• ۱۴۰۳ سه شنبه ۱۸ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4861 -
  • ۱۳۹۹ دوشنبه ۲۰ بهمن

به بهانه استدلال وزير ارشاد درباره چرايي برگزاري جشنوار‌ه‌ها در روزهاي كرونايي

يك ماه در سال هنر عامل نشاط عمومي است

بابك احمدي

 

وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي عصر روز سه‌شنبه از دبيرخانه سي و ششمين جشنواره موسيقي فجر بازديد كرد و طبق گزارش روابط‌عمومي معاونت هنري، «در جريان مجموعه اقدامات و فعاليت‌هاي اين دوره از برگزاري جشنواره قرار گرفت.» سيدعباس صالحي در اين بازديد البته تلاش كرد به بعضي انتقادها در خصوص برگزاري مجموعه جشنواره‌هاي فيلم و تئاتر فجر با وجود سير صعودي مبتلايان طي روزهاي اخير و همچنين اضافه‌ شدن نوع جديد ويروس به گرفتاري‌هاي پيشين پاسخ دهد. بر كسي پوشيده نيست كه طبق تصميم دولت درهاي سالن‌هاي موسيقي، تئاتر و سينما در تمام ماه‌هاي سال 98 به روي مردم و هنرمندان بسته ماند؛ رويكردي همسو با پيشنهاد نهادهاي علمي، سازمان بهداشت جهاني و تمامي كشورهاي درگير با  ويروس. 
وزير ارشاد در ديدار كوتاه خود بي‌آنكه اشاره مستقيم داشته باشد، تلاش دارد در پاسخ به اين پرسش كه جشنواره‌ها چرا در شرايط بغرنج كنوني برگزار مي‌شوند، استدلالي مطرح كند. آن‌ هم در شرايطي كه رويدادهاي مهم سينمايي و تئاتري جهان براي حفظ سلامت شهروندان، يا تصميم به لغو برگزاري گرفته‌اند يا به شيوه آنلاين پناه برده‌اند. سيدعباس صالحي در اين باره مي‌گويد: «در زمان جنگ و دفاع مقدس و اوج جنگ و حملات دشمن جشنواره‌هاي فجر برگزار مي‌شد و اين علامت خوبي براي كشور بود و كشور را به فضاي آرامش و اعتماد مي‌كشاند كه هنر در كشور همچنان زنده است. بنابراين با اين نگاه كه ايام كرونايي هم اگر سخت‌تر نباشد ولي بي‌شباهت به ايام جنگ نيست، صلاح ندانستيم جشنواره‌ها  تعطيل  شوند.» 
قبل از هر چيز در تاييد رهايي‌بخشي هنر حتي در تيره‌ترين روزگار به نمونه‌اي معاصر اشاره ‌كنم. مرضيه برومند، كارگردان شناخته شده سينما و تلويزيون كه پيش از اين‌ با تئاتر عروسكي و كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان شناخته مي‌شود، روز يكشنبه ۳۱ مرداد سال ۱۳۹۵ در گفت‌وگو با روزنامه اعتماد، خاطره‌اي گفت از‌ اجراي نمايش در دوران جنگ. خاطره‌اي كه نشان مي‌دهد جامعه چطور حتي زير موشك‌باران به هنر واكنش نشان مي‌دهد. «سال ۵۹ نمايش «اولدوز و كلاغ‌ها» به حدي مخاطب داشت كه علاقه‌مندان براي تماشاي كار دور تئاترشهر حلقه مي‌زدند. ما بايد اجراي ديروقت نمايش را جا بيندازيم. دوره اين خاموشي‌هاي زودهنگام كه محصول دوران جنگ است به سر آمده و خط‌كشي بين گونه‌هاي نمايشي معنا ندارد. روز بازبيني نمايش «اولدوز و كلاغ‌ها» بود كه عراقي‌ها فرودگاه را زدند و جنگ شروع شد. ما به مديران گفتيم حتي اگر جنگ باشد نمايش اجرا مي‌شود و پاسخ اين بود كه ساعت سه ظهر اجرا كنيد تا مردم زمان خاموشي به خانه‌هاي خود برگشته باشند. شروع زودهنگام اجراي نمايش‌ها و چشم‌پوشي سالن‌ها از برنامه‌ريزي براي سانس‌هاي ديروقت يادگار آن دوران است.»
بگذريم كه در نتيجه كج‌سليقگي و ناآگاهي مديران، امروز وضعيت نمايشگري عروسكي حتي از اوضاع هنرمندان دهه‌هاي پنجاه و شصت هم وخيم‌تر است ولي نكته قابل توجه اينجاست كه همه ماه‌هاي گذشته، خواست و عزم فعاليت در جمعي از هنرمندان تئاتر وجود داشت، اما سياست‌هاي دولت  مانع  ‌شد. 

هر گردي گردو   نيست!
وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي در دفاع از برگزاري جشنواره‌ها البته مقايسه‌‌اي اشتباه نيز انجام مي‌دهد. در جنگ سخت از نوع آنچه هشت سال بين ايران و عراق جريان داشت، امكان رصد مواضع نيروهاي متخاصم براي دو طرف‌ منازعه امر غريبي نبوده، اما در مورد ويروس كرونا هيچ‌كس متوجه نمي‌شود نيروي مهاجم از كجا و چه زمان افراد را آلوده مي‌كند. وزير ارشاد همچنين آگاهانه يا ناآگاهانه يك نكته را از نظرها دور نگه‌ مي‌دارد. اينكه با تدبير مديران، حتي در اوج جنگ تحميلي، تمام سالن‌هاي تئاتر فعاليت داشتند و دولت به مردم و هنرمندان سوبسيد و حمايت مي‌پرداخت. درست زماني كه رژيم بعث روي سر مردم پايتخت و شهرهاي ديگر كشور بمب مي‌ريخت، دولت سال‌هاي جنگ با وجود تمام مشكلات، مايحتاج ابتدايي زندگي را به بهاي متناسب و از طريق كانال‌هاي قابل اعتماد - و نه كلاهبرداران و رانت‌خواران- مانند تعاوني‌ها در اختيار مردم مي‌گذاشت. بخش بزرگي از جامعه حداقل مي‌توانست براي هزينه يك وعده غذايي برنامه‌ريزي كند، ولي حالا چطور؟ گفت‌وگوهاي متعدد وزرا و وكلاي ملت در سيماي جمهوري اسلامي ايران - كه عملكرد يك‌جانبه‌اش با انتقادهاي شديد مواجه مي‌شود- نشان مي‌دهد وزرا و سياستگذاران فعلي حتي از تثبيت قيمت يك شانه تخم‌مرغ عاجزند. همكاران سيدعباس صالحي در دولت تا لحظه نگارش اين متن چند ماه است نتوانسته‌اند بهاي بسياري از اقلام  اوليه را  مديريت كنند. 
در مقابل، اگر به دوران جنگ بازگرديم، برخلاف تصوير اين روزهاي هنرمندان و فعالان فرهنگي، بسياري شاهد بودند كه مديران وقت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي در دهه 60 مثلا چگونه تلاش كردند «نگاتيو» دوربين‌هاي فيلمبرداري در فهرست اقلام ضروري وارداتي كشور گنجانده شود. در حالي كه ما ظرف 10 ماه اخير به هيچ‌وجه شاهد اين نبوديم كه وزير ارشاد و ديگر مسوولان فرهنگي براي جا انداختن همين موضوع ساده «اهميت ادامه فعاليت‌هاي فرهنگي - هنري در شرايط سخت اقتصادي» در نظر دولت، تلاش خاصي انجام دهند. مديران فرهنگي و ارشادي‌ها سقوط يك به يك سالن‌هاي غيردولتي تئاتر را به چشم نظاره كردند و جز سكوت واكنش ديگري نداشتند. فعاليت‌هاي هنري چطور درست مصادف با شروع بهمن ماه منجر به روحيه‌بخشي مردم شد؟ مگر هنرمندان در طول چند ماه گذشته بارها اعتراض و گلايه نداشتند كه اين ماندن در قرنطينه و انزواي ناشي از تعطيلي سالن‌هاي تئاتر، زير فشار اقتصادي انواع مسائل را به وجود مي‌آورد؟ اصلا حالا كه جشنواره درحال برگزاري‌ است، بهتر نيست كمي موانع پيش پاي فعاليت‌هاي هنري را  برطرف كنيم؟

چندگانگي صدور مجوز تئاتر تمامي  ندارد
توضيح مدير روابط عمومي سي‌ونهمين جشنواره بين‌المللي تئاتر فجر در زمينه صادر نشدن مجوز نمايش آنلاين براي تعدادي از نمايش‌هاي حاضر در جدول جشنواره شايد تا حدي به روشن شدن وضعيت كمك كند. محسن حسن‌زاده درباره حضور نداشتن چند نمايش در جدول پخش فيلم تئاترها (با وجود دريافت مجوز اجراي صحنه‌اي در قالب جشنواره تئاتر فجر) و فعال نشدن «گزينه پخش» براي برخي ديگر از آثار به خبرگزاري مهر توضيح داده: «آثار نمايشي براي حضور در پلتفرم‌ها نياز به مجوز سازمان سينمايي دارند كه اين آثار نيز همزمان با تدوين براي دريافت مجوز پخش آنلاين ديده مي‌شوند، اما نمايش‌هاي «جواديه» به كارگرداني رضا بهرامي و «ايوب خان» به كارگرداني امير دژاكام با وجود تلاش‌هايي كه تا اين لحظه انجام داديم، موفق به دريافت مجوز پخش نشدند. البته نمايش «ايوب خان» از همان ابتدا در جدول قرار نگرفت، اما «جواديه» با وجود حضور اوليه در جدول موفق به دريافت مجوز نشد.» به اين ترتيب شاهد هستيم كه راهبرد! يك بام و دو هواي صدور مجوز آثار نمايشي در وزارت ارشاد چگونه گريبان همين اندك گروه‌هاي حاضر به مشاركت در جشنواره را گرفته است. 
موضوعي كه از فرط فقدان ‌منطق به شوخي گروتسك شباهت پيدا كرده و هر روز بي‌آنكه كسي لزومي به پاسخگويي حس كند، اعمال مي‌شود. چطور امكان دارد يك نمايش، ذيل قوانين حال حاضر كشور، از چندين و چند سد مميزي عبور كند، وارد جدول اجراي نمايش‌هاي جشنواره تئاتر فجر شود ولي طبق نظر عده‌اي بدون تخصص تئاتري در سازمان سينمايي - طبق اظهارات دبيرخانه تئاتر فجر- ممنوع اعلام شود؟ حال ‌آنكه بر اساس قوانين موجود، هر كارگردان پيش از دريافت مجوز اجراي صحنه‌اي، بايد مجوز نمايشنامه دريافت كند، تازه با عبور از اين سد است كه گروه اجازه دارد نمايش را تمرين كرده و در برابر ديدگان بازبين‌هاي شوراي نظارت و ارزشيابي اداره كل هنرهاي نمايشي قرار دهد و تازه در صورت تاييد دوباره آنهاست كه كار روي صحنه مي‌رود و فيلمبرداري مي‌شود. رويكرد سازمان سينمايي مبني بر صادر نكردن مجوز نمايش آنلاين بعضي آثار با وجود پشت سر گذاشتن پروسه‌اي چندلايه و طاقت فرسا، جز توهين به اداره كل هنرهاي نمايشي و هنرمندان تئاتر معناي ديگري ندارد. به اين اعتبار بايد پرسيد آيا با چنين عملكردي قرار است بين همين چند گروه باقيمانده در جشنواره تئاتر فجر وفاق و همدلي - طبق نظر مديريت بنياد سينمايي فارابي- ايجاد  شود؟

توجيه تاسف‌بار روابط عمومي جشنواره
در همين رابطه، اظهارات پاياني مدير روابط عمومي جشنواره فجر در گفت‌وگويي به توجيه خطاي سيستماتيك مي‌پردازد، بسيار نااميدكننده است. حسن‌زاده با وجود اطلاع از فرآيند بسيار دشوار طي شده حول صدور مجوز آثار نمايشي و گوشه‌نشيني نويسندگان و كارگردانان نامدار تئاتر به دليل سختگيري‌هاي غيرموجه و غيرهنري مي‌گويد: «به هر حال مخاطبان نمايش‌هاي زنده با مخاطباني كه آثار را به صورت آنلاين مي‌بينند، متفاوت هستند. اين امكان كه يك خانواده بخواهند نمايشي را در اكران اينترنتي تماشا كنند، زياد است و ممكن است برخي موارد در يك نمايش مناسب ديدن همه افراد نباشد و حتي افرادي كه از اين طريق اولين مواجهه‌شان با تئاتر را  تجربه مي‌كنند، دلسرد  شوند.»
سوال اينجاست كه چطور امكان دارد «برخي موارد در يك نمايش» از چند مرحله مميزي نمايشنامه و اجراي صحنه‌اي (كه نه فقط در روز بازبيني، بلكه در طول تمام شب‌هاي اجرا! وجود دارد) قسر در رفته باشد؟ و مگر هنرمندان تئاتر مي‌توانند يا علاقه‌ دارند محتوا و مضموني منافي ارزش‌هاي عرفي جامعه خود روي صحنه بياورند؟ مدير روابط عمومي جشنواره و اداره كل هنرهاي نمايشي چند نمونه در تاريخ حدودا صدساله نمايشنامه‌نويسي و كارگرداني تئاتر در ايران سراغ دارد كه در توجيه اظهارات خود بيان كند؟ و اصولا نمونه‌هايي كه بر اساس نگاه قيم‌مآب رمه و شباني ايشان قرار است خانواده‌ها را دلسرد كند، نمونه عينيت يافته در سينماي عامه‌پسند و سريال‌هاي شبكه نمايش خانگي نداشته و ندارد؟ چطور است كه نوعي پوشش، ادبيات كف خياباني و بعضي مسائل سياسي -  اجتماعي در سينما مطرح مي‌شود و دلسردكننده هم نيست، ولي وقتي به تئاتر - كه ايشان روابط‌عمومي‌اش را برعهده دارد- مي‌رسيم مساله‌دار مي‌شود؟
حالي كه بايد در نظر داشته باشيم توضيح و توجيه دلايل حذف هنرمند در شرح وظايف روابط عمومي‌ نيست، بلكه نهاد صادركننده مجوزها موظف است به منظور تنوير افكار عمومي - و روشن شدن تكليف هنرمند- در خصوص دلايل عدم صدور مجوز نمايش آنلاين يك اجراي ساده، آن‌ هم وقتي مجوز نمايش عمومي داشته، استدلال بياورد. صحبت‌هاي روابط عمومي جشنواره اتفاقا به ظن دامن مي‌زند كه شايد ماجرا اتفاقا به سازمان سينمايي ارتباط نداشته و كار طبق معمول در شوراي نظارت اداره كل هنرهاي نمايشي به مانع خورده  باشد. 

خوش‌بيني بنياد فارابي و مساله تعميق گسست‌ها 
در سوي ديگر ماجرا اظهارنظر مديرعامل بنياد سينمايي فارابي جلب ‌توجه مي‌كند كه روز سه‌شنبه همزمان با وزير ارشاد در گفت‌وگويي درباره برگزاري جشنواره فيلم گفت: «از جشنواره فيلم فجر بايد فرصتي ساخت براي حفظ و تقويت اتحاد ميان هنرمندان براي گذار از اين تنگناها و نه تشديد اختلافات يا خداي نكرده تعميق گسست‌هاي اجتماعي» در حالي كه همين رفتارهاي چندگانه و مرور حواشي جشنواره‌هاي فيلم و تئاتر فجر در دو سال اخير نشان مي‌دهد برخلاف ميل مديرعامل بنياد، اوضاع حتي در مواردي به جنجال‌ كشيده شده است. مرور نشست‌هاي رسانه‌اي مبين چنين وضعيتي است؛ فريادهاي تند هادي حجازي‌فر خطاب به خبرنگاران و اعتراض شهاب حسيني به مسعود كيميايي، پيشكسوت سينما آن ‌هم با چهره برافروخته در دوره گذشته جشنواره فيلم فجر فقط دو نمونه از همين تعميق گسست به شمار مي‌رود. روندي كه امسال نيز به صورت ديگري ادامه پيدا كرد. 
ادامه صحبت‌هاي تابش نشان مي‌دهد مديران ارشادي به هر حال در تاييد برگزاري جشنواره هماهنگ عمل مي‌كنند. آنها حداقل در سطح بيان معتقدند: «از جشنواره‌ها بايد به چشم فرصت حفظ و تقويت اتحاد ميان هنرمندان» و ايجاد نشاط اجتماعي بهره گرفت. تابش در عين‌ حال مي‌گويد: «هنوز مشخص نيست در ادامه اين مسير، چه تنگناهايي پيش‌ روي‌مان قرار دارد و چه دست‌‏اندازها و مخاطراتي چشم انتظارمان هستند، از جشنواره فيلم فجر بايد فرصتي ساخت براي حفظ و تقويت اتحاد ميان هنرمندان براي گذار از اين تنگناها و نه تشديد اختلافات يا خداي نكرده تعميق گسست‌هاي اجتماعي. بايد اميدوار بود اين جشنواره و دستاوردهاي آن بتواند نه تنها اتحاد ميان جامعه سينماگران را افزايش دهد، بلكه يادگاري باشد از روحيه مقاومت و صبر مردم در اين سال سخت كرونا و نيز نشاني از آنچه بر سر مردم آمد و تلخي‌هايي كه تحمل كردند.» اما هيچ‌كس به اين پرسش كه جشنواره‌ها چطور قرار است بين هنرمندان حداقلي مشاركت‌كننده اتحاد ايجاد كند، پاسخ نمي‌دهد. يا به عنوان مديران و سياستگذاران نمي‌گويند با وجود رويكردهاي بي‌منطق در بحث مميزي چطور مي‌توان نشاط اجتماعي به وجود  آورد؟ 

و  دوباره  وزير  ارشاد...
 وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي، گرچه معتقد است جريان هنر - برگزاري جشنواره- به نشاط اجتماعي كمك مي‌كند، اما در مواجهه با هر پرسشي درباره فردا، موضوع را به اما و اگر مي‌كشاند. او چند روز بعد از شروع جشنواره تئاتر فجر در پاسخ به سوالي درباره وضعيت انتقال تئاتر از مشاغل گروه ۳ به گروه ۲ دسته‌بندي مشاغل در ستاد كرونا با توجه به برگزاري بي‌خطر جشنواره تئاتر فجر و حضور مخاطبان و گروه‌هاي تئاتري در سالن‌ها، به مهر مي‌گويد: «اين مطلب چند بار در قرارگاه و ستاد مطرح شده كه مجموعه تئاتر و سينما تغيير گروه بدهند، استدلال‌هاي دوستان ما هم به دوستان قرارگاه و ستاد منتقل شده و دو جلسه هم بحث در اين زمينه انجام شده است. منتظر نتايج از ناحيه قرارگاه هستيم و هنوز نتيجه نهايي از سوي  قرارگاه اعلام نشده است.»


وزير ارشاد همچنين آگاهانه يا ناآگاهانه يك نكته را از نظرها دور نگه‌ مي‌دارد. اينكه با تدبير مديران، حتي در اوج جنگ تحميلي، تمام سالن‌هاي تئاتر فعاليت داشتند و دولت به مردم و هنرمندان سوبسيد و حمايت مي‌پرداخت. درست زماني كه رژيم بعث روي سر مردم پايتخت و شهرهاي ديگر كشور بمب مي‌ريخت، دولت سال‌هاي جنگ با وجود تمام مشكلات، مايحتاج ابتدايي زندگي را به بهاي متناسب و از طريق كانال‌هاي قابل اعتماد در اختيار مردم مي‌گذاشت.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون