عاقبت ترامپ
جعفر گلابي
اگر از ظهور و سقوط هزاران شاه و سلطان و قيصر و والي و رييسجمهور در طول تاريخ هيچ نميدانستيم و فقط چهار سال زمامداري ترامپ در امريكا را مشاهده ميكرديم، كافي بود كه عبرتي عظيم در تمام شقوق زندگي بشر از مسائل كوچك تا بزرگ از زندگيهاي شخصي افراد تا انواع مسوولان و رهبران كشورها پديد آيد و طاغيان و گردنكشان و مستبدان را به خود آورد. ترامپ وقتي بر كرسي رياستجمهوري امريكا نشست به عنوان قدرتمندترين مردجهان بيپرواتر از هر صاحب قدرتي به اعمال اميال خود پرداخت، هنجارهاي نيم بند جهان را به استهزا گرفت، با رسانهها گلاويز شد، متحدان خود را رنجاند و اگر شخصيتي كاسب نداشت و به پرستش پول مبتلا نبود و ساختار سياسي امريكا ممانعتي ايجاد نميكرد چه بسا جنگها به راه ميانداخت و جهان را به جهنمي بدتراز جهنم دستساز هيتلر مبدل ميكرد. اكنون او در اوج انزوا و تيرهبختي در حالي كاخ سفيد را ترك ميكند كه حتي عنوان پريزيدنت را ممكن است از دست بدهد و بانكهاي مهم جهان يكي پس از ديگري تحريمش ميكنند و قطعا موقعيت پيش از رياستجمهوري خود را نخواهد داشت. طبق اولين نظرسنجي پس از حادثه حمله به كنگره ميزان رضايت از دونالد ترامپ به ۲۹ درصد سقوط كرده كه پايينترين ميزان دوره رياستجمهوري اوست و احتمالا وي سرمايه بزرگ 75 ميليوني راي خود را مورد آسيب جدي قرار داده است. ترامپ چهره بدون روتوش و پرسرعت يك ديكتاتور و مستبد خودمحور است كه در يك بازه زماني كوتاه تاريخ هزاران امثال خود را آشكارتر از هر زمان ديگري به تصوير كشيد. او به خوبي نشان داد كه انسان قدرتمند بياخلاق حتي اگر از نردبام دموكراسي بالا رفته باشد و يك سيستم چند لايه بر او نظارت كند و رسانههاي قدرتمند دائما مورد سوالش قرار دهند و نهادهاي مدني مستقل از هر سو عملكردش را زير ذرهبين قرار دهند باز هم ميتواند از همه آنها عبور كند و مصالح و دستاوردهاي جامعه خويش حتي سلامت عمومي مردم را ناديده بگيرد و فقط در اين حوزه كشورش را به كرونازدهترين كشوردنيا مبدل كند . اينجا روشن ميشود كه كمترين اهمالها در ساحت سياسي كشورها تا چه حد ميتواند خطرناك باشد و قدرتمندترين و ثروتمندترين جامعهها را كمرشكن كند.
اگرچه ظهور و سقوط سهمگين ترامپ عبرت بسيار روشن و ملموسي براي همه قدرتمندان عالم است ولي آنان تا زماني كه بر سرير حكمراني نشستهاند نه گوششان درست ميشنود و نه چشمشان قادر به ديدن واقعيات است، لذا مردم ناظر بهتري براي اين حادثه بزرگ هستند. مردمي كه در سراسر جهان اتفاقا نتيجه هر تصميم كلان را با گوشت و پوست و استخوان خويش لمس ميكنند بايد نيك بنگرند و با چشماني باز عملكرد حاكمان خود را مورد موشكافي مداوم قرار دهند. اكنون كه كشور ما به سوي انتخابات رياستجمهوري پيش ميرود و چند ماه ديگر بايد مسوول اجرايي كشور تعيين شود، نقش مردم از هر زمان ديگري حساستر است. هر چند يك جناح سياسي از همين حالا علاوه بر تمهيدات همهجانبه از جمله تصويب قوانين جهتدار تلاشي آشكار براي فتح كرسي رياستجمهوري را آغاز كرده است و پيروزي خود را حتمي ميداند يا حتمي ميكند ولي نبايد آگاهي مردم را دستكم گرفت و آنها را به دقت در حوادث و رويدادها و عملكردها و شعارها دعوت نكرد. رييسجمهور در كشور ما با همه محدوديتهايي كه پيرامونش را فرا گرفته است ميتواند در فرآيند كلي تصميمها تاثير بگذارد و از در غلتيدن جامعه به اوضاعي بدتر از اوضاع كنوني جلوگيري به عمل آورد. در مقطع كنوني بهترين معيار و ملاك براي تصميم مردم پيرامون انتخابات عملكرد نمايندگان فعلي مجلس است. آنها نه ميتوانند و نه ميخواهند اهداف و روشها و سطح دانش و دلسوزي و تعهد خود را مخفي كنند. قرار است رييسجمهوري همسو برگزيده شود و هماهنگ با انبوه شعارهايي كه نمايندگان ميدهند كشور به صورت يكدست اداره شود. مثلا اگر زماني براي نابودي اسراييل تعيين كردهاند، ميل چنداني براي تعامل مثبت و سازنده با جهان از خود بروز نميدهند، محدوديت رسانهها را به اشكال مختلف پيگيري ميكنند و الگوي اقتصاديشان از تجربههاي علمي جهان پيروي نميكند و افتخار ميكنند كه به جاي توانمندسازي خانوادهها درب خانهها را بزنند و چند كيلو عدس و نخود و روغن تحويل دهند البته ميخواهند كه دولت هم در همين راستا باشد. دولت هم ديپلماسي را حرف مفت بداند و در مذاكرات شعار بدهد و از خطر براي كيان كشور نترسد و در اين زمينه شجاع باشد! 800 ميليارد دلار را مانند آقاي احمدينژاد خرج كنند و فقط در يك نمونه با نامهاي 8000 ميليارد تومان از دارايي مردم را در يك كاغذ A4 و بدون سربرگ با امضاي 3 وزير تقديم يك نفر كنند و بعد از 10 سال هنوز نشود اين پول را به خزانه بازگرداند. مردم ميتوانند با آگاهي هرچه تمامتر اوضاع را زير نظر داشته باشند و بر حوادث دنيا و درون كشور دقيق شوند و خطرها را بشناسند، بلكه راهي پيدا شود و 8 سالي بدتر از دوران معجزه هزاره سوم به وجود نيايد.