• ۱۴۰۳ سه شنبه ۲۸ فروردين
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4841 -
  • ۱۳۹۹ چهارشنبه ۲۴ دي

ادامه از صفحه اول

ميخ، اسب، كارشناس!

شايد ادعاي نادرستي نباشد اگر بگوييم عامل اصلي توفيق كشورهاي آسياي جنوب شرقي همان باورهايي است كه آن ضرب‌المثل را پديد آورده است و عامل اصلي زيان ديدن‌ها و عقب ماندن‌هاي ما، همين ذهنيت منتشر در بين خود ماست كه اين جمله‌هاي فرافكنانه و بهانه آوردن‌ها را بر زبان‌مان جاري مي‌كند. راه‌حل هم ساده است. كافي است كه من تصميم بگيرم كارم را درست انجام دهم. در اين حالت حداقل دو اتفاق خواهد افتاد؛ نخست آنكه به اندازه يك نفر، از قدرت مافياهاي نابودگر كم خواهد شد و به اندازه يك نفر، به قدرت ساختارهاي توسعه بخش اضافه خواهد شد. دوم آنكه، وقتي كه من به درستي كار خود باور پيدا كنم، جرات و انگيزه مطالبه‌گري خواهم داشت و كسي هم نخواهد توانست كه از طريق گروكشي، مرا به سكوت وادارد. حالا كافي است، يك نفر ديگر شاهد اين تجربه باشد و آن را تكرار كند...! اگر در شهر يا استاني كه زندگي مي‌كنيم، از وجود مافياي كوچك يا بزرگي خبر داريم كه خواسته‌هاي فسادآميز خود را به دست مي‌آورد، لازم نيست كه براي فاش شدن مكانيسم فساد، حتما سردسته اين مافيا را شناسايي كنيم. ساده‌ترين راه اين است كه ببينيم وقتي اين مافيا توانسته است براي طرح خلاف قانون خود مجوزي از فلان اداره بگيرد، چه كساني در آن اداره حضور دارند كه بخشي از صدور اين مجوز به آنها مربوط بوده و يكي از جمله‌هاي بالا را به زبان مي‌آورند؟ حتي مي‌توانيم شركت‌ها و تيم‌هاي مشاوري را كه با اين مافيا همكاري مي‌كنند بررسي كنيم و ببينيم كه چه كساني در آنجا مشغول به كار هستند و گمان مي‌كنند سهمي در اصل تخلف ندارند و اگر همكاري نكنند، جاي آنها بلافاصله پر خواهد شد و تنها او خواهد بود كه با از دست دادن شغل، ضرر مي‌كند! تاريخ نشان داده است كه سرداران بي سرباز، شكست مي‌خورند. سربازان مافياهاي رانتخوار، يا كارمندان و كارشناسان و مديران رده‌هاي مياني ارگان‌هاي رسمي هستند يا كارشناساني كه كار بزك و توجيه كردن و مقبول نشان دادن طرح پرايراد مافياها را در قالب شركت همكار يا مشاور انجام مي‌دهند. براي حل شدن مشكل و شروع توسعه، لازم است كه اين كارشناسان، به جاي فريفتن خود با جمله‌هاي نخ‌نما شده، آن ضرب‌المثل چيني-ژاپني را براي خود تكرار كنند. در اين صورت، آن مافيا نخواهد توانست كه 52هزار متر مربع از اراضي ملي را با مجوزهاي خلاف قانون تصاحب كند و آلودگي‌هاي خطرناكش را در كام مردم بريزد. يا فلان مافيا نخواهد توانست روزانه به اندازه چند ده هزار نفر، آب با كيفيت يك دشت ممنوعه را ببلعد و پساب آلوده‌اش را روانه زمين‌هاي زراعي و رودخانه كند. فلان شركت رانتي نخواهد توانست كه يك طرح سدسازي غلط و بحران‌زا را با هزارها ميليارد هزينه و بدون داشتن مجوز عملياتي كند. واردكننده باتري‌هاي قراضه اين امكان را پيدا نخواهد كرد كه محموله سمي خود را ترخيص كند و...! اگر بخواهيم ضرب‌المثل چيني-ژاپني را در جامعه و روزگار خودمان بازسازي كنيم، شايد اين شكل از بازنويسي، ملموس‌تر باشد: «به خاطر يك گزارش، مجوزي خلاف صادر شد. به خاطر مجوزي خلاف، فعاليتي فسادآور شروع شد. به خاطر فعاليتي فسادآور، شهري آلوده شد. به خاطر آلوده شدن شهري، صدها هزار نفر با مرگ و بيماري‌هاي صعب‌العلاج دست به گريبان شدند و تمام اينها به خاطر كارشناسي بود كه گزارش خود را درست ننوشت!»


چه كسي مقصر آلودگي‌هواست

 تاب‌آوري اكوسيستم در برابر آلاينده‌ها به نظر هماني است كه به دنبال آنيم و چندان جامع است كه مي‌شد سرلوحه‌اي براي سياست‌گذاري صحيح در همه اركان توسعه شهري قرار بگيرد. تاب‌آوري داراي تعاريف متفاوتي است؛ براي مثال پرينگز تاب‌آوري اكوسيستم را اندازه‌گيري سرعت بازگشت سيستم به حالت تعادل و هواي سالم‌تر مي‌داند؛ تعريف جامع ديگري وجود دارد كه توسط هولينگ ارايه شده است و در آن تاب‌آوري را به دو دسته تاب‌آوري مهندسي و تاب‌آوري زيست محيطي تقسيم كرده است. با چشم‌پوشي از تعريف جزيي‌تر كه از حوصله اين نوشتار خارج است بد نيست به اين نكته اشاره شود كه تحقيقات به عمل آمده به وضوح نشان مي‌دهد كه سياست‌هاي اجتماعي در شهر تهران، شامل ساخت‌ وساز، قطع درختان و تخريب فضاي سبز، جانمايي كارخانجات، نقشه و الگوي مصرف سوخت، اعم از حمل و نقل، خانگي و صنعت مجموعا شرايطي را فراهم كرده است كه تهران شهري تاب‌آور نباشد؛ يعني هر تغيير كوچكي اعم از تغيير كيفيت سوخت در خودروها، نيروگاه‌ها يا صنايع يا افزايش تعداد خودرو‌ها در خيابان، افزايش بار ترافيك شهري و حتي تغييركاهشي الگوي باد و بارش در اين شهر باعث وقوع بحران و بالا رفتن سطح آلودگي تا رنگ قرمز و بنفش مي‌شود. نخستين‌بار در سال 1374، 100 كارشناس در تهران در كنار يكديگر گرد آمدند و پس از بررسي، بيانيه‌اي براي هواي تهران صادر كردند و وضعيت آن را بحران ملي و تلاش براي اصلاح آن را عزم ملي ناميدند كه بازتاب نيافت. بايد به اين نكته توجه شود كه بيش از 200 روز از سال در تهران غلظت ذرات معلق چنان است كه ديد كمتر از 500 متر است. جايكا يا همان Japan International Cooperation Agency سه سال بعد از اين نشست يعني در سال 1377 اعلام كرد كه در تهران در هر ساعت يك نفر بر اثر آلودگي هوا جان مي‌سپارد. بانك جهاني در سال 2001 ضرر و زيان مالي ناشي از آلودگي هوا در تهران را بالغ بر 7 ميليارد دلار ارزيابي كرد و برآورد شده است كه روزهايي كه شهر تهران با شاخص آلودگي زير 50 در وضعيت سبز قرار دارد زير 20 روز در سال است. با توجه به اينكه تاب‌آوري با حوزه‌هاي مالي و اقتصادي، اجتماعي و زيست‌محيطي رابطه مستقيم دارد و با توجه به اينكه تحقيقات نشان مي‌دهد كه بيشترين تاثير اين شاخص از حوزه مالي و اقتصادي است بايد گفت كه شهر تهران و بسياري از شهرهاي صنعتي ايران هم‌اكنون در وضعيت بحران هستند و اتفاقات ماه‌هاي سرد سال تنها شدت بحران را بيشتر مي‌كند؛ در آن شرايط است كه توجه افكار عمومي متوجه شرايط بحراني مي‌شود و با گذشت ماه‌هاي سرد مجددا همه فراموش مي‌كنند كه شرايط تا چه حد بحراني است.  اين شرايط بحراني در تك تك روزهاي سال وجود دارد و جالب آنجاست كه هيچ عزمي براي حل ريشه‌اي آن وجود ندارد. اينكه انتظار داشته باشيم شرايط ناپايدار در يك شهر چند ميليوني پيش نيايد، به نظر انتظار گزافيست؛ اما اينكه چرا بايد شرايط تا حدي بحراني باشد كه اين شرايط فوق بحراني پايدار شده و زودگذر نباشد بايد سوال اساسي محافل علمي باشد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون