياموخته‌اند و خيانت، ناسازگاري و اختلالات جنسي، اختلالات رواني و اختلالات شخصيتي و... از جمله عمده دلايل طلاق زوجين است. كشاورز با اشاره به فاكتور اعتياد و اثرات خانمان‌برانداز آن بر افزايش طلاق افزود: ما بايد اعتياد خانواده‌هاي ايراني را دريابيم، گاهي فشار عاطفي بسيار زياد روي افراد، طردشدگي و كاهش وابستگي به همسر و زندگي منجر به اعتياد زوجين به سيگار، مواد مخدر، تماشاي فيلم‌هاي مستهجن و... مي‌شود. مدير تيم تخصصي خيانت و طلاق در انجمن ازدواج و خانواده، جدي نگرفتن مشكلات شخصيتي، روحي و رواني همسران را از جمله عوامل موثر در جدايي دانست و ادامه داد: اضطراب، افسردگي، بيماري‌هاي رفتاري يا دوقطبي و... مي‌توانند منجر به فرسايش روابط و افزايش آمار طلاق شوند. همچنين نقش رسانه‌هاي اجتماعي را در بروز اختلافات ميان زوجين نمي‌توان ناديده گرفت، چراكه روابط نامتعارف زوجين در شبكه‌هاي اجتماعي ولو اينكه منجر به خيانت سايبري نشوند با ايجاد اعتياد به فضاي مجازي و استفاده بيش از حد از موبايل به طور حتم دعواهاي بي‌پايان، برآورده نشدن تمناي زوجين از يكديگر و در نهايت دوري را ايجاد مي‌كند. او معتقد است كه جوانان بايد به سمت همسرگزيني بالغانه پيش روند، چراكه اغلب جوانان  به علت علاقه بيش از حد به يكديگر نسبت به ازدواج عجولانه تصميم مي‌گيرند و دوران شناخت از يكديگر را به حداقل مي‌رسانند. همسرگزيني نابالغانه اغلب منجر به طلاق مي‌شود. اين صبوري در رابطه باعث مي‌شود حتي اگر در رابطه‌اي مشكلاتي ايجاد شود زوجين با صبوري و تاب‌آوري آن مشكلات را حل مي‌كنند و عجولانه تصميم به ازدواج نمي‌گيرند. اين استاد دانشگاه درباره درك متقابل و تفاهم زوجين تصريح كرد: مهم‌تر از تفاهم در روابط، تطابق است. تطابق به اين معناست كه زوجين بدون تغيير در شخصيت خود و با شناخت كافي نسبت به خود، هويت و خواسته‌هاي خود با ويژگي‌ها و شخصيت همسر خود به تطابق مي‌رسند. زوجين با استفاده از تطابق مذاكره مي‌كنند و بدون تغيير يكديگر به نظرات هم احترام مي‌گذارند تا به درك متقابلي از يكديگر برسند. اين روانشناس اظهار كرد: در واقع آنچه منجر به طلاق مي‌شود، سوءتفاهم زوجين است. از جمله اين سوءتفاهمات موانع ارتباطي، ارتباطات غلط، گوش ندادن به حرف يكديگر، غرور، سرزنش يكديگر، احساس برتري بر يكديگر، حسابگري در رابطه، قضاوت، دعواهاي كش‌دار و ادامه دادن بحث‌هاي گذشته، كند‌وكاو در گذشته و گشتن درون زباله‌هاي اخلاقي و ارتباطي گذشته هستند. به گفته كشاورز، زوجين با شخصيت‌كشي از طريق اسم گذاشتن روي همسر و استفاده از  واژه‌هاي توهين‌آميز نظير كچل، خپل و... مي‌توانند رابطه عاطفي خود را تخريب كنند. از اين‌رو لازم است زوجين يكديگر را با واژه زيبا خطاب و حتي با واژه‌هاي زيبا نام يكديگر را در موبايل خود ذخيره كنند. او با تاكيد بر اينكه تفاهم كامل و نبودن مشكل  در هيچ رابطه‌اي ممكن نيست، ادامه داد: كناره‌گيري مكرر، ترك محيط، قهر كردن‌ها، سكوت پس از دعوا، خود را محق دانستن، تهديد، تحقير، انتقاد و گله كردن طولاني مدت مي‌تواند روابط را دچار اختلال كند. تطابق در ازدواج مهم‌تر از تفاهم است، چراكه گاهي تفاوت‌ها ازدواج را لذت‌بخش‌تر مي‌كند، از اين‌رو بايد تطابق را آموخت. اين روانشناس  ادامه  داد: براي مثال تطابق در نامگذاري فرزند، تربيت كودك، تطابق در انتخاب رشته تحصيلي و تطابق در انتخاب ازدواج فرزند و... از جمله تطابق‌هايي است كه زوجين بايد در زندگي مشترك  به  كار  گيرند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون